توسعه پایدار و حسابداری
اگر به این موضوع اعتقاد داشته باشیم که توسعه پایدار، توسعهای است که نیازهای حال حاضر را برآورده کند بدون اینکه تواناییهای نسلهای آینده را برای رفع نیازهایشان با خطر مواجه نماید متوجه میشویم که مفهوم توسعه پایدار میتواند تعبیرهای مختلفی داشته باشد؛ اما جوهر اصلی توسعه پایدار رویکردی است که به دنبال تعادل برقرار کردن میان نیازهای مختلف و معمولا در حال رقابتی است که ما بهعنوان افراد جامعه در پاسخ به محدودیتهای محیطی، اجتماعی و اقتصادی با آن مواجهیم.
باید توجه داشته باشیم که توسعه پایدار نیازهای متنوع همه افراد حال حاضر و جوامع آینده را برآورده میکند، سلامتی افراد و همبستگی اجتماعی را بالا میبرد و فرصتهای برابری را ایجاد میکند. خیلی خلاصه بگوییم که این توسعه، پیدا کردن راههایی بهتر برای انجام کارهای فعلی و آینده است. برای رسیدن به توسعه پایدار بایستی نحوه کار کردن و زندگی کردنمان را تغییر دهیم بدون اینکه باعث شود کیفیت زندگی را پایین بیاوریم.
از یک دیدگاه توسعه پایدار بر چهار رکن انسان، اجتماع، اقتصاد و محیطزیست بنیان شده است و در اینجاست که حسابداری به کمک میآید تا بتواند با جمعآوری و تجزیهوتحلیل دادهها، اطلاعات لازم را در اختیار تصمیم سازان قرار دهد تا امکان حرکت بهسوی توسعه پایدار را فراهم سازد؛ در این راستا مباحثی مانند حسابداری محیطزیست، حسابداری سبز، حسابداری مدیریت، حسابداری منابع انسانی و حسابداری سرمایه فکری مواردی هستند که بهصورت تخصصی در این راستا موثر خواهند بود.
متاسفانه حسابداران در این شاخهها، آموزشهای تخصصی کافی را ندیده و بعضا ممکن است این عناوین سرفصلهای آموزشی، در قالب یک درس یا یک استاندارد خلاصهشده باشد.
بنابراین بهعنوان یک نفر درسخوانده حسابداری که دغدغه توسعه پایدار را نیز دارد به اساتید و مدرسان و برنامه ریزان دروس حسابداری توصیه میکنیم با شناسایی نیازهای اطلاعاتی توسعه پایدار، نسبت به ایجاد شاخههای جدیدی از علم حسابداری در دانشگاهها در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد اقدام نمایند تا این دانشآموختگان جدید بتوانند پاسخگوی نیاز اطلاعاتی برنامه ریزان توسعه پایدار باشند.
بدیهی است هنگامیکه میخواهیم به مقصدی جدیدی برسیم بایستی از مسیر جدیدی حرکت نماییم، بنابراین پیشنهاد میشود به مدیران و برنامه ریزان صنعت و تجارت نیز این آموزش داده شود که وظیفه حسابداران، تنها به جنگ اداره مالیات و سازمان تامین اجتماعی رفتن نیست، بلکه حسابداران کسبوکارهای مختلف در هر سطح از فعالیت وظایف بسیار مهمتری مانند ارایه اطلاعات صحیح و بهموقع و ارایه گزارشهایی مانند سود و زیانها سهماهه یا حتی ماهانه، گزارشهای بهای تمامشده محصولات و خدمات، گزارشهای مربوط به انحراف مصرف مواد، گزارشهای بودجه و گزارش انحرافات بودجه و... را بر عهدهدارند.
به نظر بنده در مسیر توسعه پایدار، مدیران در هنگام استخدام حسابداران باید از ایشان سوال کنند که آیا توانایی محاسبه سود و زیان در مقاطع سهماهه را دارد یا خیر؟ یا توانایی و دانش محاسبه بهای تمامشده خدمات یا محصولات تولیدی را دارد یا خیر؟
در این حالت است که مدیران با داشتن اطلاعات به هنگام و صحیح میتوانند تصمیماتی بگیرند که به توسعه پایدار منجر شود. ولی متاسفانه در دانشگاهها به دانشجویان حسابداری مباحثی آموزش داده میشود که با نیاز بازار کار مطابقت ندارد و فارغالتحصیلان رشتههای حسابداری و مالی برای پر کردن این فضای خالی بعد از فارغالتحصیلی به سراغ مراکز آموزشی خصوصی و نیمهخصوصی میروند که معمولا بر کیفیت و کمیت آموزشی آنها نیز نظارتی نیست.
لذا پیشنهاد میشود اساتید معزز رشتههای حسابداری و مالی با شناسایی نیاز بازار با ارایه سرفصلهایی مانند حسابداری محیطزیست، حسابداری منابع انسانی، حتی قوانین تامین اجتماعی، اداره کار و مباحث روز مانند سامانه مؤدیان و پایانههای فروشگاهی و...؛ که جای آن در سرفصلهای دروس حسابداری خالی است یا کمرنگ است حسابدارانی توانمند را روانه بازار کار کنند.
درهرصورت توسعه پایدار، محصول مجموع فرایندهایی است که حسابداری در آن نقش موثری دارد، بنابراین شاید حرکت حسابداری به سمت تغییرات بنیادین و باهدف توسعه پایدار، جز الزامات اولیه توسعه پایدار هر جامعه باشد.
پایداری زیستمحیطی
هدف از این پایداری بهبود رفاه بشر از راه محافظت از سرمایههای طبیعی مانند زمین، هوا، آب، مواد معدنی و از این جمله است.
اقدامات و برنامههایی در قالب این رویکرد تعریف میشوند که اطمینان بدهند نیازهای جمعیت فعلی برآورده میشوند بدون اینکه نیازهای نسلهای فردا به خطر افتد.
پایداری انسانی
هدف این پایداری حفظ و بهبود سرمایهی انسانی در جامعه است. سرمایهگذاری در سیستمهای آموزش و سلامت، دسترسی به خدمات، تغذیه، دانش و مهارتها از برنامههای این نوع پایداری هستند.
برای پایداری انسانی افرادی اهمیت دارند که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در ساخت و تولید محصول یا ارایه خدمتی مسوولانه سهیم هستند.
پایداری اجتماعی
هدف این نوع پایداری محافظت از سرمایههای اجتماعی با سرمایهگذاری و ارایه خدماتی است که در جهت آن است؛ به این معنی که نسلهای آینده را محافظت میکند و به ما میفهماند که آنچه ما امروز انجام میدهیم بر افراد دیگر، چه امروز و چه فردا، اثر میگذارد. پایداری اجتماعی بر حفظ و بهبود کیفیت اجتماع با مفهوم همبستگی، عمل متقابل، صداقت و اهمیت ارتباطات سازنده متمرکز است.
پایداری اقتصادی
هدف این پایداری حفظ سلامت سرمایههای اقتصادی است. اگر پایداری اجتماعی بر بهبود برابری اجتماعی نظر دارد، پایداری اقتصادی هدفش بهبود استاندارهای زندگی و رفاه همهی افراد جامعه است.
در بافت کسبوکار، این نوع پایداری به استفاده موثر از داراییها برای حفظ سودآوری شرکت طی زمان برمیگردد.