تولید چابک
صنعت شیرینی و شکلات چگونه سرپا مانده است؟
صنعت شیرینی و شکلات در ایران، مانند بقیه صنایع، وضعیت مطلوبی ندارد. مشکلات صنایع در ایران معمولاً با یکدیگر همسو است و همه صنایع از یک نوع مشکلی رنج میبرند. تنها در برخی موارد، مشکلات صنایع با یکدیگر متفاوت است. بخشنامههای خلقالساعه، دستورالعملهای یکروزه، ناترازی و کمبود در بخش گاز و برق، مالیاتها، مشکلات تعهد ارزی و همچنین، دخالت دولت در اقتصاد، از جمله مشکلات بزرگ صنایع محسوب میشود. شیرینی و شکلات هم جزئی از صنعت است. ممکن است برخی صنعت شیرینی و شکلات را صناعتی لوکس تصور کنند، اما صنایع شیرینی و شکلات، موجب شدهاند که حدود 300 هزار نفر به شکل مستقیم، مشغول به کار شوند. البته این تنها آمار شاغلان صنعتی است و افرادی که در کارگاهها و قنادیها مشغول به کار هستند، در این آمار محاسبه نشدهاند. اگر بخواهیم این افراد را نیز ذیل آمار شاغلان صنعت شیرینی و شکلات بهشمار بیاوریم، میتوان گفت که بیش از یک میلیون نفر مشغول فعالیت اقتصادی در صنعت شیرینی و شکلات هستند.
بخشنامههای خلقالساعه که یکشبه تولید میشود و گاهی یکروزه هم باطل میشود، برای صنایع دستوپاگیر است. تخصیص ندادن ارز به واردکنندگان، زمانبر است و کار تولید را به عقب میاندازد. مواد اولیه در صنعت شیرینی و شکلات، همگی وارداتی است. حدود 60 درصد شکلات کاکائو، کره کاکائو، کاکائو و سیبیاس (جایگزین کره کاکائو) است و همه این موارد از خارج کشور به داخل وارد میشود. بنابراین، زمانی که واردات این کالاها به تعویق میافتد و کارخانهها مجبور میشوند خط تولید را متوقف کنند، دچار زیانهای انبوه میشوند. نمیتوان یک روز به کارگران کارخانه گفت امروز و فردا کاری نیست اما روز تعطیل کار هست. از سوی دیگر، قطعیهای برق باعث شده که خسارتها دوچندان شود. در کنار همه این مشکلات، مسئله صادرات و مسئله ارزآوری و واردات همگی، مشکلاتی هستند که ما امید داریم در دولت جدید، رفعورجوع شود. فعالان صنعت شیرینی و شکلات، بارها از دولت خواستهاند که بخش خصوصی در تصمیمگیریها آزاد باشد. اگر دولت تنها به همین گزاره پایبند باشد، خود بخش خصوصی راهکار برونرفت از مشکلات را پیدا میکند.
همواره حدود 40 درصد از کارخانه به دلیل نبود نیروی کار خالی است و ماشینآلات خاموش است. نیروی کار در شیفت شب پیدا نمیشود و روزها هم که حدود 40 درصد از ظرفیت، بیاستفاده میماند.
فعالان صنعت شیرینی و شکلات از دولت انتظار زیادی ندارند؛ همین که دولت اندازه خود را کوچک کند، کمک زیادی به صنعت شیرینی و شکلات کرده است. تنها حمایتی که بخش خصوصی از دولت انتظار دارد این است که در مورد تخصیص ارز، چابک عمل کند. ارز در اختیار دولت است و نمیتوان به فعالیتهای اقتصادی رسید. اگر ارز و قیمت آن در نظام بازار توزیع شود، تولیدکننده به راحتی صادرات کرده و مواد اولیه خود را به کشور وارد میکند. در این صورت، تولیدکننده همچنین میتواند با مازاد ارز خود، کالاهای دیگری به کشور وارد کند یا اینکه ارز را به کشور تزریق میکند.
دولت از صادرکنندگان بخش خصوصی انتظار دارد که کالاهای خود را در بازارهای جهانی به فروش برسانند و بعد از آن، ارز حاصل از صادرات را به سامانه نیما بازگردانند و بسیار ارزان، به دولت بفروشند. اینها قوانین دستوپاگیری است که مانع فعالیت فعالان اقتصادی در همه صنایع میشود و تنها مشکل صنعت شیرینی و شکلات نیست. هیچ دولتی با این سیاستگذاریها موفق به محقق کردن توسعه نمیشود، زیرا هیچ فعال اقتصادی راضی به ضرر دادن نیست. زمانی که دولت چنین قوانین دستوپاگیری تصویب کرده و مدام سبب شکست و ضرر شرکتها میشود، تابآوری کسبوکارها کاهش مییابد و واحدهای اقتصادی ورشکسته میشوند. صاحبان کسبوکار هم یا ورشکست میشوند یا اینکه به فعالیت ادامه نمیدهند و بنگاه اقتصادی خود را تعطیل میکنند. البته به نظر میرسد دولتها نیز به این امر باور دارند اما مشخص نیست چرا هیچ تغییری در رفتارها و عملکرد خود ایجاد نمیکنند.
مشکلات ثبت سفارش نهادههای تولید در صنایع معمولاً به ازکارافتادگی آنها منجر میشود، زیرا تولیدکنندهها موفق نمیشوند مواد اولیه مورد نظر خود را وارد کنند و شرکتهای بازرگانی نیز اگر سفارشی ثبت کنند، به سختی میتوانند ارز مورد نیاز خود را دریافت کنند. این مسئله در صنعت شیرینی و شکلات هم صادق است؛ همانطور که در ابتدای بحث به آن اشارهای مختصر شد، صنعت شیرینی و شکلات نیز همواره با مشکلاتی که صنایع دیگر دارند، درگیر است. بسیار از مواقع، تولیدکنندگان این واحدها، به دلیل نبود مواد اولیه، مجبور هستند خط تولید را متوقف یا کند کنند. در برخی موارد نبود نهادهای تولید باعث شده که کارگرها تعطیل شوند و خطوط تولید در کارخانه از حرکت باز بماند.
همچنین، نبود مواد اولیه و قطعیهای برق، به خطوط تولید آسیب زده است؛ البته از آنجا که هنوز سال تمام نشده، محاسبه ضررها و زیانها انجام نشده است، اما در این شش ماهی که از ابتدای سال گذشته، دو عامل نبود مواد اولیه و همچنین قطعیهای مکرر برق، باعث شده که ما و دیگر فعالان صنعت شیرینی و شکلات، متحمل ضرر و زیان شویم. دولت در زمانی که دچار کمبود برق میشود، با فعالان اقتصادی تعامل ندارد. بدون هماهنگی و اعلام قبلی، برق واحدهای صنعتی در موعدهای متعدد، قطع میشود و کارخانه تعطیل میشود. از سوی دیگر مواد اولیه به تولید نمیرسد و اگر بازرگانان و تاجران این مواد را وارد کرده باشند هم در بازار آزاد با قیمتهای بسیار گزاف به فروش میرسانند. از آنجا که تقاضا برای مواد اولیه زیاد است و واردات آنها محدود، تولیدکننده مجبور است مواد اولیه را با قیمتهای بالا، تهیه کند. در چنین شرایطی هم نمیتوان با کشورهای رقیب دیگر، کالای تولیدی را مقایسه کرد، زیرا قیمت تمامشده برای این کشورها، ارزانتر محاسبه میشود. اینها معضلاتی است که در صنایع شیرینی و شکلات وجود دارد و دیگر صنایع نیز درگیر آن هستند. البته این نکته که صنعت شیرینی و شکلات در شمار صنایعی است که مجبور به تحمل قیمتگذاری دستوری نیستند، نکته بسیار ارزشمندی است. از آنجا که چند وقت پیش کالاهای تولیدی این صنعت، کالاهای لوکس محسوب شدند، دولت از قیمتگذاری این کالاها منصرف شد. حمایت و تعزیرات قرار نیست برای صنعت شیرینی و شکلات، قیمتگذاری تکلیفی کنند.
با خارج شدن صنعت شکلات از روند قیمتگذاری تکلیفی، بازارهای این صنعت به دلیل کوچک شدن سفره مردم، محدود شد؛ به همین دلیل، انتظار دیگر فعالان این صنعت، رفع تورم و افزایش قدرت خرید مردم است. اگر مردم در رفاه باشند، به راحتی خرید میکنند. قدرت خرید مشتریان ما کاهش یافته است. بسیاری از مردم نتوانستهاند شکلات مورد نیاز خود را تهیه کنند. اگر خانوادهای پیش از این در ماه دو کیلوگرم شکلات تهیه میکرد، دیگر نمیتواند بودجه مورد نیاز برای این بخش را تامین کند. به همین دلیل میزان مصرف خود را کاهش دادهاند و از آنجا که شکلات یک کالای اساسی در سفره آنها نیست، خیلی سریع حذف یا کم میشود. همچنین اگر تا قبل از افزایش قیمتها، خانوادهای میزان شکلات بسیار کمی مصرف میکرد، دیگر همین مقدار کم را هم حذف میکند، زیرا توان خرید آن را ندارد. به هر حال افزایش قیمت، به افت بازارها منجر میشود.
همینطور، قطعی برق امسال نسبت به سال گذشته، افزایش داشته است؛ آمار دقیقی از قطعی برق به دست نرسیده است اما نسبت به سال گذشته، کمی افزایش داشته است. از آنجا که ما در کارخانه ژنراتور داریم، سعی میکنیم اجازه ندهیم قطعی برق روند تولید را آنچنان مختل کند، زیرا با شرایط فعلی اگر هر بار به دلیل قطعی برق مجبور شویم دست از تولید بکشیم، عملاً زیانده میشویم. قطعی برق امسال افزایش داشته اما ژنراتور بخشی از مشکلات ناشی از محدودیتهای برق را حل کرده است. روزهایی وجود دارد که در آنها برق کارخانه حدود چهار یا شش ساعت قطع میشود. امسال نسبت به سال گذشته قطعی برق در صنعت ما حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش داشته است.
این در حالی است که دولت سوخت مورد نیاز برای تامین خوراک ژنراتور را آسان در اختیار ما قرار نمیدهد و در این بخش هم دچار مشکل هستیم. خوراک ژنراتورها هم به سختی در اختیار شرکتها قرار میگیرد؛ خوراک ژنراتورهای ما گاز و گازوئیل است که پیش از این اداره برق تعیین میکرد تا چه اندازه گازوئیل در اختیار ما قرار بگیرد، اما به هر حال خوراک مورد نیاز برای تولید برق در ژنراتورهای خودمان هم به سختی به ما اختصاص مییابد. خدا را شاکر هستم که تا این لحظه به دلیل نبود گازوئیل، زیان زیادی ندیدهایم اما در برخی موارد، مجبور شدهایم حدود یک هفته به دنبال سهمیه خوراک ژنراتور باشیم تا تولید بیوقفه ادامه یابد.
قیمت گازوئیلی که در اختیار فعالان صنایع قرار میگیرد به نسبت قیمت گازوئیل دولتی، گران است. گازوئیل با چند قیمت در اختیار فعالان اقتصادی قرار میگیرد و قیمت گازوئیلی که دولت به ما میفروشد، بسیار زیاد است. از سوی دیگر تهیه گازوئیل و خوراکهای ژنراتور از مجرای دیگر نیز امکانپذیر نیست، چراکه اگر فعال اقتصادی قصد داشته باشد خوراک مورد نیاز خود را از محلی جز دولت خریداری کند، متهم به قاچاق میشود و این در شأن فعالان اقتصادی نیست.
امیدوار هستیم که دولت چهاردهم برای تمام رشته فعالیتهای صنعتی بهگونهای سیاستگذاری کند که این رشته فعالیتها، چابکتر شوند و بتوانند برای اقتصاد کشور، ارزآوری کنند. اینگونه فعالان اقتصادی میتوانند چرخ صنعت کشور را بچرخانند و تولید، سرلوحه همه فعالیتهای اقتصادی قرار میگیرد. اگر صنعت چابک باشد و دولت در نقش رگولاتوری خود ظاهر شود، مشکلات کنونی صنعت از بین میرود. بخش خصوصی از دولت انتظار ندارد که دولت امتیاز خاصی به فعالان دهد؛ همین که دولت در فعالیتهای اقتصادی خود را دخالت ندهد، برای فعالان کافی است. اینکه دولت هنگام تخصیص تسهیلات به واحدهای اقتصادی، برخی را واجد شرایطتر میداند، بسیار آسیبزننده است. مثلاً گاهی اوقات دولت، به افرادی تسهیلات ارائه میدهد که به هیچ وجه واجد شرایط نیستند. تولیدکنندههای واقعی بهندرت از تسهیلات دولتی بهرهمند میشوند. اگر دولت قصد دارد به بخش تولید کشور کمک کند هم باید ابتدا صحتسنجی کند و با دقت درخواستدهندگان دریافت تسهیلات را بررسی کند. زمانی که متوجه شد تولیدکنندگان واقعی، کدام افراد هستند، میتواند به آنها تسهیلات و وام بدهد. تولیدکنندهای که از نقطه صفر کار و فعالیت خود را شروع کرده است، در بسیاری از مواقع از امتیازهای دولتی بینصیب میماند، اما تولیدکنندگانی که یکشبه تولیدکننده شدهاند و بعد از دریافت وام هم ناپدید میشوند، همه تسهیلات و امتیازهای دولتی را دریافت میکنند. این کشور، کشوری است که در آن بسیاری از فعالان اقتصادی، فعالیت خود را از صفر شروع کردهاند و ریشهدارند. منظورم این است که بسیاری از افراد، در این کشور دلسوزی میکنند و سعی میکنند برای ارتقای سطح زندگی مردم، هر روز بیشتر از روز قبل تلاش و فعالیت کنند.
اگر دولت از بخش خصوصی حمایتهای درست و بجا انجام میداد و مشکلات کمتری برای بخش تولیدی کشور ایجاد میکرد، بخش خصوصی میتوانست مشکلات بسیاری از استانهای محروم در کشور را حل کند، چراکه این اراده در بخش خصوصی وجود دارد. فعالان اقتصادی که در ایران ماندهاند و با شرایط ایران در حال فعالیت هستند، قلبشان برای کشور میتپد و برای ارتقای زندگی هموطنان خود تلاش میکنند. اگر شرایط کشور اجازه میداد و تولید تا این اندازه سخت نبود، خود من به عنوان یک فعال بخش خصوصی، مایل هستم که در استان سیستان و بلوچستان فعالیت کنم، اما شرایط اقتصادی چنین اجازهای را به من نمیدهد. من از ۱۳سالگی در حال کار کردن هستم؛ ما پیش از این شش تولیدی داشتیم اما متاسفانه به دلیل بحرانهای موجود در کشور و بهخصوص نوسانهای ارز، مجبور شدم سهتا از این مجموعهها را تعطیل کنم یا به فروش برسانم. حالا مجبور شدهام که همه خط تولید خود را در یک واحد جمعآوری کنم. همچنین خط تولید خود را از تهران به شهرستان انتقال دادهام. من در سال ۱۳۷۳ مجوزهای لازم را دریافت کردم و در روستای شانجان شهرستان شبستر استان آذربایجان شرقی، اولین واحد صنعتی این منطقه را راهاندازی کردم. دولت باید متوجه باشد که اگر در سال ۱۴۰۳ حدود ۷۰۰ کارخانه صنعتی در این منطقه فعالیت میکنند، به این دلیل است که من در سال ۱۳۷۳ ریسک کردهام و خط تولید خود را به این منطقه انتقال دادم. شروع فعالیت خط تولید صنعتی با تواناییهای من و همچنین کمک برادرانم بوده است.