مسیرهای نادرست در حوزه توزیع کالا
دولت چه اقداماتی انجام داده که باعث عدم توسعه صنعت پخش شده است؟
از سوی دیگر ۷۰ درصد از هزینههای شرکتهای پخش در ایران در سالهای ۹۸ و ۹۹ مربوط به هزینههای نیروی انسانی است و افزایش بالای حقوق ۳۵ تا ۵۰ درصدی در این صنعت در برابر درآمدهای قابل تحقق در دو سال گذشته خطرهای زیادی را برای شرکتها ایجاد کرده که تنها افزایش قیمت میتوانست این خطر را برطرف کند، اما این شرکتها همواره دارای یک حاشیه سود محدود هستند که چندان قابل افزایش نیست و حتی حاشیه سودهای این شرکتها فوق العاده پایین است. شرکتهای پخش در سالهای اخیر مشکلاتی در حوزه لجستیک و رضایتمندی مشتریان داشتهاند که هر دو موضوع به طرف هزینه این شرکتها مربوط است که در ایران بالاست. شرکتهای پخش تنها کاری که میتوانند بکنند مدیریت هزینهها است که با توجه به شرایط موجود نمیتواند نتایج بزرگی با خود به همراه داشته باشد و منافع زیادی را برای آنان ایجاد نمیکند، بنابراین هر گونه فشار برای کاهش قیمتها از محل کاهش حاشیه سود شرکتهای پخش در جهت حمایت از مصرفکننده سیاست ممکنی نیست و در بلندمدت باعث خروج و حذف بیشتر شرکتهای پخش از گردونه فعالیت حواهد شد.
فروشگاههای زنجیرهای نیازمند بازنگری
در طرف دیگر در کنار حوزه پخش، شاهد فعالیت فروشگاههای زنجیرهای هستیم که آثار مناسبی در اقتصاد به همراه دارند، زیرا توسعه این فروشگاهها به منظور ایجاد تمرکز روی نظام توزیع خرده فروشی هم میتواندآثار مثبت بالایی را از نظر سهولت دسترسی و قیمتهای مناسب و رقابتی ایجاد کند و هم هزینههای پخش را کاهش میدهد. نکتهای که وجود دارد آن است که استراتژی توسعه دراز مدت فروشگاههای زنجیرهای به صورت درست در کشور ما تدوین نشده است و فعالیت این مجموعهها به صورت پراکنده و ناگهانی بوده و این فروشگا هها در زمانی فرآیند توسعه خود را آغاز کردهاند که با هزینههای بالای اجاره، بهره پول و... روبرو بودند؛ ملک به شدت با قیمت بالا روبرو است، اجارهها بسیار بالا و ضعفهای تکنولوژی و نیروی انسانی بالایی را تجربه میکنند. در این شرایط شرکتهای زنجیرهای وارد ساختاری شدند که باید با فروشگاهها و سوپرمارکتهای کوچک رقابت کنند؛ به عبارتی تعداد محدود فروشگاه زنجیرهای در حلقه فروشگاههای کوچکی قرار گرفتند و باید مشتری را از این فضا جذب میکردند.
این موضوعات باعث شد در دهه ۹۰ در عمل توسعه سوپر مارکتهای زنجیرهای را تجربه نکنیم، بلکه بازار به سمت «قیمت پایه شدن» حرکت کند و فروشگاههای زنجیرهای به دنبال تخفیف و بازی با قیمت حرکت کنند تا مشتری را جذب کنند. در چنین شرایطی فروشگاههای زنجیرهای با مراجعه به تولیدکنندگان آنان را وادار به درج تخفیف کردند که این امر باعث شد تولیدکننده قیمت خود را به منظور پاسخ دادن به این دست از مشتریهای خود افزایش دهند و در نتیجه تخفیفهای گمراه کننده ایجاد شد. از آنجا که در کشور ما ساختار قیمتی به گونهای است که نمیتوان به فروشگاه زنجیرهای و بقالی دو قیمت متفاوت پیشنهاد کرد، در نتیجه بقالیها هم با همان قیمت جدید کالا را تحویل گرفتند که باعث ایجاد یک سود مازاد ناخواسته در حساب بقالیها و سوپرمارکتهای کوچک شد، اما چون به تبع آن هزینهها هم افزایش یافت، در نتیجه چسبندگی هزینهها ایجاد شد و افزایش قیمتی غیرموثر که سودی برای مصرفکننده، تولیدکننده و توزیع کننده نیز نداشت ایجاد شد که در این زمینه فروشگاههای زنجیرهای مقصر بودند.
از طرفی فروشگاهها شروع به ارایه تخفیفهای بالا کردند که این تخفیفها از واقعیت بازار دور بود و توهمی را در کارشناسان دولتی ایجاد کرد که این سودهای موهوم از کجا میآیند. این در حالی است که ۴۰ درصد از کالاهای اساسی مورد مصرف خانوار حاشیه سودی زیر ۱۰ درصدی دریافت میکنند و مغازه دار از آنها نفعی نمیبرد و ۲۰ تا۳۰ درصد کالاها نیز دارای ۱۵ تا ۲۵ درصد حاشیه سود معقول هستند و تنها مشابه حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد کالاهای فروشگاهی با حاشیه سود بالای ۲۵ درصد تأمین میشد از قبیل پوشک و دستمال کاغذی و آب معدنی و.... بر این اساس اگر میانگین نرخ حاشیه سود را برای همه کالاهای فروشگاههای مختلف در نظر بگیریم، این نرخ بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بیشتر نیست و اگر قرار باشد نرخها کاهش یابند این میانگین به زیر ۱۰ درصد میرسد و در نتیجه این مجموعهها نمیتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
آینده توزیع در اختیار فروشهای آنلاین
باید گفت کمربندی فروش آنلاین به سرعت بسیار بالایی در حال گسترش است. در چین بخش زیادی از بازار به سمت آنلاین حرکت کرده و شرکتهای بزرگ به شدت تحت فشار قرار گرفتهاند و شعب خود را کاهش داده اند. به عبارتی حرکت بازارها با سرعتی بالا به سمت آنلاین مارکت شدن است و از آنجا که توسعه فروشهای آنلاین اجتناب ناپذیر هستند، به طور قطع شرکتهایی که از این روش استفاده نکردهاند ناگزیرند به سمت آن حرکت کنند.
در ایران همانطور که فروشگاههای زنجیرهای از نظارت مناسبی برخوردار نبوده اند، به نظر میرسد حوزه خرید آنلاین نیز از نظارت کافی برخوردار نیست و آفتهایی که در حوزه فروشگاههای زنجیرهای اتفاق افتاده، در این حوزه نیز مشهود است. با این حال به نظر من توسعه فروشگاههای آنلاین در بحث پخش، بحث جذاب آینده نزدیک است که نقش زیادی را در کاهش بسیاری از هزینهها دارد.