شهر عصبی

 بر اساس اعلام سازمان پزشکی قانونی ۵۷۴ هزار و ۹۶۱ نفر در سال ۹۸ به دلیل نزاع به این سازمان مراجعه کرده‌اند این در حالی است که در سال بعدازآن یعنی در سال ۹۹ که کرونا تمام جامعه را درگیر خودکرده بود ۵۸۵ هزار و ۳۷۴ نفر به این سازمان مراجعه کرده‌اند. بر اساس اعلام این سازمان در دو ماه نخست سال ۱۴۰۰ نیز ۱۰۳ هزار و ۵۴ نفر از مردم به دلیل نزاع به این سازمان مراجعه کرده‌اند اگر به آمار سال‌های قبل هم برگردیم، خواهیم دید که هرسال بر تعداد مراجعین نزاع افزوده‌شده است. عصبانیت تنها خود را در دنیای حقیقی نشان نمی‌دهد بلکه به دنیای مجازی نیز کشیده است. صفحات اینستاگرام، توئیتر و ... پر از فحاشی و ابراز عصبانیت به شخصیت‌های مختلف است و مخاطب این فحش‌ها هم‌دایره گسترده‌ای از ایرانیان تا افراد خارجی را شامل می‌شود. گاه این فحاشی از سوی برخی از افراد موجه نیز به شیوه‌های گوناگون ابراز می‌شود که نمونه اخیر آن استفاده از لفظ «پفیوز» برای منتقدان از سوی کیانوش جهان پور، مقام مسوول در وزارت بهداشت است.

در این روز‌ها می‌توان علت‌های گوناگونی برای عصبانیت جمعی پیدا کرد، از وعده‌های بی‌عمل وزیر بهداشت تا دیگر مسوولان دولتی، از قطعی‌های مکرر برق تا افزایش قیمت روزافزون کالاها؛ از نجومی بودن اجاره‌ها تا مسائل مختلف را می‌توان دلیل این‌همه عصبانیت دانست. بااین‌وجود ساکنین شهرها بیشتر از روستاییان مستعد عوارض روحی هستند. به عقیده جورج زیمل جامعه‌شناس آلمانی دلیلش این است که در شهرهای بزرگ ‌ــ‌ جایی که حواس ما به‌شدت برانگیخته می‌شود ‌ــ‌ آدم‌ها نسبت به دنیای اطرافشان بی‌احساس می‌شوند؛ و درحالی‌که در شهرهای کوچکْ روابط آدم‌ها عاطفی و احساسی است، در شهرهای بزرگْ روابطْ صرفا اقتصادی است و ساکنین آن به همین دلیل ضعیف‌ترند. گرچه نگاه زیمل به شهرهای کوچک، نگاهی رمانتیک است، مقایسه‌های او هنوز به قوت خود باقی است.

بنا به تحقیقات مرکز طراحی شهری و سلامت روان، مردمی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند بسیار بیشتر از کسانی که در نواحی آرام‌تر روستایی زندگی می‌کنند مستعد ابتلاء به بیماری‌های روحی هستند. خصوصا شهرنشین‌ها تقریبا ۴۰ درصد بیشتر در معرض ابتلاء به افسردگی و دیگر اختلالات خُلقی و دو برابر بیشتر مستعد ابتلاء به شیزوفرنی هستند.

برای دهه‌ها، روان‌شناسان و فیلسوفان و مسوولان برنامه‌ریزی شهری، درباره رابطه معضلات روحی/ روانی یا محیط‌های شهری نظریه‌های فراوانی پرداخته‌اند. طی این سال‌ها، توضیحات محتمل زیادی مطرح‌شده است؛ مثلا این‌که شهرنشینان به‌طور مرتب در حالاتِ عاطفی‌ای قرار می‌گیرند ‌ــ‌ حالاتی مثل استرس، انزوا و بلاتکلیفی ‌ــ‌ که رفاهِ روانیِ آن‌ها را تحلیل می‌برد. هنوز کاملا معلوم نیست که حیاتِ شهری چگونه موجب چنین عوارض سلامتی می‌شود. درحالی‌که عده‌ای از مردم در جستجوی فرصت‌های بیشتر به شهرها نقل مکان می‌کنند، ولی مخاطرات و دام‌های حیات شهری، به‌جای آن‌که روان رنجوری این افراد را درمان کند، ممکن است آن را تشدید هم بکند.

امان‌الله قرایی، جامعه‌شناس، پیش‌تر در گفت‌وگویی دراین‌باره گفته بود: «وضعیت موجود جامعه و افزایش فشارهای اقتصادی با ایجاد فشار روانی در افراد می‌تواند نتایج مخربی همچون روی آوردن به خودکشی را به دنبال داشته باشد. بر اساس نظریه کلاسیک، ازجمله عوامل موثر در افزایش خودکشی، نابسامانی‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که باعث بریده شدن افراد از جامعه می‌شود. نمونه‌های حاضر از خودکشی در پل میرداماد، میدان امام حسین، خودسوزی در شهرک قدس کرج و خودسوزی مقابل شهرداری تهران همگی ناشی از نابسامانی‌های اقتصادی، اجتماعی و ناامیدی افراد از آینده است.

 با وضعیت موجود شاید در آینده نزدیک شاهد افزایش آمار خودکشی به‌ویژه در میان جوانان و مردان کشور باشیم. در ایران نیز در دوران بعد از انقلاب با افزایش نرخ ارز روبرو شدیم که در آن زمان نیز بسیاری از افراد ازجمله تجار با از دست دادن جایگاه اقتصادی خود و روبرو شدن با بحران اقتصادی، خودکشی کردند؛ اما در میان همه عوامل، نابسامانی اقتصادی مهم‌ترین عامل است که باعث بی‌ارزش شدن پول و زندگی و ناامیدی افراد از ادامه زندگی می‌شود. خودکشی امری است که ذاتی، فکری، نژادی و جغرافیایی نبوده بلکه پدیده‌ای اجتماعی و تام است که عوامل اقتصادی بیشترین تاثیر را در افزایش آمار آن خواهد داشت. فشارهای روانی ناشی از مشکلات اقتصادی با ایجاد استرس، اضطراب و احساس ناتوانی در اداره امور زندگی، سلامت روحی و روانی افراد را به خطر انداخته و بریده شدن از جامعه و پیوندهای ارتباطی را به دنبال خواهد داشت. این دسته از صدمات روانی ارثی و ذاتی نبوده بلکه منشا آن‌ها خانواده و جامعه است. در حال حاضر نیز با توجه با روند کنونی، با بحران افسردگی و خودکشی روبرو هستیم که در آینده نزدیک احتمال دارد شاهد افزایش خودکشی زنان نسبت به مردان باشیم.»

سومین کشور عصبی جهان جایگاه ناخوشایندی برای ایران است که دراین‌بین طبق جدول اعلامی پزشکی قانونی کلان‌شهر اصفهان نیز سومین شهر عصبی کشور است که جای بحث جدی دارد.

دکتر علی کریم زاده در گفت‌وگو با روزنامه دنیای اقتصاد درباره آمار میزان عصبانیت مردم اصفهان گفت: «برای به دست آوردن آمار دقیق باید سرانه جمعیت سنجیده شود و این آمارها مشخص نیست با چه معیاری تهیه‌شده است؛ اما به‌طورکلی اگر نسبت به ده سال پیش بخواهیم بسنجیم مردم عصبانی‌تر شده‌اند اما اگر بخواهیم نسبت به شهرهای دیگر این عدد را ارزیابی کنیم آمار مفصل‌تری می‌خواهد. میزان دعوا در هر جمعیت بیشتر باشد مسلما درصد عصبانی بودن بیشتر است. این عصبانیت جامعه نیز دلایل مختلفی دارد از جامعه‌شناختی تا روان‌شناختی و اقتصادی و...»

وی در ادامه درباره عوامل موثر برافزایش عصبانیت جامعه افزود: «یکی از دلایل عمده این عصبانیت شیوع عوامل روانی در بین مردم است که طبق آمارها گاهی تا ۳۰ درصد مردم از این مشکلات رنج می‌برند اما دلایل دیگر ازجمله مشکلات اقتصادی و بیکاری، مشکلات اجتماعی و فرهنگی و... نیز روی روان مردم تاثیر مستقیم می‌گذارد. در حاشیه‌نشینان شهری اصفهان نیز این مشکلات بیشتر است و به همان نسبت جرائم و مشکلات روانی بیشتر است و با این روالی که تاکنون طی شده است آمارهای عصبانیت و مشکلات روانی رو به افزایش بوده است.»

کریم زاده در پایان درباره استفاده مردم از پتانسیل‌های روانشناسی و روانکاوی در حل مشکلات روانی گفت: «نسبت به قبل برخورد مردم در مراجعه به روانکاو و روان‌پزشک خیلی بهتر شده است اما اینکه توان مالی برای استفاده مستمر از این پتانسیل را داشته باشند دیگر ندارند. باید درآمد سرانه جامعه افزایش یابد تا بهداشت روانی نیز گسترش یابد. باید راهبردی بر اساس مطالعات روان‌شناختی و جامعه‌شناختی نسبت به حل این مشکلات تهیه شود.»

مشکلات روانی نیز مانند دیگر مشکلات شهر اصفهان ازجمله فرونشست شاید در لحظه قابل رویت نباشد اما به‌مرور تاثیرات مخرب خود را بر تمامی مردم شهر خواهد گذاشت و باید فکری اساسی به حال چنین مشکلی در این کلان‌شهر کرد. از سوی دیگر جمعیت بالای حاشیه‌نشینان شهری نیز با مشکلاتی از این قبیل درگیر هستند که بعضا به دلیل عدم توان مالی و یا عدم آگاهی نسبت به مشکلات روحی برای مراجعه به روانکاو و روان‌شناس چندان تمایلی نشان نمی‌دهند.