عصــر سرمایهداری نظارتی
زوبوف به توسعه شرکتهای دیجیتالی مانند گوگل و آمازون میپردازد و نشان میدهد که مدلهای کسبوکار آنها یک مدل جدید است. شکلی از انباشت سرمایهداری که او آن را «سرمایهداری نظارتی» مینامد. این کتاب اولین بررسی دقیق شکل بیسابقه قدرت به نام «سرمایهداری نظارتی» و تلاش شرکتهای قدرتمند برای پیشبینی و کنترل رفتار ما و چالشهایی است که آینده دیجیتال برای بشریت ایجاد میکند.
شوشانا زوبوف در این شاهکار تفکر و تحقیق اصیل، بینش شگفتانگیزی را درباره پدیدهای که سرمایهداری نظارتی نامیده است ارائه میدهد. معماری جهانی اصلاح رفتار، طبیعت انسان را در قرن بیستویک تهدید میکند، درست همانطور که سرمایهداری صنعتی جهان طبیعی را در قرن بیستم مخدوش کرد. زوبوف بیان میکند که سرمایهداری نظارتی بهطور یکجانبه ادعا میکند که تجربه انسانی بهعنوان ماده خام رایگان برای ترجمه دادههای رفتاری به فرآیندهای تولید پیشرفته معروف به هوش ماشینی وارد میشود و به محصولات پیشبینی تبدیل میشود. او بیان میکند که این محصولات جدید سرمایهداری در نوع جدیدی از بازار معامله میشوند که آن را بازارهای آتی رفتاری مینامد.
با پیشروی سرمایهداری نظارتی از سیلیکون ولی به هر بخش اقتصادی، پیامدهای آن بیشتر میشود. ثروت و قدرت عظیم در «بازارهای آتی رفتاری» انباشتهشده است، جایی که پیشبینیهای مربوط به رفتار ما خریدوفروش میشود و تولید کالاها و خدمات وسیلهای برای اصلاح رفتارخواهد بود.
تهدید از طرف یک دولت بزرگ توتالیتر به یک معماری دیجیتالی فراگیر تغییر کرده است: یک «دیگری بزرگ» که در راستای منافع سرمایه نظارتی عمل میکند. این شکل بیسابقهای از قدرت است که با تمرکز شدید دانش و عاری از نظارت دموکراتیک است. تحلیل جامع و متحرک زوبوف تهدیدات جامعه قرن بیستویک را آشکار میکند.
با مقاومت اندکی از سوی قانون یا جامعه، سرمایهداری نظارتی در آستانه تسلط بر نظم اجتماعی و شکل دادن به آینده دیجیتال است، البته اگر اجازه دهیم!
شوشانا زوبوف، استاد بازنشسته چارلز ادوارد ویلسون، مدرسه بازرگانی هاروارد است. او نویسنده کتاب «در عصر ماشین هوشمند: آینده کار و قدرت» و «اقتصاد حمایتی: چرا شرکتها با افراد شکست میخورند» است. او دکترای خود را از دانشگاه هاروارد و کارشناسی خود را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرده است. این کتاب توسط بسیاری از محققان و افراد سرشناس جهان موردتمجید و تحسین قرارگرفته و از زمان انتشارش سروصدای زیادی به پا کرده است.
این کتاب شرح میدهد که شرکتهای جهانی فناوریای مثل گوگل و فیسبوک چطور ما را ترغیب کردند که برای آسودگی بیشتر، از خیر حریم خصوصیمان بگذریم؛ اطلاعات شخصیای («دادههایی») را که این شرکتها جمع میکنند، دیگران به کار میگیرند تا نهتنها رفتار ما را پیشبینی کنند بلکه بر آن اثر بگذارند و اصلاحش کنند؛ و این موضوع چه پیامدهای فاجعهباری برای دموکراسی و آزادی دارد. تعبیر «سرمایهداری نظارتی» در عنوان کتاب یعنی همین. زوبوف اینگونه تعریفش میکند: یک «نظم اقتصادی جدید» و «نقضِ حقوق حیاتی بشر که باید آن را کودتایی از بالا شمرد».
در سال ۱۹۷۸، زوبوف در واشنگتنپست با افرادی کار میکرد که داشتند از دستگاه حروفچینی سراغ ماشین حروفچینی رایانهای میرفتند. «یکبار که نوبت کار شبم تمامشده بود، در پرسهزنی به گالری ملی هنر رسیدم و آنجا این اجسام درشت پیکر، چرک و تیره را در محوطۀ یک آمفیتئاتر سفید درخشان دیدم». این مجسمهها از مجموعۀ ولتری-بولتون بودند، مجسمههایی ساختۀ دستِ دیوید اسمیت، همان مجسمهساز آمریکایی که در دهۀ ۱۹۶۰ از ماشینآلات و آوارهای کارخانههای قدیمی مجسمه میساخت. «آنجا بود که فهمیدم فرآیند رایانهای سازی، انقلاب صنعتی بعدی خواهد بود و همهچیز را عوض خواهد کرد، ازجمله نحوۀ فکر، احساس و معنا سازی ما را. یک دفترچۀ یادداشت داشتم و شروع به نوشتن کردم. از آن زمان، همین دستور کار زندگی فکری من بوده است»
این تأملات به نگارش اولین کتاب زوبوف منجر شد: در عصر ماشین هوشمند: آیندۀ کار و قدرت (۱۹۸۸). او در این کتاب پیامبرگونه تحلیل میکند که فناوری اطلاعرسانی چگونه زندگی شغلی را دگرگون خواهد کرد. مدتها پیش از ظهور اینترنت، زوبوف استدلال آورد که هر چیزی که قابلتبدیل به اطلاعات باشد به این قالب درخواهد آمد (تعاملات، رویدادها، اشیا)، و هر جا میسر باشد از دادهها برای نظارت و کنترل استفاده خواهد شد. سپس با همسرش جیمز مکسمین که مدیرعامل سابق شرکتهایی مثل لورا اشلی و دانشپژوهی برجسته در امآیتی بود، کتاب اقتصاد حمایتی: چرا شرکتها افراد را ناکام میکنند و مرحلۀ بعدی سرمایهداری۲۰۰۲ را نوشت. همسرش در سال ۲۰۱۶ درگذشت.
این اثر به ترجمه احسان شاه قاسمی و تحت حمایت مرکز راهبردی فرهنگ و رسانه سازمان تبلیغات اسلامی با همکاری انتشارات علمی فرهنگی در حال ترجمه بوده و بهزودی منتشر خواهد شد.