اشتباه شناختی دولت از تولید و واردات ابزار

صنعت ابزار در جهان و ایران چه جایگاهی دارد و گردش مالی این صنعت در بازار ایران چه رقمی است؟

صنعت ابزار در چرخه اقتصادی در جهان یک صنعت پایه محسوب می‌شود که اگر ابزار نباشد، هیچ صنعت دیگر قابل راه‌اندازی نیستند. این صنعت در هر گروهی دارای جایگاه و نقش اساسی خود است؛ به عنوان مثال در حوزه ساخت‌وساز، مصرف ابزار دارای رشد سالانه ۵‌درصد به بالاست. در ایران نیز صنف ابزار جزو اصنافی است که تنها از محل واردات و به صورت رسمی، گردش مالی ۹۰ همتی را داراست و بخش زیادی از بازار هم به صورت غیررسمی تامین می‌شود، به‌طوری که پیش‌بینی می‌شود بالاتر از ۵۰۰ همت ابزارآلات برقی در کشور مصرف می‌شود. با این حال از نظر بهره‌وری و ارزش افزوده این صنعت جایگاه خاصی ندارد و بیشتر محصولات مصرفی در داخل وارداتی است.

آیا تولید ابزار در ایران از توجیه‌پذیری کافی برخوردار است که سرمایه‌گذاران را تشویق کند؟

امروزه در جهان کارخانه‌های متنوع و زیادی به ابزار اختصاص یافته که با تبدیل مواد اولیه فولاد، آهن، مس، مواد پتروشیمیایی و... انواع ابزارها را در مقیاس اقتصادی تولید و عرضه می‌کنند، این در حالی است که در ایران واردات مواد اولیه، تولید قالب و سایر مراحل تولید با مشکلات متعددی روبه رو است که اگر این مشکلات برطرف شوند، تولید ابزار ابدا کار مشکلی نیست.

برای این منظور اولا باید بستر امنی توسط دولت ایجاد شود؛ وگرنه ایجاد یک کارخانه قالب‌سازی و واردات دستگاه‌های آن امکان‌پذیر است. واقعیت آن است تا زنجیره به طور کامل شکل نگیرد، توسعه صنعت نیز به سختی صورت می‌گیرد. به عنوان مثال ما صنعتگران می‌توانیم کالای نهایی را تولید کنیم و تولید قالب و ماشین‌آلات کار ما نیست و حتی توجیه‌پذیر هم نیست، بنابراین باید سرمایه‌گذاران وارد این حوزه شوند و با ایجاد کسب و کار مربوطه و حمایت شرکت‌های تولیدکننده، این صنایع مرتبط پا بگیرند و در عین حال نیاز صنعت را نیز تامین کنند.

دولت چه وظایفی در قبال این صنعت دارد و به عقیده شما در حال حاضر چه سیاست‌های دولتی به عنوان سیاست‌های مزاحم شناسایی می‌شوند؟

متاسفانه دولت‌ها ما را با واردکننده یکی می‌بینند؛ در حالی که در خط تولید ما ده‌ها کارگر مشغول به کار هستند و انواع و اقسام مواد اولیه را به کالای نهایی تبدیل می‌کنیم. به علاوه چند نفر هم در داخل دفتر مرکزی باید عملیات برنامه‌ریزی، خرید داخلی و خارجی و سفارش‌گذاری و ترخیص و... را مدیریت کنند که زنجیره پیچیده‌ای از روابط کاری و فرآیندهای تولیدی را شکل می‌دهد. اگر وزارت صمت این همکاری را با مردم داشته باشد که عملیات مونتاژ را فرآیندی در حدفاصل واردات و تولید قرار دهد و در عمل در سیاستگذاری‌ها این تمایز را به کار ببندد، انگیزه‌های لازم را برای توسعه سرمایه‌گذاری این بخش فراهم می‌کند. این در حالی است که این حمایت‌ها امکان اشتغال‌زایی را در این حوزه به میزان بسیار قابل‌توجهی افزایش خواهد داد و از طرفی فعالیت‌های جانبی اعم از تولید برد، کلید و پریز و کابل و سیم و... نیز در کنار این صنعت رشد خواهند کرد که این امر از نظر قیمتی نیز برای مصرف‌کننده مزیت‌های رقابتی ایجاد خواهد کرد.

امروز تقریبا چهار برابر گردش رسمی صنف ابزار، واردات غیررسمی صورت می‌گیرد و این در حالی است که هیچ اقدام خاصی برای کنترل این موضوع نشده است. البته اتحادیه جلوی واردات لوازم دستی را باز کرده است در حالی که چند ماه پیش کاملا ممنوع بود. به هر حال این تصمیم برای جلوگیری از واردات جنس قاچاق تصمیم لازمی بود، اما موافق نیستم که حقوق گمرکی برای مونتاژکار و تولیدکننده و واردکننده یکسان باشد، زیرا این تفاوت در حقوق گمرکی می‌تواند انگیزه تولید و مونتاژ را افزایش دهد که همه این موضوعات به همت وزارت صمت بستگی دارد.

به نظر شما این صنعت قادر به کسب جایگاه‌های صادراتی هست؟

صنعت ابزار یک صنعت بکر است که اگر واردکنندگان به حوزه تولید ورود کنند به یکی از صنایع مهم که قابلیت ایجاد برند بین‌المللی برای کشور دارد تبدیل خواهد شد. در صنعت ابزار، برای یک مصرف‌کننده برند و شکل ابزار مهم نیست، تنها میزان خدمات، قیمت و کیفیت اهمیت دارد و اگر با این خصوصیات مناسب عرضه شود، برای صنعتگر جذاب تر خواهد بود و این وجه تمایز ابزار با کالاهای مصرفی دیگر است. معتقدم تولید ایرانی اگر با حمایت‌های دولتی همراه شود، در بازار خلیج فارس، روسیه و... می‌تواند جایگاه مناسبی کسب کند.

سال ۹۳ که ما در آروا کار را شروع کردیم مونتاژکار بودیم و امروز تولیدکننده‌ایم و برد و بدنه و... را هم تولید و فقط قطعات الکترونیکی را وارد می‌کنیم. به علاوه صنعت ابزار، صنعتی است که تکنولوژی آن به این زودی دستخوش تغییر نمی‌شود و جای سرمایه‌گذاری زیادی دارد.

در حوزه تجارت و رقابت با واردات چه توصیه‌ای دارید؟

من مخالف ممنوعیت واردات هستم، اما معتقدم باید شرایط ویژه‌تری ایجاد شود تا محرک سرمایه‌گذاری باشد. در حال حاضر تسهیلات و شرایط ویژه‌ای که برای واردات وجود دارد مانع مشوق‌های تولید است و دولت باید در این فضا ورود کند. در حال حاضر دولت تسهیلاتی با نرخ ۴۰‌درصد به واردات و تولید می‌پردازد و این در حالی است که باید بین این دو بخش تمایز قائل شد. سود ۴۰ درصدی تولید باعث شده تولیدات ما ۴۰‌درصد از دنیا عقب باشد و این در حالی است که دولت باید بین سود تولید و بازرگانی تبعیض قائل شود. این تمایز باعث می‌شود بسیاری افراد به راحتی در این صنعت سرمایه‌گذاری کنند.

ذهنیتی که مردم از محصولات خارجی دارند در مقایسه با محصولات ایرانی چگونه است؟

برخی کشورهای خارجی به خودی خود برند هستند؛ به عنوان مثال وقتی روی یک ابزار برچسب ساخت آلمان خورده، بی‌چون و چرا مورد وثوق مصرف‌کننده است، این در حالی است که در گذشته برخی تولیدات ایرانی در جهان برند بودند، ولی در نتیجه همه سیاست‌هایی که به تولید ضربه زده، امروز برند ایران در نظر مردم افت کرده و حتی کالای چینی را به کالای ایرانی ترجیح می‌دهند.

امروز دستگاه جوشی که در آروا تولید می‌شود با آنچه در آلمان تولید می‌شود، از نظر تکنولوژی تفاوتی ندارد و تنها قطعاتی که در این دو استفاده می‌شود متفاوت است، این در حالی است که این قطعات نیز همان الزامات را رعایت می‌کنند و کارآیی یکسانی دارند. از نظر تست‌ها نیز هر دو محصول ایرانی و آلمانی استانداردها و آزمایشات یکسانی را پشت سر می‌گذرانند.

ما در آروا محصولات خود را ۷۰ ماه گارانتی می‌کنیم و این موضوع حکایت از اطمینان ما نسبت به محصولاتی که تولید می‌کنیم دارد؛ هرچند ما محصولات مختلف با کیفیت‌ها و قیمت‌های متفاوتی را تولید می‌کنیم و طبیعی است هرچه کیفیت بالاتر باشد، قیمت بالاتری باید برای آن در نظر گرفت.

در حوزه نیروی انسانی، این صنعت در چه جایگاهی است؟

معضل نیروی انسانی در همه صنایع وجود دارد و تعهد و شایستگی نیروی انسانی از اهمیت زیادی برخوردار است. نیروهایی که بتوانند شایستگی خود را اثبات کنند سرمایه انسانی هستند که در گذشته در صنعت ابزار نداشتیم، اما با شناسایی و آموزش نیروها توانستیم نیروی انسانی متخصص و شایسته‌ای پرورش دهیم و حالا به سرمایه‌های انسانی این صنعت تبدیل شده‌اند. معتقدم شرکت‌ها باید سرمایه‌های انسانی را حفظ کنند و قدر آنها را بدانند و تلاش کنند نیروی انسانی را به سرمایه انسانی تبدیل کنند.

امیدوارم به صنعت ابزار به عنوان یک صنعت ارزش افزوده‌زا نه یک تجارت نگاه کنند و آن روز دور از دسترس نیست و مطمئنم افراد زیادی در این صنف هستند که می‌توانند مواد اولیه را به ارزش افزوده تبدیل کنند. از دولت هم انتظار داریم بین مونتاژکار و تولیدکننده تفاوت قائل شود و اجازه دهد زنجیره این صنعت شکل بگیرد و بین تسهیلات حوزه تولید و بازرگانی تمایز قائل شود.