حلقه مفقوده در آمار جمعیتی
۱- در دهههای اخیر، تولید آمار رسمی بهطور کلی به دو روش سرشماریهای سنتی و سرشماریهای ثبتی مبنای متداول شده است. در برخی کشورها ترکیبی از دو روش به کار گرفته شده است. در کشورهای توسعه یافته، توانایی و نگهداری و بهروزرسانی مناسب آمارهای ثبتی موجب شده است که این گونه کشورها بتوانند سرشماریها را به طریق ثبتی به اجرا درآورند. در حالی که کشورهایی که فاقد چنین توانایی هستند راهی جز اجرای سرشماریهای سنتی ندارند. سرشماریهای سنتی نیاز به نیروی اجرایی و هزینه فراوانی دارد، در حالی که منابع اغلب کشورها محدود بوده و همچنین تمایل مردم به همکاری کاهش یافته است. بنابراین در صورت مهیا بودن بسترهای لازم، سرشماری ثبتی مبنا بهعنوان راهکاری مناسب برای تولید آمار رسمی شناخته شده است. این روش بیشتر بر دادههای موجود متکی است.
البته بهینهسازی استفاده از منابع به معنای تلاش برای انجام سرشماری کاملا مبتنی برآمارهای ثبتی نیست. با توجه به اهمیت کیفیت اطلاعات، به جای انتخاب یک روش، در بیشتر کشورها به منظور کاهش هزینههای اجرایی و مشکل بار پاسخگویی، در آغاز راه ترکیبی از هر دو نوع سرشماری استفاده شده و به تدریج، در طول زمان همگام با بسترسازی و ایجاد زیرساختهای لازم به سمت سرشماری ثبتی مبنا سوق یافتهاند. در این حالت، سیستم آماری صرفا سیستم سرشماری نیست، بلکه یک سیستم اطلاعات سرشماری است که در آن دادهها فراوان و تفصیلی هستند. به علاوه برخلاف این تصور که سرشماری بهعنوان تصویری از وضع موجود تلقی میشود و در فاصلههای زمانی تعریف شده اجرا میشود، سرشماری را میتوان مجموعه آماری دارای پویایی و حساسیت مداوم دانست که سیر و روند وقایع را به نمایش میگذارد و روند وضع موجود را در فواصل زمانی کوتاه به دست میدهد. بنابراین با نگاهی به تجارب سایر کشورها و نیز شرایط کنونی ایران برای اجرای سرشماریهای آتی اعمال تغییراتی در روش اجرای سرشماری اهمیت مییابد. بررسیها نشان میدهد هنوز در ایران بسترهای لازم برای اجرای سرشماری ثبتی مبنا بهطور کامل فراهم نیست. اما میتوان به تدریج با ایجاد بسترهای مناسب از روش کاملا سنتی خارج شد و به سوی روشهای جدید و نوین گام برداشت. بدیهی است تحقق چنین هدفی فرض محال نیست، بلکه نیاز به عزم ملی و تلاش فراوان همه افراد جامعه به ویژه در سطوح عالی مدیریتی و بین سازمانی و نیز کارشناسی دارد. اطلاعاتی که از این روش تولید میشود، به روز و با کیفیت مطلوب بوده، ضمن آنکه کل نظام آماری کشور را در برگرفته و به پراکندگی ارائه اطلاعات آماری و نیز تناقضات در ارائه ارقام و شاخصهای مختلف توسط سازمانهای مختلف کشور، خاتمه خواهد داد. بدیهی است تولید اطلاعات جمعیتی بهطور موازی از دو پایگاه اطلاعاتی ثبتی و سرشماری میتواند با غنا بخشیدن به اطلاعات جمعیتی، راه را برای پیشبینیهای معتبر و دقیقتر جمعیت و در نتیجه توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور هموار کند.
۲- در حال حاضر بزرگترین چالش آمارهای جمعیت در ایران نبود آمار رسمی جامع و قابل ارائه از مهاجرتها، به ویژه مهاجرتهای بینالمللی است. در مطالعات جمعیتشناسی آمارهای مهاجرت دارای کاربرد فراوانی بوده و به ویژه در پیشبینیهای جمعیتی و تدوین فرضیههای مهاجرت لازم و ضروری است. در این راستا جمعیتشناس باید تغییرات میزان مهاجرت را از زمانی به زمان دیگر، مورد مطالعه و بررسی قرارداده و به مدد آنها و نیز با توجه به سیاستهای مهاجرتی در پیشبینیها، گذشتهنگریها و آیندهنگریهای جمعیتی فرضیات مهاجرتی را با دلایل مستدل و محکم ارائه کند. بررسی منابع مختلف نشان میدهد تاکنون در ایران آمارکامل و مناسبی در زمینه مهاجرت بینالمللی تولید نشده است، درحالی که این آمار و بررسی شاخصهای مرتبط برآن اهمیت بسزایی در سیاستگذاریها و برنامهریزیها در سطوح کلان و خرد کشور دارد. هرچند از طریق سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن بخش کوچکی از آمار مهاجرت بینالمللی تولید میشود اما با توجه به محدودیتهای سرشماری این آمار، آمار کامل و دقیقی نیست و تا زمانی که با آمارهای ثبتی تلفیق نشود، نمیتواند در برنامهریزیهای مختلف اثر بخش باشد. مطالعات حاکی از آن است که ایران در بستر تاریخی خود همواره در معرض جابهجایی و مهاجرتهای خارجی بوده و در دوران معاصر بر ابعاد، اهمیت و پیچیدگی آن افزوده شده است. انتظار میرود مهاجرت بینالمللی در ایران افزایش یابد اما تاکنون آمار کاملی در این زمینه در کشور تولید نشده است.
۳- بررسی آمارهای موجود در زمینه مهاجرت داخلی در ایران نیز نشان میدهد آمارهای رسمی غنی نیست، زیرا فقط بر نتایج سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن متکی است. نتایج سرشماریها به دلیل خود اظهاری بودن، احتمال خطای پاسخ از طرف پاسخگو، محدودیتهای سرشماری در نحوه طراحی سوالات مهاجرت (محدود شدن به چند پرسش کلی) و نیز عدم دسترسی به افرادی که از کشور خارج شدهاند از دقت و پوشش لازم برخوردار نیست.
۴. آمار ثبتی وقایع حیاتی چهارگانه یعنی ولادت، فوت، ازدواج و طلاق فقط برای جمعیت ایرانی تولید شده و برای اتباع خارجی مقیم ایران تولید نمیشود. ثبت وقایع حیاتی تولید شده برای جمعیت ایرانی نیز هنوز از دقت و پوشش کامل برخوردار نیست. به ویژه هنگامی که اطلاعات در سطوح جغرافیایی مختلف مانند مناطق شهری و روستایی و به تفکیک استان مورد نیاز باشد، دادهها در بسیاری موارد غیر قابل قبول است.
۵- همان گونه که اشاره شد از گذشته تاکنون در ایران آمارهای ثبتی موالید و به ویژه مرگ و میر از پوشش لازم برخوردار نبوده است. بنابراین متوسط رشد طبیعی سالانه جمعیت به ویژه در سطوح مختلف جغرافیایی هنوز دقت لازم و کافی را ندارد. البته از اواخر دهه ۱۳۸۰ به بعد، به دلیل بهبود پوشش ثبت موالید و تا حدودی مرگ و میر، رشد طبیعی در مقایسه با سالهای قبل از آن قابل قبولتر به نظر میرسد. اما هنوز نمیتوان از آن بهعنوان یک منبع غیرمستقیم برای تولید آمار مهاجرت بینالمللی استفاده کرد.
خلاصه کلام اینکه از آنجا که برآوردها و پیشبینیهای جمعیتی نیز خود بهعنوان یکی از روشهای مهم تولید آمار جمعیت در فواصل بین سالهای سرشماریها و پس از آن محسوب میشود، آگاهی و دانش آماری کاربران نسبت به برآوردها و پیشبینیهای جمعیتی اهمیت بسزایی دارد. بدیهی است آینده جمعیت را میتوان پیشبینی کرد و این امر غیرممکن نیست، هرچند نمیتوان با قطعیت گفت این پیشبینیها بهطور کامل رخ خواهد داد و نیز نباید با قاطعیت پیشبینیها را رد کرد.
ارسال نظر