رابطه زمین و مسکن با تورم

زمین یک کالای ضروری برای هر فرد به‌عنوان نهاده برای ساخت مکان زندگی است. بنابراین سیاست‌گذاری برای در دسترس قرار گرفتن آن و کنترل افزایش قیمت، وظیفه دولت‌ها بوده و باید با شناخت عوامل مؤثر بر قیمت زمین و کنترل آنها بازار زمین را کنترل کنند.

با توجه ‌به وابستگی اقتصاد ایران و به طور مشخص قیمت کالاها و خدمات به نرخ ارز، تغییرات نرخ ارز اثر جدی بر نرخ تورم و قیمت کالا دارد. زمین نیز به‌عنوان یک کالا در اقتصاد تحت‌تأثیر نوسان‌های نرخ ارز قرار داشته و از این قاعده مستثنی نیست.

شیوه اثرگذاری نرخ ارز بر تورم در کوتاه‌مدت و از سمت عرضه به‌صورت فشار هزینه خواهد بود. برخی نظریه‌ها نیز بیانگر اثرگذاری نرخ ارز بر سطح عمومی قیمت‌ها از کانال سطح انتظارات تورمی جامعه است؛ به‌گونه‌ای‌که افزایش نرخ ارز سبب ایجاد و افزایش انتظارات تورمی در جامعه خواهد شد که شاخص قیمت زمین‌شهری نیز از این فرایند مستثنی نیست.

همچنین بررسی روند تجربی رشد شاخص قیمت زمین‌شهری و رشد نرخ ارز بیانگر وجود همبستگی قوی بین دو متغیر یادشده است. در حقیقت شاخص قیمت زمین‌شهری علاوه بر تأثیرپذیری از کانال انتظارات تورمی، از طریق مکانیسم قیمت سایه‌ای نیز تأثیر می‌پذیرد. بازار زمین علاوه بر جنبه مصرفی، به دلیل توانایی در حفظ ارزش پول و بازدهی بالا، به‌عنوان بازاری برای سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شود.

اما از دیگر سو دولت هم باید باید سیاست‌هایی برای کنترل قیمت زمین‌شهری در نظر بگیرد، در ادبیات سرمایه‌داری سنتی، زمین به همراه سرمایه و کار به‌عنوان یکی از عوامل اساسی تولید در اقتصاد شناخته می‌شود. زمین کالایی خاص است، چون برخلاف سرمایه و کار، عرضه آن محدود است. در دو قرن گذشته، زمین و یا حداقل حقوق کاربری زمین به‌عنوان کالا جهت خریدوفروش در سیستم‌های سرمایه‌داری مورد استفاده قرار می‌گرفته است

همچنین دولت می‌تواند با اعمال مجموعه‌ای از مالیات‌ها شامل «مالیات بر ارزش زمین، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر سرقفلی و... بر زمین» سبب کاهش عایدی سرمایه‌ای و سود از زمین شده و این اقدام می‌تواند زمین را از حالت کالای سرمایه‌ای خارج کرده و سوداگری را قطع کند.