وقت اصلاحات رسیده
مهمترین کار روزنامه دنیایاقتصاد ایجاد رسانه تخصصی در چنین شرایطی بود. رسانههای تخصصی در ایران عموما حوصلهسربر و به همین دلیل کمخواننده و فقیر هستند. البته انبوهی نشریه وجود دارد که اگرچه خودشان را رسانه تخصصی مینامند، اما اصلا رسانه نیستند و بهعنوان بولتن تبلیغاتی روابط عمومی شرکتها و موسسات اسپانسر فعالیت میکنند. هنوز هم کموبیش همین است. دنیایاقتصاد موفق شده است رسانه تخصصی باشد مخاطب زیاد داشته باشد و روی پای خودش بایستد و برای صاحبانش که کاملا خصوصی هستند، سود بسازد و بیش از دو دهه هم دوام داشته باشد. این کار بسیار بزرگی در این مملکت است که دستکم من یادم نمیآید نظیری داشته باشد.
دنیایاقتصاد در کنار این کار مهم، دو کار مهم دیگر هم انجام داده است. نخست اینکه دنیایاقتصاد جهتگیری مشخصی دارد. در کشوری که با چراغ خاموش حرکت کردن و مبهمگویی و ایده نداشتن به اسم اعتدال و میانهروی تمجید میشود، چنین رویکردی خیلی سخت و خیلی تحسینبرانگیز است. وقتی پای علم و عقل به وسط میآید، معنای اعتدال چیست؟ اگر کسی ادعا کند دو ضربدر دو میشود پنج، آیا برای اینکه میانهروی پیشه کنیم باید بپذیریم که دو در دو میشود چهار و نیم؟ نباید به جهل و ضدیت با علم باج داد و دنیایاقتصاد این کار را در ساحت علم اقتصاد و بهرغم فشارها و هجمهها انجام داده است.
دومین کار مهم این موسسه در دو دهه اخیر این بوده که کامیونیتی (Community) ساخته است. معادل فارسی مناسب برای این واژه پیدا نمیکنم؛ ولی در زبان انگلیسی کامیونیتی یعنی گروهی از افراد که به انگیزههای مشترک بهطور مستمر با هم در تعامل هستند و دیگران را هم به حضور در کامیونیتی دعوت میکنند. کامیونیتی بر مبنای انگیزههای مشترک شکل میگیرد، تعامل سازنده میآورد و طبعا رشد ارگانیک دارد. دنیایاقتصاد موفق شده است یک کامیونیتی ارزشمند از باورمندان به علم اقتصاد رایج در جهان و حامیان اقتصاد رقابتی پیرامون خود بسازد. اساتید و دانشآموختگان اقتصاد داخل و خارج کشور، مدیران و سیاستگذاری دولتی، صاحبان کسبوکار و کارآفرینان خصوصی، تشکلها و نهادهای مدنی اگر به علم اقتصاد متعارف باور دارند و راه نجات اقتصاد کشور را بازگشت به علم میدانند بعید است که بخشی از این کامیونیتی نباشند.
مهمترین توصیه و آرزویم برای دنیایاقتصاد در دهههای پیشرو حفظ سه ویژگی بالا و پایدار ماندن بر مشی خویش است.
در عین حال یک پیشنهاد هم برای دوستان موسسه دنیایاقتصاد دارد. این مجموعه در سالهای اخیر به درستی به سمت تنوع بخشیدن به رسانههای خود رفته و نشریات دیگری چون هفتهنامه ارزشمند تجارتفردا و رسانههایی چون اکوایران و اقتصادنیوز را هم اضافه کرده است. همچنین تولید محتوای دیجیتال و مالتیمدیا و حضور در شبکههای اجتماعی را هم جدی گرفته و با بنیان نهادن یا سرمایهگذاری درتیمهای پژوهشی و تحقیقاتی و مشاورهای معلوم است که قصد تنوعبخشی به سبد داراییهای محتوایی و دانشبنیان خود را دارد.
این کار بسیار درستی است؛ اما باید توجه داشت که توان تولید محتوا هم باید با همین سرعت بالا برود و گرنه حفظ کیفیت مناسب در همه رسانهها ممکن نخواهد بود. البته قابلیتهای شگرفی که یادگیری ماشین و GAI در پردازش مدلهای زبانی ایجاد کرده و نمونهاش را در GPT میبینیم قطعا تغییر اساسی در صنعت تولید محتوا ایجاد خواهد کرد و شاید بد نباشد دنیایاقتصاد در این زمینه بهویژه در حوزه زبان فارسی سرمایهگذاری کند.
ضمن اینکه بهتر است بین روزنامه و بقیه رسانههای گروه تقسیم کار بهتری صورت گیرد. بخشی از محتوای روزنامه (مثلا بخشهای مربوط به شاخصهای بازار سرمایه) شاید بهتر باشد در سایت منتشر شوند و روزنامه به خلاصهای از آنها بپردازد. بهطور کلی روزنامهها در دنیا به سمت گزارشهای تحقیقی و تصویرسازی و ستوننویسی گرایش پیدا کردهاند که ماندگاری بیشتری دارند و خواندنشان هم تمرکز بالاتری میطلبد و خبرهای روزمره و آمار و اطلاعات با عمر کوتاه، بیشتر به بخشهای دیجیتال روزنامهها منتقل شدهاند. شاید دنیایاقتصاد هم بد نباشد این الگو را بررسی کند. در عصر هوش مصنوعی و شبکههای دیجیتال، احتمالا یک روزنامه کاغذی کمحجم اما عمیق و با ظاهر با کیفیت و مدرن بهعنوان مکمل کانالهای دیجیتال ارتباط با مخاطب، بهنحویکه تجربه Omnichannel به او بدهد اثربخشی بیشتری خواهد داشت. ساختار و طراحی صفحه اول روزنامه هم به نظر من کمی قدیمی و از مدافتاده شده است و شاید بد نباشد تغییراتی در آن داده شود.
تحلیلگر اقتصاد فناوری