تجارت قراضه
جایگاه تجارت قراضه در صنعت فولاد چیست؟
بازار قراضه فولادی یکی از بازارهای مهم جهانی بهشمار میرود که هر روز بر اهمیت آن افزوده میشود. سهولت استفاده، سرمایهگذاری پایینتر، تسلط بر مواد اولیه ورودی، ارزش افزوده بالا، نیاز به انرژی کمتر، استراتژیک بودن آن (نبود جایگزین)، بومی بودن تولید، جمعآوری و تفکیک و بسیاری از ویژگیهای دیگر، قراضه را به یکی از مهمترین بازارهای جهانی تبدیل کرده است.
این شرایط باعث شده که دولتها با اتخاذ قوانینی سختگیرانه صادرات قراضه از کشور متبوع خود را محدود و واردات و تولید آن را تسهیل کنند. تجربه نشان داده حجم معامله و قیمتها در بازار قراضه فولادی در جهان تناسب بسیاری با شرایط و قیمتها در بازار فولاد دارد. از سویی تولید و تجارت قراضه نیاز به زیرساختهای متعددی دارد که از آن جمله میتوان از بنادر و اسکلههای خاص تخلیه و بارگیری قراضه، حوضچه خشک (به منظور قراضهسازی کشتیهای مستعمل)، پارکینگهای خودرو (جهت قراضهسازی خودرو)، دستگاههای پرس (جهت تفکیک و پرس قراضههای صنعتی و ساختمانی) و... نام برد.
در خصوص ایران نیز شرایط مشابهی وجود دارد. با توجه به استفاده از قراضه در تولید فولادهای آلیاژی در واحدهای فولاد آلیاژی یزد، فولاد آلیاژی اسفراین و فولاد آلیاژی اصفهان و همچنین واحدهای احیای مستقیم از جمله فولادمبارکه، فولاد خوزستان، فولاد خراسان و همچنین واحدهای متعدد تولید فولاد از قوس الکتریکی یا کورههای القایی و حتی مصرف محدود در ذوبآهن اصفهان جایگاه قراضه در کشور ما بسیار حائزاهمیت است. با توجه به استراتژیک بودن قراضههای فولادی، تولید، واردات و تفکیک قراضه، موضوعی نیست که بتوان از کنار آن به سادگی گذشت، زیرا میتواند تولید و عرضه فولاد را شدیداً تحت تاثیر قرار دهد.
آهنقراضه که قبلاً زیاد به چشم نمیآمد امروزه در تعیین قیمت بسیاری از اقلام عمده و موثر در زندگی تاثیرگذار است. این عنصر به عنوان یک ماده اولیه مهم در کشورهای صنعتی از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ موضوعی که اگر نباشد چرخ صنعت نمیچرخد در نتیجه زندگی افراد جامعه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
آهنقراضه از محل دورریز فلزات حاصل از لوازم خانگی و بستهبندی مواد غذایی، ضایعات اماکن عمومی، ضایعات صنایع تولیدی، محصولات فولادی و برگشتی ضایعات حاصل از خطوط تولید فولادسازیها، خودروسازیها، پرسکاریها، لوازم خانگیسازیها، کشتیسازیها، ماشینسازیها، قطعهسازیها، دکلهای انتقال نیرو، راهآهن، صنایع نفت و پتروشیمی، صنایع کارخانههای سیمان، سدسازیها، پلسازی، تاسیسات از هر قبیل، صنایع ماشینآلات کشاورزی، آهنگری و ریختهگری، آهنآلات به جامانده از خرابی سیل و زلزله، تخریب خانههای کلنگی، دمونتاژ کشتیها و واگن قطارها و بازسازی خطوط ریل راهآهن و ماشینآلات راهسازی و انواع خودروهای آزرده خارج و بازسازی خطوط تولید تامین میشود.
معمولاً از آهنقراضه در همه جای دنیا برای بازیافت و استفاده مجدد در خطوط تولید بهرهبرداری میشود. امروزه در کشورهای پیشرفته ضمن طبقهبندی و جداسازیهای تمیز و دقیق، آن را به صورت پودر درآورده و با افزودنیهای مورد نیاز در صنایع قطعهسازی بستهبندی شده و به فروش میرسد اما همچنان در کشور ما برای ذوب در کورهها کاربرد دارد.
بر اساس آمار منابع رسمی، نیاز کنونی کشور به آهنقراضه، چهار میلیون تن است در حالی که قراضه تولید داخل تنها حدود دو میلیون تن از این نیاز را پوشش میدهد، بنابراین کشور با کمبود ۵۰درصدی قراضه مواجه است و این به منزله کمبود حداقل دو میلیون تن آهنقراضه در کشور و لزوم واردات به همان میزان از سایر کشورهاست. جالب آنکه با وجود کمبود آهنقراضه در کشور، حدود ۷۰۰ هزار تن از این کالا به سایر کشورها صادر میشود و همین موضوع بر مشکلات و تهدیدها و سوءاستفادههای ناشی از بازار آهنقراضه افزوده است.
تا سال ۱۳۶۵ رسم بر این بود که شرکتها دورریز فلزی خود را در حوالی مناطق صنعتی مانند بقیه ضایعات دپو میکردند تا اینکه شهرداری محل به کارخانهها معترض میشد و آنان، وجوهی به شهرداری میپرداختند تا شهرداری ضایعات فلزی را از محل دپوی ضایعات نزدیک کارخانه جمعآوری و به محل دفن زبالههای عمومی منتقل میکرد.
به تدریج که صنایع ذوب فولاد و ریختهگری رونق گرفت و طرحهای توسعه را به اجرا گذاشتند، همین مواد فلزی دورریز به تدریج به قیمت کیلویی دو ریال و ظرف یک سال به کیلویی ۱۰ ریال رسید و در سال ۱۳۶۷ به کیلویی ۳۲ ریال رسید. در سال ۶۸ و به دنبال افزایش مصرف به کیلویی ۶۵ ریال ارتقا پیدا کرد. در سال ۶۹ در پی ورود مجتمع فولاد مبارکه به بازار قیمت به ۱۴۰ ریال افزایش یافت. به همین ترتیب افزایش بها تا سال ۱۳۸۲ به کیلویی ۵۵۰ ریال رسید و از ۱۳۸۲ تا ۸۴ به کیلویی ۱۷۵۰ ریال افزایش یافت.
امروزه نرخ آهنقراضه هم بسته به نوع کیفیت آنها افزایش یافته و در هر کیلو بین هزاروصد تا هزارو ۲۵۰ تومان به فروش میرسد. طبق نمودار، قیمت آهنقراضه از سال ۱۳۸۵ تا نیمه اول سال جاری رشد بیش از ۷۰۰درصدی را تجربه کرده که لازم است پرسیده شود، چه اتفاقی افتاده و چه عللی دستبهدست هم دادهاند که تنها ظرف مدت شش سال و نیم، چنین رشد قیمت غیرقابل باوری رخ داده است؟ رشد روزافزون جمعیت جهان، رشد تکنولوژی، تنوع و افزایش مصرف، کمبود و کاهش منابع و مواد اولیه، هزینههای مربوط به انرژی و حملونقل، مسائل زیستمحیطی و لزوم حفظ سرمایههای ملی و جهانی چنددههای است که موضوع بازیافت را بهطور جدی در منظر مدیران اقتصادی کشورها قرار داده است.
در ایران مصرف ضایعات فولادی در صنایع ریختهگری و فولادسازی، به دلیل توسعه کارخانههای فولادسازی طی ۳۰ سال گذشته و به ویژه دهه اخیر، سیر صعودی یافته و همچنان هم ادامه دارد و به همین سبب چرخه سنتی بازیافت دچار بههمریختگی و نابسامانی شده است. آشنا نبودن با استانداردهای طبقهبندی و کاربرد مکانیسمها و تجهیزات صنعت بازیافت، سبب افزایش قیمت تمامشده ضایعات فولادی و افت کیفی فولاد خام تولیدشده در صنایع ریختهگری شده است.
بر اساس یک گزارش، حداقل افراد شاغل مستقیم و غیرمستقیم در یک کارگاه تولید آهنقراضه ۲۰ تا ۲۵ نفر و حداکثر به ۲۰۰ تا ۲۵۰ نفر میرسد. بر اساس همین گزارش حدود ۳۰ هزار نفر در صنف تولید آهنقراضه کشور مشغول کار هستند. مشکل اصلی در تولید آهنقراضه کشور صنعتی نبودن این تولید و تخصصی نبودن این فرآیند است. بنا به اعتراف آقای سیدرضا شهرستانی، عضو انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران: متاسفانه افرادی که در بخش آهنقراضه فعالیت میکنند سواد چندانی ندارند و به صورت خانوادگی و قومی عمل میکنند و نه شرکتی ثبت کردهاند و نه مالیاتی میپردازند و در بسیاری از قراضههایی که جمع میشود تقلبهایی هم میشود و ناخالصیهایی در آنها دیده میشود و گاهی بتن و خاک در آن استفاده و باعث انفجار در کوره میشود.
واقعیت این است که روش سنتی بازیافت فلزات در ایران، از نظر کیفی و کمی، جوابگوی نیاز فعلی صنعت فولاد نیست چه برسد به تامین آهنقراضه برای سرمایهگذاریهای برنامهریزیشده در دستیابی به تولید ۲۴ میلیون تن فولاد در سال!
آنچه در این بین نیازمند توجه بیشتر است این مطلب است که بدانیم قراضه آهن یک محصول تولیدی است نه کالایی که به راحتی بتوان آن را در بازار جهانی خرید و به کشور وارد کرد، حتی اگر امکانات این مساله نیز در بنادر جهت تخلیه و بارگیری وجود داشته باشد (که البته در ایران وجود ندارد، تجربه اخیر یکی از فولادسازان بزرگ کشور در وارد کردن فقط دوهزارتن ضایعات فلزی با مشکلات فراوان از قزاقستان گواهی بر این واقعیت است.)
از سوی دیگر ضایعات فلزی که به نظر میرسد در عراق و افغانستان موجود است نیز به دلیل بمبگذاریها و تداوم جنگ، دارای مقادیر زیادی مواد شیمیایی خطرناک است که قبل از شستوشوی شیمیایی تخصصی و اطمینان از بیخطر بودن آنها در مراحل خرد شدن و انتقال قابل استفاده نیستند، از اینرو دل بستن به واردات ضایعات قراضه از کشورهای همسایه نیز امیدی واهی به نظر میرسد.
صنعت فولادسازی پاکستان به دلیل همین مشکل (کمبود قراضه) در حال نیمه تعطیل قرار دارد.
کشورهای اروپایی مدتی است که چرخه استفاده از فلزات را در داخل کشورها و اتحادیه اروپا تکمیل کردهاند و فقط ممکن است بهطور تصادفی ضایعات خود را در بازارهای جهانی بفروشند. خودروسازان این کشورها بزرگترین مراکز بازیافت را ایجاد کردهاند.
در حال حاضر فرصت خوبی برای صنعتی کردن بازار قراضه آهن و ارتقای سطح صنعت بازیافت فلزات فراروی صنعت ایران وجود دارد، اگر به این بخش مغفول نگاه تیزی توسط مسوولان صورت گیرد و صنعت بازیافتی ارتقا یابد میتواند هم در افزایش سطح اشتغال و هم در ترفیع مشکلات صنعت فولاد کمک زیادی باشد. به عنوان یک پیشنهاد اگر خودروسازان سایتهای غیرفعال خود را بر این صنعت متمرکز کنند میتوانند ضمن غلبه بر پارهای از مشکلات موجود خود از این فرصت مغتنم هم بهره ببرند.