حکمرانی در شهر زیست پذیر

روند رو به رشد شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران همواره با مشکلات فراوانی روبرو بوده و پیامدهای منفی بسیاری داشته است. کیفیت محیط‌زیست، افزایش فقر شهری و تشکیل مناطق حاشیه نشین، کمبود زیر‌ساخت‌ها و خدمات شهری، نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی و مسائل متعدد دیگر به دلیل افزایش جمعیت در مناطق شهری به صورت حادتری بروز یافته که چالش عمده‌ای برای مدیریت شهری محسوب می‌شود‌. این مهم نیازمند الگوهای جدیدی است تا بتوان از همه ظرفیت‌ها‌ی جامعه در بخش‌های دولتی، خصوصی و مدنی استفاده کرد تا تولید و ارائه خدمات عمومی افزایش یابد. در سیستم مدیریت شهری نوین برای رفع این مشکلات و چالش‌ها در زندگی شهری، الگوهای متعددی ارائه شده است‌. یکی از این الگوها که مدل غالب در مدیریت شهری محسوب می‌شود الگوی حکمرانی خوب شهری است. در این مدل مسوولیت اداره عمومی‌شهر میان سه نهاد حکومت، جامعه مدنی و بخش خصوصی تقسیم شده است که هر سه مورد از لوازم توسعه انسانی به شمار می‌روند. در این الگو مسوولیت اجرایی مستقیم مدیریت شهری کمتر شده و امکان بیشتری برای برنامه ریزی و کنترل از پایین به بالا توسط نهادهای خصوصی و مردمی‌فراهم می‌شود. در اینجا مدیریت شهری از بالا به پایین نیست و مشارکت شهروندان در اداره امور جزء جدایی ناپذیر آن است. حکمرانی شهری بر خلاف مدیریت شهری فرآیندی مدیریتی است که به اتخاذ و حفظ زیر بناها و خدمات شهری می‌پردازد. امروز در کلانشهری مانند اصفهان حکمرانی شهری فرآیندی کاملا سیاسی در نظر گرفته می‌شود که نتیجه آن  ناپایداری توسعه شهری، ناپایداری‌ بدنه نهادهای مدیریتی و برنامه ریزی شهری نا کارآمد است. این در حالیست که حکمرانی خوب مفهوم بسیار گسترده ای را در بر می‌گیرد که محصول مشارکت سه نهاد دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی است. هر سه آنها برای زیست پذیری پایدار شهرها ضروری بوده و محیط سیاسی و حقوقی بارور به وجود می‌آورد، بخش خصوصی اشتغال و در‌آمد را پدید می‌آورد و جامعه مدنی تعامل سیاسی و اجتماعی گروههای فعال برای مشارکت در فعالیت‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را تسهیل می‌کند.

 حکمرانی خوب نه تنها روایتی نو از مفاهیمی‌ مانند پاسخگویی، مشارکت و حاکمیت قانون است که چارچوبی ایجاد می‌کند تا همه این اهداف و ارزش‌ها در یک جا جمع شوند و اهداف توسعه انسانی اعم از توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با محوریت مردم دنبال شود. در واقع حکمرانی خوب روایتگر توسعه انسان محور است.

در مجموع حکمرانی خوب با عنایت به این شاخص‌ها تعریف می‌شود: حکومت قانون، کارآمدی در ابعاد گوناگون، پاسخگویی و شفافیت پذیری در رفتارها و تصمیم‌های مدیریت شهری، نظارت پذیری، عدالت، امنیت، توزیع عادلانه و منطقی کالا‌ها، افزایش ظرفیت‌های مشارکت پذیری و کاهش جدی فساد و تبعیض‌ها در ابعاد گوناگون.

 می‌توان ادعا کرد حکمرانی خوب، جامعه شهری را از تضاد طبقاتی دور کرده و از رشد حاشیه نشینی پیشگیری می‌کند چرا که پایداری و ثبات جامعه شهری از اصول حکمرانی خوب شهری است. در حکمرانی شهری، شهرداران نقش رئیس اصلی اجرای شهر را بر عهده دارند که قدرت آنها متکی به آرای مستقیم یا غیر مستقیم مردم از طریق شوراهای شهر و انتخاب مردم است. مشارکت مردم در اداره، ساماندهی شهر و اقدامهای اجرایی، اساس حاکمیت شایسته شهری به شمار می‌آید. همچنین مردم با انتخاب نمایندگان شوراهای شهری و محلی در حاکمیت شهری حضور غیر مستقیم می‌یابند و به این ترتیب حاکمیت شایسته شهری شکل می‌گیرد. حکمرانی خوب شهری بر پایه اصل شهروند مداری بر این نکته تاکید می‌کند که هیچ زن، مرد یا کودکی نباید از دسترسی به الزامات زندگی شهری از جمله سرپناه مناسب، امنیت شغلی، آب سالم، بهداشت و بهره‌مندی از محیط‌زیست مناسب، آموزش، تغدیه و امنیت اجتماعی محروم گردد. از برآیند نظرات مختلف، حکمرانی خوب، می‌توان اصول و مبانی اصفهان شهر زندگی را این گونه باز تعریف کرد:

۱- مشارکت شهروندان

۲- قانونمندی

 ۳- شفافیت

۴- پاسخ‌دهی

۵- جهت‌گیری توافقی

 ۶- عدالت

۷- ا ثر بخشی و کارایی

 ۸ - مسوولیت و پاسخگویی

 ۹- بینش راهبردی

۱۰- تمرکز زدایی.