ناترازی دانشگاه و دانشجو
دانشگاه فراوان و دانشجو اندک
نگاهی به شرایط آموزش عالی ایران، سالهای دهه هشتاد را نقطه اوج تأسیس دانشگاه و ساخت قارچ گونه مراکز علمی در هر نقطه از کشور نشان میدهد.
سرعت تند این اتفاق با توجه به نیازی بود که کشور در مقطعی به قشر تحصیلکرده داشت. به دلیل کاهش بار مسوولیتی دولت از بخش آموزش و لزوم ورود بخش خصوصی به این حوزه ،تصمیم به افزایش تعداد دانشگاهها و ورودیهای دانشگاهی گرفته شد که با استقبال بسیار زیادی هم از سوی خانوادهها روبرو بود.
و این امر،تا جایی در میان مردم نهادینه شد که کمترین میزان تحصیلات قابلقبول برای یک جوان ،سطح کارشناسی شناخته میشد هرچند اکنون ، نیز کموبیش چنین رویکرد و تفکری در میان مردم وجود دارد.
اما در حالی به افزایش تعداد مراکز علمی و میزان تحصیلکردههای دانشگاهی توجه میشد که ارتقای کیفی تحصیلات، مورد بیمهری واقع شد و برنامهریزی خوبی را شامل نشد. بهطوریکه امروز ، بسیاری از همان دانشجویان راغب برای تحصیل در دانشگاه ، بیکار و بدون شغل مانده و تعدادی از دانشگاههایی هم که باانگیزه جذب دانشجو ساخته شدند بدون متقاضی و با صندلیهای خالی روبرو هستند. چهبسا ممکن است نبود دانشجوی کافی برای این مؤسسات ، دیر یا زود به تعطیلی آنها منتهی شود.
چرا استقبال از دانشگاه کم شده است؟
در اصفهان ۱۹۹ موسسه آموزش عالی وجود دارد که حدود ۲۰۸ هزار دانشجو در آنها مشغول به تحصیل هستند.
پنج دانشگاه بزرگ دولتی، ۲۲ موسسه غیردولتی و غیرانتفاعی، ۹ موسسه آموزش عالی آزاد، ۲۸ واحد دانشگاه آزاد، ۱۲ مرکز دانشگاه فنی و حرفهای، ۳۸ مرکز پیام نور، پنج مرکز دانشگاه فرهنگیان، ۲۴ مرکز دانشگاه جامع علمی کاربردی و ۵۰ موسسه پژوهشی است که بیشترین تعداد آنها یعنی ۹۹ موسسه در شهرستان اصفهان واقعشدهاند.
اما مساله قابلتوجه آنکه این تعداد از دانشگاه و موسسه علمی در اصفهان و یا هر نقطهای از کشور که روزگاری نه خیلی دور ، از متقاضیان بسیار زیادی برخوردار بود ،اکنون ، با ۶۰۰ هزار صندلی خالی روبروست حتی تعدادی از رشتهها متقاضی ندارد و بعضی از کلاسها خالی مانده است .
درمجموع امسال تعداد دانشجویان ورودی به دانشگاههای کشور با افت شدیدی همراه بوده است.
و حالا این بحث وجود دارد که آیا این تعداد دانشجویی که در اصفهان موردپذیرش قرارگرفته و در حال تحصیل هستند با ۱۹۹ موسسه آموزش عالی این استان ، همخوان است؟
با توجه به آمار بالای بیکاران استان اصفهان، پرسش دیگر هم آن است کاهش تحصیلات دانشگاهی چه تأثیری برافزایش و یا کاهش تعداد این بیکاران دارد؟
دیدگاه کارشناسان آموزشی آن است که افزایش جذب دانشجو که در سالهای گذشته انجام میگرفت نهتنها موجب کاهش بیکاری و اشتغالزایی نشد بلکه در بازار با کمبود نیروی کار غیرماهر هم مواجه شدیم. بهطوریکه اکنون باوجود صنایع و واحدهای تولیدی فراوان در اصفهان ،تقاضا برای نیروی کار غیرماهر زیاد و عرضه کم است.
از سوی دیگر با پایین آمدن کیفیت علمی دانشگاهها، کمبود در نیروی کار ممتاز هم وجود دارد. تقاضایی که تقریبا از سوی اغلب شهرکهای صنعتی استان وجود دارد اما نیروی موردنظر ، اندک است.
نتیجه خروجی این دانشگاهها هزاران فارغالتحصیل بدون مهارت شده است که پس از پایان تحصیل ،اشتغال در فعالیتهای ساده و غیرماهرانه را نمیپذیرند از طرفی به دلیل مهارت نداشتن ، بهعنوان نیروی کار حرفهای هم موردقبول ،واقع نمیشوند و این شرایط موجب افزایش نرخ بیکاری شده است. مساله مهم دیگر که اکنون موجب شده است افراد با حساسیت بیشتری به تحصیل در دانشگاه بپردازند بازار کار است. افراد به دنبال رشتهای هستند که بازار کار داشته باشد.
دیگر شرایط مانند گذشته نیست که فقط ورود به دانشگاه مهم باشد و تحصیل در هر رشتهای ، مباهات بشمار رود.
براین اساس رشتهای که پس از اتمام ، بازار کاری ندارد بدون متقاضی مانده و صندلیهای این کلاسها معمولاً خالی از دانشجو میماند.
اما دلیل دیگر برای کاهش متقاضیان ورود به دانشگاه تغییر ساختار سنی جمعیت ایران ، است .درواقع روند کاهشی جمعیت ایران از دهه ۷۰ موجب شد اکنون تعداد متقاضیان دانشگاه کاهش یابد. حالآنکه جمعیت بالای ایران در دهههای قبل ، علاقهمندان ورود به دانشگاه را هم افزایش داده بود. بهطوریکه در دهه ۸۰ تعداد دانشجویان به بیش از چهار میلیون نفر میرسید.
مورد دیگر گرایش جوانان به مهاجرت و ادامه تحصیل در آنسوی مرزها است.
حتی خانوادهها از زمان دانشآموزی فرزندان خود ، آنها را تشویق به ادامه تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور میکنند .ازاینرو بخشی از افرادی که میبایست در مراکز علمی کشور تحصیل کنند سهم خارج از کشور میشوند.
مأموریت اصلی دانشگاه ،مهارت پروری باشد
واقعیت آن است معضل کاهش ورودیها و ثبتنام دانشجویان نهفقط منحصر به ایران بلکه در همه دانشگاههای دنیا و ازجمله انگلیس به یکی از اصلیترین دغدغههای آموزش عالی کشورها بهویژه در سالهای اخیر تبدیلشده است.
BBC در تازهترین گزارشی که پیرامون این چالش منتشر کرده، تأکید کرده تعداد دانشجویان ۱۸ ساله ورودی به دانشگاههای انگلیس ،برای نخستین بار طی پنجساله گذشته کاهشیافته است.
تأسیس انبوه دانشگاهها و موسسات علمی ،اگرچه در برههای با استقبال فراوانی روبرو بود اما اکنون با توجه به نرخ منفی جمعیت در همه جای دنیا و شرایط بازار کار ،این مراکز علمی خالی از جمعیت شدهاند.
که به نظر میرسد این جریان در ایران با سرعت بیشتری رو به انجام است و حتی اخطارهایی نسبت به تعطیلی تعدادی از دانشگاهها دادهشده است.
بهویژه از سوی داوطلبان دوره کاردانی و کارشناسی تمایل کمتری برای ورود به دانشگاه دیده میشود.
در این میان تدابیری برای کمرنگتر شدن این چالش وجود دارد . ازنظر کارشناسان مربوطه برای حل این مشکل در ایران، چاره کار، تربیت دانشجویانی است که از اشتغال خود پس از اتمام دوره تحصیل اطمینان داشته باشند. قطعاً درآمدزایی کلید اصلی تشویق جوانان برای تحصیل در دانشگاه بشمار میرود.
علی احسان پور کارشناس آموزشی در گفتوگو با روزنامه دنیای اقتصاد با تائید افت قابلتوجه علاقهمندان به تحصیلات دانشگاهی اظهار میکند: تا چند سال گذشته اگر تمایلی برای ورود به دانشگاه وجود داشت به آن دلیل بود که افراد نسبت به اشتغال خود پس از تحصیل خاطری آسوده داشته باشند بهخصوص برای داوطلبان مرد که این امر یک مساله مهم محسوب میشود. وی تصریح میکند: دانشجویی که پس از اتمام تحصیل باوجود خرج مبالغ سنگین برای دانشگاههای غیردولتی ، نتواند وارد بازار کار شود ترجیح میدهد که این دوره ۴ ساله را صرف فعالیت شغلی کند . بنابراین بیش از هر موردی آنچه لزوم توجه بالایی دارد آنکه دانشجو همراه با تحصیل خود مهارت و حرفهای را بهطور تخصصی آموزش ببیند تا پس از تحصیل ، با اتکا به این مهارتها به دنبال شغلی باشد. درواقع اگر مؤسسات علمی آموزش مهارت را مأموریت اصلی خود بدانند نهتنها معضل کاهش ورودیها حلشده بلکه چالش بیکاری هم رفع خواهد شد.
این کارشناس تأکید میکند: دانشگاهها با ارتباطگیری با حوزههای صنعت و بازار میبایست نیاز کشور را تشخیص داده وبر اساس همان نیاز ،دانشجو بپذیرند اینچنین تحصیلکردههای ماهری تحویل جامعه داده میشود که از آنها بهعنوان فارغالتحصیلان بیکار نامبرده نشود.
وی یادآور میشود: شرایط هشدارآمیز فعلی در دانشگاهها ، تقریباً از اوایل دهه ۹۰ بهطور تدریجی آغاز شد و اکنون در نقطه اوج خود قرارگرفته است.
بهاینترتیب دانشگاههایی که مصمم به ادامه فعالیت برای سالهای آینده هستند میبایست ارتقای کیفی آموزشهای خود، در اولویت قرار دادن رشتههای مهارتی و تربیت نیروهای انسانی کارآمد و ماهر را موردتوجه قرار دهند. چهبسا با حرکت در این مسیر توانمندانی تربیت شوند که نهفقط با سودای پشتمیزنشینی بلکه باانگیزه حضور در میدانِ کار و ایجاد شغل برای تعداد دیگری، وارد جامعه شوند.