آیا مرمت مَدرس ابنسینا کارشناسی شده است؟
مدرس ابنسینا یا مدرسه علایی که به دوران دیلمی تعلق دارد و در محله دردشت و کوچه پاگلدسته واقع است، یادآور زمانی است که شیخالرئیس در اصفهان سکونت داشت و بنای یادشده محلی برای تدریس او بود. فارغ از مباحث مرتبط با محل دفن ابنسینا در همدان یا اصفهان، مدرس ابنسینا بنایی است که تا حدود یک قرن از آن صحبتی به میان نیامد و میدانیم در دوران پهلوی نیز به زورخانه تغییر کاربری داد.
محسن جاوری، عضو هیات علمی گروه باستانشناسی دانشگاه کاشان که سال ۱۳۷۶ در مدرس ابنسینا به یافتههایی طی یک کاوش باستانشناسی دستیافته است، دراینباره گفت: در آن سال چون قرار بود یک کار مرمتی در این بنا انجام شود فرصتی هم برای حفاری باستانشناسی حاصل شد و در آن، دادههای خیلی جالبی به دست آمد.
او با اشاره به اینکه مدرس ابنسینا در اوایل دوره پهلوی تغییر کاربری داد و بهعنوان زورخانه استفاده میشد، ادامه داد: با توجه به این تغییر کاربری، دورتادور آن سکویی در دو پله یا دو بهارخواب برای نشستن ورزشکاران زورخانه ایجادشده بود.
جاوری توضیح داد: من کف این بنا را کاوش کردم و در آن، یک حوض هشتگوش کوچک دقیقاً در قسمت میانی به دست آمد و یکلایه پایینتر از آن نیز اثر یک تدفین در راستای همان چیزی به دست آمد که به آن دفن اسلامی گفته میشود یعنی جهت آن مشخص بود، دو عدد پا نیز از این یافته، باقیمانده بود و بقیهاش تخریبشده بود و اثر دیگری از آن وجود نداشت. من در همان سال این دو پا را به اداره میراث فرهنگی استان اصفهان منتقل کردم و در انباری متعلق به این اداره قرار داده شد. اواخر سال قبل نیز برای یافتن این دو پا در انبار اداره جستوجوی زیادی کردم تا حداقل از روی اطلاعاتی مانند DNA سن و جنسیت را تشخیص دهیم، ولی چیزی به دست نیاوردم!
این استاد دانشگاه اشاره کرد: درباره این یافتهها هیچکس اطلاعاتی ندارد و تنها مرجع این موضوع، خود من هستم. همان سال یک گزارش از یافتهها به آرشیو میراث فرهنگی استان تحویل دادم، ولی هیچ مدارکی از آن ندارم و بهصورت مقاله هم منتشرنشده است.
او درباره ضرورت تداوم کاوشها در زمان کنونی نیز گفت: زیرِ لایه تدفین عملاً چیزی نیست. لزومی برای حفاری وجود ندارد، چون چیز دیگری وجود ندارد و همه اطلاعات در همان سال به دست آمد. همان سال من از روی سطح فعلی تا عمق ۱.۵ متر را حفاری کردم و اثر تدفین را در آنجا پیدا کردم و لزومی بر لایهنگاری در این بنا وجود ندارد.
اگرچه جاوری، تداوم کاوش باستانشناسی در مدرس ابنسینا را ضروری نمیداند، اما علی شجاعی اصفهانی، عضو هیات علمی گروه باستانشناسی دانشگاه هنر اصفهان درباره این اظهارات و ضرورت کاوش در بناهای تاریخی و بهطور خاص مدرس ابنسینا گفت: بناها و محوطههای تاریخی مانند متون دستاول و متون پایه به خوانشهای متعدد نیاز دارند و موضوع مطالعه روی آنها هیچوقت پایان پیدا نمیکند. همواره سوالات جدید و پیشرفتهایی که در دانش باستانشناسی و علوم وابسته رخ میدهد، زمینه را برای مطالعات آینده آشکار میکند؛ به این دلیل است که ضرورت انتشارات چه در مطالعات باستانشناسی و چه اقدامات مرمتی، مسئله بسیار مهمی است که راه را برای جهتگیری مطالعات بعدی مشخص میکند، اما آنطور که باید جدی گرفته نمیشود.
او ادامه داد: اهمیت قبه مدرس، همتای دو گنبد خانه مسجد جامع اصفهان است و قطعاً در زمان ساخت این دو گنبد، بنای مدرس جلوی چشم سازندگان بوده و از آن ایده گرفتهاند. ازاینرو، چه ازنظر حضور ابنسینا در این بنا و همینطور معماری، بنای مدرس اهمیت زیادی دارد که مورد غفلت قرارگرفته است.
شجاعی بیان کرد: در رابطه با بنای مدرس مطالعات جدیدی در قالب یک پایاننامه در دانشگاه هنر اصفهان انجام شد که نشان میدهد در صورت پذیرش مقبره ابنسینا در این مکان، ما احتمالا با یک سردابه در بنا مواجه باشیم و زمان مرمت، فرصت مناسبی است که بتوان این فرضیه را راستی آزمایی کنیم.
عضو هیات علمی دانشگاه هنر اصفهان گفت: هنوز پروژههای مرمتی باوجود سابقه طولانی که در اصفهان دارند، به آن بلوغی نرسیدهاند که از تخصص باستانشناس برای انجام بهتر مرمت استفاده کنند و البته این مشکل با باستانشناسان دوران اسلامی نیز هست که بهواسطه تعدد آثار منقول و غیرمنقول عمدتاً درگیر مطالعات تاریخ هنر میشوند و فعالیتهای میدانی باستانشناسی را مورد غفلت قرار دادهاند. همافزایی دو تخصص باستانشناسی و مرمت بنا امکان برخورد صحیح با بنا را به نحو شایسته فراهم خواهد کرد.
او بابیان اینکه «باستانشناسی بناهای پابرجا» بهعنوان یکی از شاخههای باستانشناسی به چنین مقولههایی میپردازد و با روشهای خود امکان کاوش عمودی و افقی در بنا و اطراف آن را فراهم میکند، ادامه داد: در بنای مدرس ابنسینا علاوه بر کاوش عمودی و فهم شرایط زیرزمین، لایههای مختلف خود بنا و فضاهای آن نیاز به تحقیق جدی است. مثال واضح آن ورودی اصلی بناست که محل آن متفاوت از ورودی کنونی و اتاق کوچکی در بناست که فهم کارکرد آن نیاز به انجام مطالعات باستانشناسی دارد.
این استاد دانشگاه یادآوری کرد: مسئله مهم دیگر در رابطه با مدرس ابنسینا، فضاهای مفصل تخریبشدهای است که شواهد آن در زیرزمین قابلردیابی است. این اندک بخش باقیمانده قسمت کوچکی از یک مجموعه وسیعی است که شواهد تاریخی، بناهای موجود در کنار قبه و توپوگرافی کنونی زمین موید آن است. بنابراین هر دو موضوع «باستانشناسی بنا» و «باستانشناسی شهری» در این موضوع نیاز به فعالیت دارد.
منبع و تلخیص: ایسنا