برجستهترینها
در حال حاضر مهمترین ابزارهای مالی در جهان کدامها هستند؟
چهار عامل مهم
با توجه به دامنه وسیعی که ابزارهای مالی دارند، عوامل زیادی هستند که میتوانند روی تصمیمگیری افراد برای خرید و فروش این ابزارها تاثیر بگذارند. این عوامل شامل موارد زیر هستند:
نقدشوندگی
قابلیت نقدشوندگی (Liquidability) به سهولت خرید و فروش یک ابزار مالی در یک زمان مشخص اشاره دارد. آن دسته از ابزارهای مالی که سطح بالایی از نقدشوندگی دارند، راحتتر مورد مبادله قرار میگیرند. چراکه یک فرد نوعی میتواند به راحتی هر زمان که خواست وارد بازار آن ابزار مالی شود یا از آن خروج کند.
نوسانپذیری
نوسانپذیری (Volatility) به این موضوع اشاره دارد که قیمت یک ابزار مالی مثلاً یک نوع اوراق بهخصوص چقدر شدید نوسان میکند (چقدر سریع رشد میکند و چقدر سریع سقوط میکند). نوسانپذیری یک شمشیر دولبه است که میتواند در آن واحد هم نفرین و هم موهبت باشد. نوسانپذیری بالای یک ابزار مالی به نفع مبادلهگرانی عمل میکند که میدانند در چه زمانی بخرند و در چه زمانی بفروشند و به این ترتیب، نوسانپذیری بالای آن ابزار مالی برای معاملهگران هوشمند، سودهای کلان خواهد ساخت. در عوض یک اشتباه کوچک در زمانی که نوسان قیمت بالاست، زیانهای بسیار بالایی را با خود به دنبال خواهد داشت.
هزینه مبادلاتی پایین
هزینه مبادلاتی (Transaction cost) پایین به این معناست که خرید و فروش یک ابزار مالی، جدای از سود و زیان ناشی از نوسانات قیمتی چقدر خرج روی دست معاملهگر میگذارد. برای مثال بعضی از ابزارهای مالی از مالیات معاف هستند و روی بعضی دیگر از ابزارهای مالی مالیاتهای قابل توجهی بسته میشود. در اینجا مالیات کمتر یک ابزار مالی به معنای هزینه مبادلاتی کمتر آن است.
اطلاعات
در دسترس بودن اطلاعات (Information) یکی از مهمترین مولفهها در انتخاب یک ابزار مالی است. اگر یک فرد بخواهد معاملهگری در بازارهای مالی به واسطه یکی از ابزارهای مالی را به عنوان شغل خود انتخاب کند، قطعاً باید به در دسترس بودن اطلاعات در مورد آن ابزار مالی توجه دوچندان داشته باشد. نوسانات قیمتی در ابزارهای مالی تحت تاثیر اطلاعات هستند. حال اگر برای افرادی که در این بازار حضور دارند شفافیت اطلاعاتی وجود نداشته باشد، کسانی که رانت دارند برنده بازی و کسانی که بدون اطلاعات شفاف معامله میکنند بهطور میانگین بازنده خواهند بود.
فارکس
یکی از مهمترین بازارهای مالی در جهان، فارکس (Forex) است. فارکس یا بازار مبادله ارز بزرگترین بازار مالی در جهان است و همچنین دارای تعدادی از بهترین ابزارهای مالیای است که یک نفر میتواند با استفاده از آنها بهطور روزانه (Daily basis) مبادله کند. حجم مبادله روزانه در این بازار بهطور میانگین چهار تریلیون دلار است. مبادله ارز هنر مبادله پولها با یکدیگر با هدف کسب سود در نتیجه تغییرات قیمتی جفتارزهاست. تعدادی از بزرگترین معاملاتی که در فارکس صورت میگیرد، مبادله یورو با دلار، پوند با دلار، دلار با ین و دلار با یوآن است. از آنجا که ابزارهای مالی در فارکس ثبات نسبتاً خوبی دارند، یکی از بهترین ابزارها برای معامله هستند. همچنین از آنجا که این ابزارهای مالی در هر ساعتی از شبانهروز در دسترس هستند میتوان صرف نظر از اینکه در کدام منطقه جغرافیایی زندگی میکنید، در فارکس خرید و فروش کنید.
معاملهگران فارکس همچنین تمایل دارند که از مقدار قابل توجهی اهرم (leverage) در معاملات خود استفاده کنند که این ویژگی، این امکان را به معاملهگران میدهد که مبادلاتی را انجام دهند که در شرایط عادی سرمایه آنها امکان انجام این سطح از مبادلات را به آنها نمیداد. اهرم یا leverage، سرمایهای است که مبادلهگران قرض میگیرند که بتوانند بازدهی بالقوه خود را افزایش دهند. بنابراین معاملهگران فارکس با استفاده از فارکس میتوانند حجمی از معاملات را انجام دهند که با سرمایه خود نمیتوانستند. برای مثال اگر یک فرد هزار واحد پول داشته باشد و بخواهد در فارکس با هدف سود پنج درصد سرمایهگذاری کند، اگر از اهرم استفاده نکند تنها میتواند همین پنج درصد را سود کند (که البته در مقابل آن پنج درصد هم ممکن است پنج درصد زیان کند). اما اگر از اهرم ۱۰ به یک استفاده کند انگار سرمایه خود را ۱۰ برابر کرده و میتواند ۵۰ درصد سرمایه اصلی خود سود کند (که البته ممکن است به این مقدار هم زیان دهد). اگر فرد از اهرم ۱۰ به یک استفاده کند و سود پنجدرصدی کسب کند، توانسته هزار واحد پول خود را به ۱۵۰۰ واحد تبدیل کند اما اگر به زیان پنجدرصدی برسد، هزار واحد خود را به ۵۰۰ واحد تبدیل کرده است.
شاخصهای سهام
شاخصهای سهام (Stock Indices) به عنوان یکی از ابزارهای مالی روی عملکرد بخشی از بازار سهام متمرکز میشوند. چنین شاخصهایی، سهام شرکتهای مختلف (شرکتهایی که مثلاً از یک بخش هستند یا اینکه شرکتهایی که ارزش بازار آنها در یک بازه مشخص است) را در خود جای میدهند. یک شاخص سهام میتواند نماینده عملکرد اقتصادی یک کشور یا حتی کل جهان باشد. شاخص S&P ۵۰۰ یکی از بهترین ابزارهای مالی در دسته شاخصهای سهام است. این شاخص سهام بزرگترین شرکتهای ایالاتمتحده را در خود جای داده است. شاخص S&P ۵۰۰ یک ابزار مالی متنوع (diverse) است چراکه همانطور که گفته شد سهام ۵۰۰ شرکت را در خود جای میدهد. به همین خاطر عملکرد این شاخص یک نماینده برای نشان دادن روند بازار سهام ایالاتمتحده است. در مقابل شاخص داوجونز که یکی دیگر از شاخصهایی است که به شدت مورد استقبال است و خیلی مورد معامله قرار میگیرد، شامل سهام ۳۰ شرکت بزرگ در ایالات متحده است (بزرگترین شرکتها). این شاخص، یک شاخص وزنی است بدین معنا که شرکتهای بزرگتر، سهم بیشتری در محاسبه امتیاز شاخص داوجونز دارند. این حقیقت که شاخص داوجونز حدود یکچهارم از ارزش کل بازار سهام ایالاتمتحده را در خود جای میدهد، آن را به یک ابزار مالی بسیار خوب تبدیل میکند.
بازار سهام و بازار بدهی
بازار سهام و بازار بدهی هر دو از ارکان اصلی بازار سرمایه محسوب میشوند که میتوانند به منظور تامین مالی مورد استفاده قرار گیرند. بازارهای سهام عمدتاً برای فعالیتهای نوآورانه، صنایع دانشبنیان و بهطور کلی صنایع با دارایی فیزیکی اندک، گزینه ایدهآلی برای تامین مالی محسوب میشوند. در مقابل بازارهای بدهی برای تامین مالی شرکتهای بزرگ و با حجم داراییهای فیزیکی بالا مناسبترین گزینه هستند. دلیل این تمرکز امکان استفاده از داراییهای ملموس و فیزیکی به عنوان وثیقه است که در تامین مالی چه از طریق بازار بدهی و چه از طریق نظام بانکی نقش مهمی دارد و از این جهت وجه مشترک نظام بانکی و بازار بدهی است. در ادامه روند توسعه بازار بدهی در جهان را مرور میکنیم. شاخص عمق مالی (نسبت مانده تسهیلات اعطایی، اوراق بدهی و سهام منتشرشده به تولید ناخالص داخلی) در کشورهای توسعهیافته بسیار بالاتر از کشورهای نوظهور است. با این حال عمق مالی بالا نشاندهنده شیوه تامین مالی یکسان در کشورها نیست. برای مثال حدود نصف عمق مالی ژاپن به دلیل اوراق بدهی عظیم منتشرشده از سوی دولت این کشور است. در اروپای غربی تامین مالی بیشتر متکی بر اخذ تسهیلات بانکی است و در اقتصادهای نوظهور وامهای بانکی و سهام بیشترین منابع تامین مالی را تشکیل میدهند. انگیزه تامین بودجه بخش عمومی و پرهیز از تسلط سیاستهای مالی بر سیاستهای پولی یکی از دلایل اصلی توسعه بازارهای بدهی در کشورهای صنعتی است.
روندهای جهانی توسعه بازار بدهی نشان میدهد اکثر اقتصادهای نوظهور مانند مالزی، برزیل و کره جنوبی نیز از سال ۱۹۹۷ میلادی به سوی توسعه بازار بدهی و انتشار اوراق بدهی متمایل شدهاند. در کره جنوبی، بازار بدهی بیشترین سهم را از بازارهای مالی این کشور دارد و بعد از آن بازارهای سهام و پول در مراتب بعدی قرار دارند. حدود یکسوم از بازار بدهی این کشور برای تامین مالی شرکتی مورد استفاده قرار میگیرد. در مالزی و کره جنوبی تقریباً یکسوم بازار بدهی محلی به تامین مالی شرکتها اختصاص دارد. این عدد برای چین ۲۲ درصد است. این سه کشور در مجموع ۷۲ درصد از کل بازار بدهی داخلی کشورهای نوظهور را در سال ۲۰۱۰ میلادی به خود اختصاص داده بودند. بازار بدهی در مالزی در دهه ۱۹۷۰ پایهگذاری شد. در این دهه دولت مالزی از این اوراق به منظور تامین مالی بودجه عظیم خود استفاده میکرد. در ترکیه بازار بدهی در جایگاه سوم بعد از بازارهای پول و سهام قرار میگیرد (با سهمی حدود ۲۰ درصد) و تامین مالی شرکتی در این بازار سهم دودرصدی دارد. بازارهای بدهی هند و ژاپن نیز عمدتاً در خدمت تامین مالی دولت قرار دارند.
ابزارهای بدهی و ساختار آنها
ابزارهای بدهی دولتی در کشورهای مختلف اسامی متفاوتی دارند. با این حال در اغلب این کشورها به صورت یکسان مورد استفاده قرار میگیرند. برای مثال این ابزارها در بازار انگلستان gilts، در آلمان bonds، در فرانسه OATs و در ژاپن اوراق قرضه دولتی (JGBs) نام دارند. بر اساس قانون دوم آزادی اوراق قرضه مصوب ۱۹۱۷ در ایالاتمتحده آمریکا، خزانهداری این کشور تصمیمگیر اصلی در خصوص نوع، روش انتشار و روش عرضه اوراق بدهی برای مدیریت بدهی عمومی است. محدودیت سقف انتشار اوراق بدهی از سوی کنگره تعیین میشود. فدرالرزرو در فرآیند مدیریت بدهی در کنار خزانهداری مسوولیت دارد و به عنوان کارگزار مالی فعالیت میکند. مهمترین ابزارهای بدهی دولت آمریکا که از سوی خزانهداری این کشور منتشر میشوند، اوراق خزانه یا Bill، اسناد بدهی یا Note، اوراق قرضه یا Bond، اوراق محافظتشده در مقابل تورم یا Inflation Protected Securities و اوراق پسانداز یا Saving Bonds هستند. اوراق خزانه یا T-bills اوراق بدهی کوتاهمدت دولتی هستند که سررسید آنها بین چند روز تا ۵۲ هفته است. اوراق خزانه به دلیل نقدشوندگی آسان و ریسک کم اغلب به عنوان ابزارهای بازار پول طبقهبندی میشوند. این اوراق به صورت تنزیل ارزش اسمی فروخته میشوند و به آنها قبل از سررسید بهره تعلق نمیگیرد. روش فروش این اوراق حراج هفتگی از سوی خزانهداری است. اسناد بدهی در سررسیدهای دو، سه، پنج، هفت و ۱۰ساله منتشر میشوند و برخلاف اوراق قرضه به ارزش اسمی فروخته میشوند و بهره آنها هر شش ماه با نرخ ثابت پرداخت میشود و ارزش اسمی اسناد در سررسید بازگردانده میشود. روش فروش این اسناد نیز بر اساس حراج است که حراج اسناد دو و پنجسالانه به صورت ماهانه و حراج اسناد ۱۰ساله چند بار در سال است. اوراق قرضه تعهدات بلندمدت است که سررسید آنها ۳۰ساله بوده و بهره آنها هر شش ماه پرداخت میشود. صندوقهای پرداخت مستمری و نهادهای سرمایهگذاری علاقهمند به خرید این اوراق هستند. همانند اسناد بدهی در سررسید، ارزش اسمی اوراق بازگردانده میشود. این اوراق در سال چهار بار و به روش حراج فروخته میشوند. اوراق محافظتشده در برابر تورم (TIPS) از سال ۱۹۹۷ میلادی منتشر میشوند. این اوراق نوعی از اوراق بدهی هستند که ارزش اصلی آنها با تغییرات شاخص تورم تعدیل میشود. بهره اوراق هر شش ماه پرداخت میشود و دارای سررسید پنج، ۱۰ و ۳۰ساله هستند. ارزش اوراق در هنگام سررسید، با توجه به ارزش اسمی و ارزش تعدیلشده با تورم تعیین میشود (هر کدام که بیشتر باشد مبنا قرار میگیرد). با توجه به اینکه ارزش اصلی آنها تغییر میکند، بهره پرداختی به آنها نیز متفاوت است. اوراق پسانداز یا از طریق بانک یا به روش ثبت خریداری میشوند. نرخ بهره این اوراق معمولاً هرساله در ماه می یا نوامبر بر اساس شرایط بازار یا تورم تغییر میکند.
منابع:
۱- منوچهر مصطفیپور، نگاهی به روشها و ابزارهای تامین مالی با تاکید بر بازار بدهی، مجله اقتصادی، شمارههای ۷ و ۸، مهر و آبان ۱۳۹۵، صص ۳۲-۱۷
۲- بانک تسویهحسابهای بینالمللی