رجوع به علم
چگونه میتوان کشور را از بحران غذایی مصون نگه داشت؟
امروز، زنجیرههای عرضه جهانی مشکلات و تاخیرهای بیسابقهای را تجربه کرده؛ بهطوریکه تحت تاثیر کمبود کارگر، نیروی کار و زیرساختهای موردنیاز برای انتقال مواد غذایی از بنادر به سفره قرار گرفتهاند که نتیجه آن، افزایش چشمگیر قیمت غذا در ایالاتمتحده و در سراسر جهان بوده است. تورم مواد غذایی که در ماه می سال گذشته ۲/ ۲ درصد بود، سال ۲۰۲۲ میلادی را با هفت درصد افزایش آغاز کرد و هشتمین ماه متوالی است که این نرخ افزایش یافته؛ به نحوی که گزارش شاخص قیمت مصرفکننده نشان میدهد نرخ تورم ایالات متحده در ۱۲ ماه گذشته ۵/ ۷ درصد بوده که بالاترین نرخ در ۴۰ سال گذشته است.
البته محرکهای تغییر متوسط قیمت بینالمللی مواد غذایی همیشه پیچیده هستند. قیمت غذا براساس عوامل جهانی و نیز عوامل خاص هر کالا و منطقه افزایش و کاهش مییابد. تحلیل صندوق بینالمللی توسعه کشاورزی سازمان ملل (IFAD) نشان میدهد افزایش قیمت کود در سال گذشته به افزایش حدود ۳۰درصدی قیمت مواد غذایی کمک کرده و بازار جهانی کود از قیمتهای بیسابقهای برخوردار شده که این کمبود عرضه، خود پیامدهای جهانی خواهد داشت، به ویژه در کشورهای در حال توسعه که افزایش قیمت میتواند بهطور قابلتوجهی مصرف کود را کاهش داده و به برداشت محلی ضعیف و عرضه کم و افزایش قیمتهای جهانی غذا منجر شود.
افزایش هزینه نهادههای کشاورزی
نکته اصلی آن است که غذای ما به شدت به یک زنجیره عرضه جهانی وابسته است؛ بهخصوص اینکه خشکسالی در مکزیک یا برزیل بر قیمت مواد غذایی در ایالاتمتحده، اروپا یا آسیا تاثیر خواهد گذاشت؛ ضمن اینکه قیمت بالای مواد غذایی، منعکسکننده افزایش هزینه نهادههای کشاورزی است.
فائو اخیراً اعلام کرد که در ماه فوریه شاخص جهانی قیمت مواد غذایی به دنبال افزایش مداوم در حدود یک سال گذشته به بالاترین حد خود رسیده و سازمان ملل همچنین تخمین زده تعداد افرادی که در سراسر جهان با ناامنی غذایی مواجه هستند ممکن است به بالاترین حد خود در ۱۵ سال گذشته برسد که از دلایل آن تاثیرات کووید ۱۹ در کنار تاثیرات تغییرات آبوهوایی و مناقشات روسیه و اوکراین است.
تخمینهای اولیه حاکی از آن است که در مجموع، این درگیری امنیت غذایی میلیونها نفر در سراسر جهان را تهدید میکند. از سوی دیگر شکاف عرضه جهانی ناشی از جنگ میتواند قیمتهای بینالمللی مواد غذایی و خوراک را ۸ تا ۲۲ درصد بالاتر از سطح پایه قبل از جنگ افزایش دهد.
مخاطره امنیت غذایی
البته باید توجه داشت که قیمت مواد غذایی بخشی از معادله امنیت غذایی است. دسترسی به غذا به معنای چیزی بیشتر از داشتن غذای کافی برای تغذیه یک خانواده نیست، بلکه به معنای منابعی برای خرید آن غذاست.
نابرابری درآمد، همراه با تاثیر مخربی که کووید ۱۹ بر اقتصادهای سراسر جهان داشت، باعث شد مردم نتوانند مواد غذایی مورد نیاز خود را خریداری کنند؛ به نحوی که براساس گزارش جهانی ۲۰۲۱ درباره بحرانهای غذایی، «حداقل ۱۵۵ میلیون نفر در ۵۵ کشور در سال ۲۰۲۰ در بحران بودند، که نسبت به سال ۲۰۱۹ حدود ۲۰ میلیون نفر افزایش یافته است».
در همین گزارش آمده است «درگیری و جنگ تقریباً ۱۰۰ میلیون نفر را به ناامنی غذایی حاد سوق داد و بعد از آن شوکهای اقتصادی (۴۰ میلیون) و شرایط آبوهوایی شدید (۱۶ میلیون) را به ناامنی غذایی کشانده است». که با این روند، دستیابی به هدف دوم توسعه پایدار سازمان ملل متحد، یعنی پایان دادن به گرسنگی تا سال ۲۰۳۰، به دلیل سه عامل، درگیری و جنگ، کووید ۱۹ و تغییرات آبوهوایی، دیگر امکانپذیر نیست. از سوی دیگر، با اینکه جهان در جهت بهبود بیماری همهگیر کووید ۱۹ و مدیریت آن حرکت میکند اما همچنان «غذا» از طریق رویدادهای تغییرات آبوهوایی که بر تولیدات کشاورزی تاثیر خواهد گذاشت، تهدید میشود و مجبور به پرداخت قیمتهای بالاتر برای مواد غذایی خواهیم بود؛ زیرا قیمت انرژی همچنان در حال افزایش و جنگ در شرق اروپا در حال گسترش است، در نیمکره غربی، نیاز به سرمایهگذاری بزرگتری در فناوری زنجیره غذا وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که کشاورزی میتواند ادامه یابد.
افزایش قیمت و دسترسی به غذا به دلیل نداشتن قدرت خرید مردم در ایران نیز بهشدت نگرانکننده است؛ بهطوریکه اطلاعات آماری مرکز آمار نشان میدهد افزایش شدید تورم در خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات اتفاق افتاده است که از سال ۱۳۹۵ به بعد افزایش فزاینده داشته؛ به طوری که در سال ۱۴۰۰ از تورم کل کشور پیشی گرفته و به رقم ۷/ ۵۳ درصد رسیده که ۳۰ درصد بیشتر از تورم کل کشور است. همچنین اطلاعات هزینه تولید بخش کشاورزی منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران نشان میدهد که هزینه تولید در بخش کشاورزی و زنجیره ارزش غذا بهشدت افزایش یافته که نتیجه آن افزایش قیمت غذاست.
همچنین مساله آب، خاک، تغییر اقلیم، از بین رفتن جنگل و مرتع، از دست دادن تنوع زیستی، شوکهای اقتصادی و سیاسی، خشکسالی، کاهش قدرت واقعی خرید مردم، رانت واردات و قاچاق و نیز تولید غذا در کشور را با مشکل روبهرو کرده است.
در نهایت ایران با تهدید بسیار بالای امنیت غذایی به دلیل افزایش قیمت غذا روبهرو است و اگر به جای شعار به واقعیتها پرداخته نشود گرسنگی و ناامنی غذایی و شورش نان، هزینه گزافی برای سلامت مردم و امنیت کشور به همراه خواهد داشت.
مساله اصلی کشور، غذا و تامین امنیت غذایی و معیشت مردم است که نیازمند رجوع به علم، دانش، مهارت، فناوری، کارآفرینی، نوآوری، بهرهوری، مشارکت، همدلی، مبارزه با فساد و رانت، افزایش سرمایهگذاری، مدیریت کارآمد و خلاق، دیپلماسی اقتصادی و سیاسی کارآمد و حکمرانی خوب است. اینکه دسترسی فیزیکی به غذا در بازار وجود دارد به دلیل نبود قدرت خرید مردم است، این را نباید به اشتباه مدیریت کارآمد بازار دانست، بلکه سفره برخی مردم جمع و سفره خیلیها کوچک شده است.
واقعیت شیوع گرسنگی، سوءتغذیه و ناامنی غذایی در ایران است و سوال از مسوولان آن است که چه برنامهای برای پایداری سیستم غذایی در کشورمان با مشارکت کشورهای منطقه داریم؟