در گفتوگو با رئیس هیاتمدیره انجمن حرارت و برودت ایران بررسی شد
مشکلات بزرگ «کوچک مقیاسها»
رئیس هیاتمدیره انجمن حرارت و برودت ایران معتقد است: با واقعی شدن نرخ گاز، قابلیت رقابت نیروگاههای کوچک مقیاس نسبت به نیروگاههای بزرگ بسیار بالاتر خواهد بود. در واقع با توجه به اینکه راندمان نیروگاههای مقیاس کوچک با اضافه شدن CHP (تولید همزمان برق و حرارت) به بیش از ۸۵ درصد میرسد، از این رو مصرف گاز کمتر بوده و همین عامل نیز باعث میشود، توجیهپذیری نیروگاههای کوچک مقیاس برای دولت و سرمایهگذاران ملموستر شود. بنابراین با توجه به این مزیتها، باید ۲۰ درصد ظرفیت شبکه کشور به نیروگاههای کوچکمقیاس اختصاص داده شود، کما اینکه در کشوری مانند آلمان که فاقد منابع گازی است، ۱۵درصد شبکه متعلق به نیروگاههای مقیاس کوچک است.
محمد بیات در عین حال به مشکلات پیشروی نیروگاههای کوچک مقیاس اشاره میکند و میگوید: بزرگترین چالش نیروگاههای کوچک مقیاس پرداخت مطالبات آنها است که با وجود پرداخت مبالغی از طرف توانیر و برقهای منطقهای، این نیروگاهها حدود ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان از توانیر طلبکار هستند و از طرفی به دلیل خصوصی بودن با چالشهایی مانند نبود نقدینگی برای انجام تعمیرات و پرداخت حقوق پرسنل دست و پنجه نرم میکنند.
متن پیش رو ما حصل گفتوگوی دنیایاقتصاد با محمد بیات، رئیس هیاتمدیره انجمن حرارت و برودت ایران در مورد عمدهترین چالشهای نیروگاههای کوچک مقیاس است که در ادامه میخوانید.
نیروگاههای کوچک مقیاس و تولید پراکنده در پیک مصرف تابستان امسال چه عملکردی داشتند و وضعیت حال حاضر این نیروگاهها با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
در پیک تابستان نیروگاههای کوچک مقیاس ۱۲۰۰ مگاوات برق برای مناطق استراتژیک تامین کردند، اما چالشهای مختلفی هماکنون سد راه رشد و توسعه این نیروگاهها شده است. بزرگترین چالش نیروگاههای کوچک مقیاس پرداخت مطالبات آنها است که با وجود پرداخت مبالغی از طرف توانیر و برقهای منطقهای، این نیروگاهها حدود ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان از توانیر طلبکار هستند و از طرفی به دلیل خصوصی بودن با چالشهایی مانند نبود نقدینگی برای انجام تعمیرات و پرداخت حقوق پرسنل دست و پنجه نرم میکنند. مساله دیگر مربوط به تعیین نرخ پایه برق در قراردادهای پنج ساله دوم بود که ۳۲۷ تومان تعیین شده و با توجه به جهش هزینهها، به هیچ عنوان نمیتواند هزینههای مالی نیروگاهها را رفع کند. این در حالی است که بر اساس بررسیهای کارشناسان این حوزه، نرخ ۷۰۰ تا۸۰۰ تومان برای هر کیلووات ساعت برق تولیدی نیروگاههای کوچک مقیاس، مبلغی متعادل و منطقی به نظر میرسد.
مساله دیگر، موضوع نرخ سوخت نیروگاههای خود تامین است. بر اساس بند «ت» ماده ۴۸ قانون برنامه ششم توسعه، سوخت این نیروگاهها با راندمان ۴۲ درصد باید برابر با نرخ سوخت نیروگاهی محاسبه شود و در صورتی که راندمان این نیروگاهها از ۴۲ درصد پایینتر باشد، باید مابهالتفاوت این عدد بر اساس نرخ سوخت صنعتی محاسبه شود، اما شرکت گاز با اجرا نکردن این قانون بالا دستی معتقد است بر اساس «تبصره ۱۴» سال ۱۴۰۰ و «تبصره ۱۵» سال ۱۴۰۱ تنها بخشی از برق تولیدی که نیروگاهها به شبکه تحویل میدهند، باید به نرخ نیروگاهی محاسبه شود.
از این رو چنانچه مسوولان قانون را در این خصوص اجرا کنند، نه تنها مشکل نیروگاههای خود تامین رفع میشود، بلکه شرایط را برای راهاندازی حداقل دو تا سه هزار مگاوات نیروگاه کوچک مقیاس در کشور ایجاد میکنند و حتی بسیاری از صنایع از طریق راهاندازی نیروگاههای کوچک مقیاس برای تامین برق مورد نیاز خود اقدام خواهند کرد، در غیر این صورت صنایع با توجه به نرخ بالای سوخت ترجیح میدهند از شبکه، برق مورد نظر خود را تامین کنند.
موضوع دیگر مربوط به انشعاب پشتیبان است. بر اساس دستورالعمل و قانون توسعه نیروگاههای مقیاس کوچک، چنانچه نیروگاهی به صورت خود تامین در زمان تعمیرات، برق مورد نیاز یک کارخانه را تامین کند، شرکتهای برق منطقهای موظف به ارائه برق پشتیبان به نیروگاه مورد نظرهستند، اما متاسفانه این قانون به صورت سلیقهای در برخی مناطق اجرا نمیشود. مساله دیگر این بخش از صنعت برق، نگاه یک طرفه هیات تنظیم بازار برق در جهت تامین منافع دولت است که نمونه آن را در قیمتگذاری اخیر شاهد بودیم و در صورت ادامه این روند، نه تنها تمامی نیروگاهها با چالش مواجه میشوند، بلکه سرمایهگذاران را نیز از ساخت نیروگاه دور میکند. بنابراین برای رفع این مشکل باید رگولاتوری صنعت برق ایجاد شود، چرا که در این صورت اعضای آن، منافع هر دو طرف دولت و بخشخصوصی را در نظر میگیرند.
کارشناسان معتقدند سبد انرژی کشور در تمام بخشها اعم از تجدیدپذیر، نیروگاههای بزرگ و مقیاس کوچک باید تقویت شود، اما وزارت نیرو در سالهای گذشته و حتی سالجاری نیز از توسعه نیروگاههای مقیاس کوچک غفلت کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
نکته دیگر این که کشور دارای منابع گازی فراوان بوده و همانطور که وزارت نیرو سایر نیروگاهها را مورد توجه قرار میدهد، باید برای توسعه ساخت نیروگاههای کوچک مقیاس به عنوان پدافند غیرعامل که در محل مصرف برق تولید میکنند و علاوه بر صرفهجویی در مصرف گاز، راندمان بالایی دارند برنامهریزی کند. در این خصوص پیشنهاد این انجمن به مجلس شورای اسلامی و اتاق بازرگانی این بوده که ضمن اصلاح دستورالعمل بند «ت» ماده 48 قانون برنامه ششم توسعه، ظرفیت توسعه هر کدام از نیروگاههای حرارتی، تجدید پذیر، مقیاس کوچک و CHP در برنامه هفتم توسعه اعلام و از طریق سازمان مدیریت و برنامهریزی در برنامه هفتم توسعه گنجانده شود. چرا که ما معتقدیم باید 20 درصد ظرفیت شبکه کشور به نیروگاههای کوچک مقیاس اختصاص داده شود، کما اینکه در کشوری مانند آلمان که فاقد منابع گازی است، 15 درصد شبکه متعلق به نیروگاههای مقیاس کوچک است.
موضوع سودآوری نیروگاههای مقیاس کوچک با واقعی شدن نرخ گاز را چگونه ارزیابی میکنید؟
با واقعی شدن نرخ گاز، قابلیت رقابت نیروگاههای کوچک مقیاس نسبت به نیروگاههای بزرگ بسیار بالا تر خواهد بود. در واقع با توجه به اینکه راندمان نیروگاههای مقیاس کوچک با اضافه شدن CHP (تولید همزمان برق و حرارت) به بیش از 85 درصد میرسد، در واقع مصرف گاز کمتر بوده و همین عامل نیز باعث میشود، توجیهپذیری نیروگاههای کوچک مقیاس برای دولت و سرمایهگذاران ملموس تر شود.
یکی از چالشهای صنعت برق کشور تلفات در شبکه توزیع و انتقال است در حالی که کشورهای دیگر در این خصوص اقدامات قابل توجهی برای بهبود وضعیت انجام داده اند. دلیل غفلت از این مساله مهم چیست؟
گفته میشود به ازای هر کیلوات ساعت انتقال برق، 250 تومان از طریق شبکه هدر میرود. در حالی که اگر از کوچک مقیاسها استفاده کنند، این اتلاف در شبکه توزیع و انتقال به حداقل میرسد. بنابراین توسعه و در مدار بودن نیروگاههای کوچک مقیاس باید به عنوان یک اولویت برای جلوگیری از اتلاف سرمایهها در دستور کار قرار بگیرد.
سال گذشته ظاهرا توافقاتی برای استفاده از نیروگاههای کوچک مقیاس برای فروش برق به رمزارزها مطرح شده بود. در این رابطه توضیح دهید.
پیشنهاد کارشناسان صنعت برق این بود که در زمان غیر پیک برق و گاز، نیروگاههای کوچک مقیاسی که قرارداد خرید تضمینی آنها به اتمام رسیده، بتوانند برق تولیدی خود را برای استخراج رمز ارزها بفروشند. اما در نهایت وزارت نیرو مجوز تنها پنج ماه فعالیت در طول سال را به نیروگاههای کوچک مقیاس داده و با توجه به تعطیلی هفت ماهه از قابلیت رمز ارزها میتوان برای بهبود وضعیت اقتصادی این نیروگاهها استفاده کرد. ضمن اینکه با توجه به تحریمها، موضوع رمز ارزها میتواند برای اقتصاد کشور راهگشا باشد.
چه انتظاری از وزارت نیرو دارید؟
به طور کلی کاهش مداخلات وزارت نیرو در خرید و فروش برق بسیار مهم است؛ در واقع وزارت نیرو باید اجازه دهد معاملات به صورت مستقیم بین خریدار و فروشنده صورت بگیرد و قیمت برق بدون دخالت در یک بازار رقابتی تعیین شود. البته مسوولان عنوان میکنند، اقشار آسیبپذیر توانایی مالی برای پرداخت بهای بالاتر ندارند، در حالی که میتوانند به اقشار آسیب پذیر یارانه پرداخت یا از نیروگاههای دولتی با نرخ پایین تری برق خریداری کنند، چرا که مساله این نیروگاهها سودآوری نیست. از این رو چنانچه این اتفاق بیفتد، عملا مشکل صنعت برق رفع خواهد شد. نکته دیگر اینکه با توجه به سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، دولت موظف است به جز شبکههای اصلی انتقال برق، بخش توزیع برق را به بخش خصوصی واگذار کند، اما تاکنون این قانون اجرایی نشده است.