تخریب یا پاک کردن صورت مساله

 ناهنجاری‌های رفتاری و بی‌تفاوتی به عرصه‌های جمعی و عوارض ناشی از زندگی پرسرعت و مهاجرت‌های پی‌درپی و عدم ثبات سکونت در مکان‌های مشخص از سویی و فقدان فضاها و مکان‌های جمعی مناسب از دیگر سو، نیاز به طراحی و ایجاد آن‌ها را تشدید می‌کند. روابط اجتماعی از مهم ترین نیازهای انسانی است که می‌بایست در چهارچوب فرهنگ، ارزش‌ها، هنجارها، و قوانین اجتماع در طراحی شهری به آن توجه شود. فضاهای عمومی به عنوان تسهیل‌کننده و ظرف روابط انسان‌ها تلقی می‌شود. به منظور درک کیفیت ادراکات انسانی از محیط‌های طبیعی،شناخت انسان از فضاهای پیرامون خود تاثیر بسیار زیادی داشته و می‌تواند گستره متفاوتی را در این جهت ایجاد نماید، تعاملات انسانی در طول دوره‌های مختلف توانسته دستخوش تغییراتی گردد. انسان موجودی طبیعی با نیازهای متنوع و اشتراکات بسیار با محیط اطراف خود است، که در نتیجه این تعاملات و قرار گرفتن در شرایط طبیعی به معنای واقعی ادراک و محیط دست می‌یابد.. ارتباط با محیط‌های شهری و طبیعی، سبب آرامش روحی و جسمی افراد می‌شود. مفهوم کیفیت‌بخشی ادراکی به محیط‌های شهری با تلاش برای لمس حضور در آن گره‌خورده است. عوامل معنا شناسانه برای ارزیابی کیفیت محیط‌های شهری به کار می‌روند که این عامل می‌تواند از بخش‌های مختلف ارزیابی شوند به همین دلیل نحوه ادراک محیط توسط انسان یکی از مباحث و مفاهیم کلیدی در حوزه مطالعات متقابل انسان محیط در مقیاس‌های کلان و خرد محیط‌های شهری است. ازآنجاکه نظام عصبی و ادراکی انسان مسئول برقراری ارتباط بین انسان و محیط‌زیست اوست و امکانات و محدودیت‌های خاصی دارد لذا نمی‌توان بدون توجه و اشراف کافی به فرایندهای درک و فهم محیط از سوی مردم و سازوکارهای مرتبط با آن‌ها، مبادرت به مداخله در محیط کرد. زیرا همین درک و فهم است که در نهایت تعبیر و تفسیر آنان را از محیط و جهان پیرامونشان شکل می‌دهد و اغلب به شکل رفتار در محیط بروز و ظهور پیدا می‌کند. انسان جهت برقراری ارتباط و تعامل با محیط نیازمند کسب اطلاعات از محیط اطراف خود است. محیط اطراف، یا به عبارتی، جهان واقعی، همواره به عنوان فرستنده، اطلاعات مربوط به خود را در ابعاد و به روش‌های مختلف ارسال می‌کند. انسان نیز همواره، به عنوان گیرنده  این اطلاعات و همچنین بخشی از محیط را دریافت می‌کند. یکی از مهم ترین و ضروری ترین ابعادی که در تعامل ادراکی محیط‌های شهری باید به آن دقت شود؛ فرایند احساس، ادراک و شناخت محیطی است که تجربه مکان را برای انسان هموار می‌سازد.

جلفا یکی از محیط‌های شهری است که موردپسند عموم شهروندان قرار دارد و سنگفرش و کافه‌های آن، با استقبال جوانان از دیرباز تا امروز مواجه بوده است. اگرچه این روزها جلفا حال‌وروز خوبی ندارد. برای درک بهتر این محله باید به تاریخ آن رجوع کنیم.

در سال ۱۰۱۴ به دستور شاه‌عباس صفوی ارمنیان به ایران مهاجرت کردند. دلیل آن مشکلات سیاسی و اقتصادی بود که باعث مهاجرت پانصد هزار نفر از ارامنه به ایران شد. با حضور این مهاجران، صنعت‌گران و هنرمندان ارامنه در بخش جنوبی زاینده‌رود ساکن شدند. از قبل هم عده‌ای ارمنی در ایران ساکن بودند که این دو گروه باهم ادغام‌شده و به بازرگانی روی آوردند. در سال ۱۰۱۹ اجازه ساخت اولین کلیسا در اصفهان به ارامنه داده شد و در سال ۱۰۲۴ زمین‌های متعلق به دربار شاه‌عباس صفوی که در جنوب زاینده‌رود قرار داشتند به ارامنه اهدا شد. البته به غیر از ارامنه کسی اجازه خریدوفروش و سکونت در آن منطقه را نداشت و جلفای نو از همان زمان بنا شد. جلفا از شمال به زاینده‌رود و از جنوب به دامنه‌ی کوه صفه که قبرستان ارامنه و مسیحیان است، محدودشده است. از نخستین روزهای تکوین شهرک ارمنی‌نشین جُلفا، پنج محله به نام‌های «میدان بزرگ»،«میدان کوچک»،«هاکوپ‌جان»،«چهارسوق قارا کل» تشکیل‌دهنده این شهرک نوبنیادِ عصر شاه‌عباس بوده‌است و ساکنین آن‌ را جلفاییان آذربایجان تشکیل می‌دادند. که از آن پنج محله فقط «میدان کوچک» باقی‌مانده است. با پیوستن محله زرتشتیان که در نزدیکی جلفا بود، در دوران شاه‌عباس دوم به وسعت محله افزوده شد. شغل اغلب مهاجران جدید حجاری بود و به همین دلیل این محله به نام سنگ‌تراشان معروف شد و هنوز هم به همین نام است. به دنبال این توسعه شهری، دو محله دیگر یعنی کوی ایروانی‌ها (ایروان) و محله تبریزی‌ها که ساکنین آن‌ها از این دو شهر آمده بودند به وجود آمد. محلات جدید در جنوب و جنوب غربی جلفای قدیم شکل گرفت. امروزه تمام این منطقه بانام جلفا شناخته می‌شود.

جلفای نو در میان دو خیابان چهارباغ بالا و حکیم نظامی اصفهان (بین پل‌های مارنان و سی‌وسه پل) واقع‌شده و به دست خود ارمنی‌ها، البته با همراهی شاه‌عباس در قسمت جنوبی زاینده‌رود تشکیل شد. ارمنی‌ها در سال ۱۶۰۵ میلادی به اصفهان مهاجرت کرده و یک سال پس‌ازآن جلفای نو را تشکیل دادند. آن‌ها از قسمت شرق به غرب یعنی در امتداد زنده رود یک خیابان ایجاد کرده و نام خواجه نازار که یکی از ثروتمندان محله نو جلفا بود را روی آن گذاشتند. خواجه نازار همین خیابان نظر امروزی است که از بخش شرقی، غربی و میانی تشکیل‌شده و ده گذر را در خود جای‌داده است. بخش شمالی نو جلفا اصفهان که در نزدیکی رودخانه قرار داشت، محل زندگی ثروتمندان بود، زیرا از چشم‌اندازی زیبا و نسیم خنک رودخانه بهره می‌برد.

توجه داشته باشید که نام نو جلفا از نام شهر جلفا در کرانه رود ارس برگرفته‌شده است. ارمنیان اصفهانی، از سال‌هایی بسیار دور در این شهر زندگی می‌کردند و بیشتر آنان شامل ارمنی‌هایی می‌شدند که در زمان شاه‌عباس اول صفوی یعنی در سال ۱۰۱۴ از شهر جلفا در کرانه رود ارس به اصفهان کوچ کرده و در کنار زاینده‌رود زندگی جدید خود را آغاز کردند.

معماری محله جلفا اصفهان، متمایز از تمام محله‌های شهر اصفهان است. این محله تاریخی در ابتدای شکل‌گیری چند محله به نام‌های میدان بزرگ، میدان کوچک، هاکوپ جان چهارسوق و قارا کل داشت. در این محله‌ی زیبا ساختمان‌های قدیمی با ترتیب خاصی در کنار یکدیگر قرارگرفته‌اند، خیابان‌ها همگی سنگفرش شده و تمیز هستند و ساعت‌های بلند قامت، کافه‌ها و کلیساها و هر چیزی که در این محله وجود دارد هر بیننده‌ای را شگفت‌زده می‌کند.  ساکنان ارمنی این محله با استفاده از مصالح بومی ایرانی یعنی خشت و آجر بناهایی را با ترکیب معماری ایرانی، اسلامی و ارمنی ساختند و همین باعث جذابیت بیشتر این محله شده است.

همچنین در محله‌ جلفا مجسمه‌های زیادی وجود دارند. به خصوص مجسمه حضرت مریم که ظرفی پر از آب از جنس برنج در دست گرفته در بین مجسمه‌های دیگر، به زیبایی می‌درخشد. به طور کلی در هر حوض‌ و حوضچه‌‌ی زیبایی که در این محله وجود دارد مجسمه‌ای زیبا خودنمایی می‌کند.

میدان جلفا در جلفا

میدان جلفا هم بخش مهمی از محله جلفا را تشکیل می‌دهد و از گذشته محلی شبیه کاروانسرا و سپس برای کسب‌وکار ارامنه آن منطقه بوده است. اگرچه امروزه کافه‌ها و رستورانها و لباس‌فروشی‌ها، دورتادور آن را گرفته اند. این میدان همواره محلی برای نشستن جوانان و نوعی محیط جمعی بوده اند که شهروندان از آن برای گذران بعدازظهر خود استفاده می‌کرده اند. این روزها میدان جلفا با تغییرات شهرداری با وضعیت بغرنجی مواجه شده و محیط‌های مردمی برای نشستن را گرفته اند. این اقدام مدیریت شهری در تقابل با تفریح شهروندان، تنها باعث کاهش شدید سرمایه اجتماعی مدیریت شهری خواهد شد و حدودا هیچ دستاوردی برای بهبود فضای شهری نخواهد داشت.

محوری بالا copy