باید احساس مشارکت را در شهروندان تقویت کرد
نگاهی به درآمد سرانه ایرانیان
فقر مطلق و فقر نسبی
فقر مطلق را بهعنوان ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﮐﺴﺐ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺗﻌﺮﻳﻒ کردهاند. به عبارت بهتر، فقر مطلق عدم دسترسی به سه نیاز اصلی خوراک، پوشاک و مسکن است و بر اساس معیارهای درآمدی روزانه یک دلار و 90 سنت یا سه دلار و 10 سنت در سطح جهان سنجیده میشود. ﻓﻘﺮ ﻧﺴﺒﻲ نیز بهعنوان ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﮐﺴﺐ ﻳﮏ ﺳﻄﺢ ﻣﻌﻴﻦ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﻧﺪﺍﺭﺩﻫﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ است ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﺎﻣﻌﻪی ﻓﻌﻠﻲ، ﻻﺯﻡ ﻳﺎ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺩﺍﺩﻩ میشود. دسترسی مناسب به آب، انرژی، فراغت و آنچه بهعنوان نیازهای غیرخوراکی از آنها یاد میشود. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻓﻘﺮ ﻧﺴﺒﻲ ﺑﻪ ﻧﺎﺑﺮﺍﺑﺮﻱ ﺩﺭ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭ ﺛﺮﻭﺕ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻣﻄﻠﻖ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺗﻮﺟﻪ میشود.
گزارش بانک جهانی
همانگونه که اشاره شد بانک جهانی در گزارشهای خود فقر مطلق را بر پایه درآمد روزانه ۱.۹ دلار برای هر نفر (بر اساس شاخص برابری قدرت خرید به قیمت ثابت سال ۲۰۱۱) تعریف میکند. بر این اساس در سال ۲۰۱۳ نسبت جمعیت دارای فقر مطلق بهکل جمعیت در ایران معادل ۰.۲ درصد بوده است اما بر اساس این گزارش، این نسبت در سال ۲۰۱۹ (آخرین آمار منتشرشده از سوی بانک جهانی) با رشد سه برابری به ۰.۶ درصد افزایشیافته است.
بانک جهانی در گزارش خود اشاره میکند در سال ۱۹۹۰ با پایان جنگ هشتساله حدود ۶.۲ درصد جمعیت ایران با فقر مطلق مواجه بودهاند که بالاترین رقم در تاریخ اقتصادی ایران است. این رقم در سال ۱۹۹۸ تقریباً نصف میشود و به ۲.۹ درصد کاهش مییابد. در سال 2005 با اجرای طرح هدفمندی یارانهها نسبت افراد دارای فقر مطلق بهکل جمعیت ایران تقریباً به یکپنجم جمعیت میرسد. این شاخص در سال ۲۰۱۳ به ۰.۲ درصد کاهش مییابد که کمترین رقم ثبتشده برای فقر مطلق در ایران بر اساس آمار بانک جهانی است. در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ میزان فقر مطلق در ایران بدون تغییر و در سطح ۰.۴ درصد باقی میماند اما در سال ۲۰۱۸ نسبت افراد دارای فقر مطلق بهکل جمعیت ایران به ۰.۵ درصد افزایش مییابد و مجددا در سال 2019 به 0.6 میرسد.
فقیر یا فقیرتر
بر اساس گزارش بانک جهانی، جمعیت زیرخط فقر شدید در ایران در سال 2019 معادل 0.6 درصد از کل جمعیت بوده است. به عبارتی حدود نیم میلیون ایرانی در این سال فقیر مطلق بوده و در دسترسی به خوراک، پوشاک یا مسکن مشکل داشتهاند. این در حالی است که ارقام رسمی داخل ایران از فقر وضعیت دیگری را نشان میدهند. آمار بهدستآمده از پایگاه رفاه ایرانیان نیز نشان میدهد شش میلیون و 444 هزار خانوار در سه دهک پایین درآمدی قرار دارند که این شش میلیون خانوار شامل 26 درصد از کل جمعیت ایران است. بهعبارتدیگر 26 درصد از جمعیت کشور برای نیازهای اولیهشان نیازمند کمکهای دولتی هستند. از دیگر سو، بر اساس آخرین آمار منتشرشده توسط معاونت رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، حدود 38 درصد از جمعیت ایران در فقر به سر میبرند و نیازمند کمکهای معیشتی هستند. به نظر میرسد سطح فقر بسیار گستردهتر از ارقامی باشد که توسط بانک جهانی ادعاشده است.
درآمد سرانه
معیار دیگری که گستردگی فقر را نشان میدهد درآمد سرانه است که در گزارش بانک جهانی نیز ملاک عمل قرارگرفته است. بر اساس گزارش بانک جهانی، درآمد سرانه ایرانیان از 8389 دلار در سال 2011 با روندی کاهشی به کمتر از نصف در شش سال بعد رسیده (4046 دلار) و سپس با کاهشی شدیدتر به 2756 دلار در سال 2020 سقوط کرده است. درواقع یک دورهی دهساله قدرت خرید در ایران با 67 درصد کاهش مواجه شده است. بهعبارتدیگر قدرت خرید در سال 2020 یکسوم قدرت خرید در سال 2011 است. کاهش درآمد سرانه به معنای فقیرتر شدن جامعه در طول زمان است. با روند کاهشی درآمد سرانه طی یک دههی گذشته با قطعیت میتوان گفت تعداد بیشتری از ایرانیان گرفتار تامین معیشت خود شدهاند.
از بودجه هشت هزار و ۶۵۰ میلیارد تومانی شهرداری برای سال ۱۴۰۰ سرانه هر شهروند بر مبنای جمعیت دومیلیوننفری اصفهان، نزدیک به چهار میلیون و ۲۰۰ هزار تومان بوده، برای مثال علیرضا نصر اصفهانی عضو وقت شورای اسلامی شهر اصفهان در شصت و یکمین نشست هماندیشی «اصفهان فردا» با معتمدان، مردم، نخبگان و شهروندان مشارکتجوی مناطق مختلف اصفهان، اظهار کرد: در این نشست دغدغه رفع مشکلات در کلام تمام معتمدان متجلی بود؛ یکی از مطالبات مردم در انقلاب سال ۵۷ مشارکت در سرنوشت خودشان بود و امروز این نشست را یکی از نمونهها و نمادهای آن خواسته بهحق میدانیم.
عضو وقت شورای اسلامی شهر اصفهان با تاکید بر اینکه مدیران شهری دغدغه رفع مشکلات را دارند، اما نباید انتظار معجزه داشت، تصریح کرد:» تمام دغدغهها و مشکلات این منطقه را از زبان معتمدان و شهروندان مشارکتجو شنیدیم و بیشک در بررسی بودجه مناطق اصفهان در سال۱ ۱۴۰، این درخواستها موردتوجه قرار خواهد گرفت».
باید درصدد باشیم تا حس تعلق را در تمام نقاط شهر روزبهروز افزایش داده و حس مشارکت را در شهروندان افزایش دهیم تا مردم از زندگی در منطقه محل سکونت خود احساس آرامش و رضایتمندی داشته باشند. اگر مدیران شهری نتوانند مسائل و مشکلات را مدیریت کنند و زندگی شهروندان همراه با اکراه و بهدوراز شادکامی باشد، شرایط خوبی نخواهیم داشت؛ بنابراین معتقدیم باید کاری کنیم که همه شهروندان در تمام مناطق به شهروند بودن خود در این منطقه ببالند و خود را مشارکتجو بدانند. شهروند معنای متعالیتری نسبت به شهرنشین دارد، شهروند اهل مشارکت است و نسبت به منطقه محل سکونت خود حس تعلق دارد، اما شهرنشین تنها در آن شهر سکنی گزیده است. ایثارگری، ازخودگذشتگی، قانع بودن و مسوولیتپذیر بودن باعث سربلندی شهروندان میشود، از بودجه هشت هزار و ۶۵۰ میلیارد تومانی شهرداری برای سال ۱۴۰۰، سرانه هر شهروند بر مبنای جمعیت دومیلیوننفری اصفهان، نزدیک به چهار میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است. درمجموع وقتی سخن از افزایش بودجه به میان میآید، در گوشه و کنار شهر میشنویم که گفته میشود، دود آن به چشم مردم میرود، اما منابع تحقق بودجه، فروش املاک شهرداری، وامها و اوراق مشارکت است.
تعیین بودجه مناسب باعث میشود که شهر اصفهان سرزندگی خود را داشته باشد و تبعا با این شرایط به سمت عمران و آبادانی پیش خواهد رفت. همه اینها در حالی است که شورای ششم تا کنون تنها بودجه سال 1401 را نوشته و در حال اجرای آن است و برای روشن تر شدن خط مشی واقعی آنها باید منتظر ماند تا بودجه 1402 از طرف شورای فعلی تقدیم صحن علنی شورای اسلامی شهر اصفهان شود.