مخمصه سرمایهگذاری
آیا ایجاد فضای رقابتی در بخش ریلی امکانپذیر است؟
ارزیابیها نشان میدهد در بخش مسافربری ریلی، به صورت مطلق تا سال ۱۳۹۶ در عملیات حملونقل کاهش رخ داده است. این در حالی است که در سال ۱۳۹۷ این شرایط تغییر کرده و وضعیت تا حدودی در این بخش بهبود یافته است. در سال ۱۳۹۵ بخش بار در حوزه ریلی هم شرایطی مشابه با حوزه مسافری داشت. این شرایط در طول این سالها، یا به صورت مطلق تغییر نکرد یا اگر هم تغییری داشت به میزان ناچیز و غیرقابل توجهی افزایش را تجربه کرد. بهطور مثال، در سال ۱۳۸۷ حدود ۳۳ میلیون تن بار در بخش ریلی جابهجا شد؛ سال ۱۳۹۴ این عدد به ۶/ ۳۵ میلیون تن رسید و سال ۱۳۹۵ حدود ۴۰ میلیون تن بار جابهجا شد. سال ۱۳۹۶ هم، آمار جابهجایی بار از مسیر ریلی به عدد ۴۶ تن رسید و در سال ۱۳۹۷ بیش از ۵۰ میلیون تن بار جابهجا شد. این در حالی است که آمارهای منتشرشده از سوی وزارت راه و شهرسازی نشان میدهد، میزان رشد حملونقل جادهای کشور در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ در حوزه بار ۴۰ درصد بوده است اما میزان حمل بار ریلی حدود ۱۵ درصد رشد داشته است. این آمار حاکی است، برخلاف آنچه در سیاستگذاریهای کلان عنوان میشود که بخشهای حملونقل ریلی باید در اولویت باشند، در حقیقت به آنها جامه عمل پوشانده نشده است.
در حوزه مسافربری شرایط حتی از سایر بخشهای ریلی نامطلوبتر است. آمارهای حوزه مسافربری ریلی نشان میدهد، در سال ۱۳۸۷ حدود ۲۶ میلیون نفر مسافر از طریق بخش ریل جابهجا شدهاند که برابر با ۱۵ میلیارد نفر کیلومتر است. این عدد در سال ۱۳۹۶ به ۲۴ میلیون نفر رسید که برابر با ۱۳ میلیارد نفر کیلومتر است. مقایسه این اعداد از کاهش تردد و میزان رفت و آمدها در این حوزه ریلی حکایت دارد. در صورتی که در حوزههای حملونقل هوایی و جادهای افزایش جابهجایی اتفاق افتاده است. کاهش میزان جابهجایی در حملونقل مسافربری در حالی رخ داده که تعداد سفرها در کل کشور افزایش محسوسی را تجربه کرده است. زمانی که این آمارها را همانند یک پازل کنار یکدیگر قرار میدهید تنها یک نتیجه را میتوانید استخراج کنید: سهم حملونقل ریلی متاسفانه یک سهم کاهنده بوده است.
حال این سوال مطرح است که برای توسعه ریلیها باید چگونه آستینها را بالا زد؟ برای توسعه حوزه حملونقل ریلی یکی از عوامل مهم و اثرگذار جذب سرمایهگذاران بخش خصوصی است. زمانی که عملیات در یک حوزه محدود یا نسبت به سایر بخشهای رقیب در حملونقل کاهنده میشود، قاعدتاً باید انتظار داشت سرمایهگذاران به سمت دیگری تمایل نشان دهند. سرمایهگذار، سرمایه خود را در بخشی تزریق میکند که بازده مناسبتر و کوتاهمدتی داشته باشد. این صرفه اقتصادی در سایر بخشهای حملونقل از هوایی گرفته تا جادهای مهیاست اما در بخش حملونقل ریلی فراهم نیست. یکی از عوامل تاثیرگذار در کاهش سرمایهگذاریها در بخش حملونقل ریلی، میزان تقاضا و میزان عملیات ریلی کشور است. متاسفانه در بخش بار، عملیات ریلی کشور محدود شده و تنها چند کالای عمده مثل سنگآهن، زغالسنگ و سوخت از این طریق حمل میشود. متاسفانه کالاهای عمومی سهم بسیار کمی از این میزان دارند. بهرغم اینکه ایران کشوری است که بنادر فعال و پربار بیشماری دارد، اما سهم حملونقل ریلی از بنادر کشور مناسب و کافی نیست. این موضوع نیاز به عارضهیابی دارد تا عوامل آن شناسایی و نسبت به رفع آنها اقدام شود. این موضوع یکی از عوامل ریشهای در عدم جذب سرمایهها به بخش ریلی است.
این موضوع نشان میدهد زودبازده بودن سرمایهگذاری در سایر حوزههای ناوگان حملونقل کشور و تاثیرات اجتماعی که آنها بر سایر بخشها دارند، جاذبههای بیشتری نسبت به حوزه ریلی داشته است. زمانی که مقامات و مسوولان محلی در منطقهای جابهجا میشوند، ابتدا به سمت بخشهایی میروند که بازدهی آن را در کوتاهمدت به جامعه عرضه کنند. مثل راههای روستایی که وصل شدن آنها به جادههای اصلی از نظر اجتماعی تاثیرگذاری زیادی دارد. اما در حوزه حملونقل ریلی، این تمایل و پیگیری به این اندازه نیست. راهآهنهای سریعالسیر کشور که میتوانست در افزایش جابهجایی مسافر تاثیر محسوسی بگذارد، هنوز بعد از دو دهه به بهرهبرداری نرسیده است.
این در حالی است که حملونقل ریلی همیشه در لیست سیاستهای کلان در اولویت بوده، اما در سیاستهایی که معمولاً برای کوتاهمدت پیریزی شده نقش پررنگی نداشته است. میزان تعرفه و درآمد در این حوزه را با سایر حوزهها مقایسه کنید. طبیعتاً در سایر حوزهها، هم تعرفهها منعطفتر بوده و هم سرمایهگذاریها زودبازده و تاثیرپذیری درآمدها از شرایط تورمی به مراتب بیشتر بوده است. یعنی زمانی که آثار تورمی در جامعه دیده میشود و هزینهها در یک بخش مانند جادهای افزایش پیدا میکند، امکان دارد این افزایش قیمت بلافاصله منعطف شود، اما در حوزههای ریلی این امکان فراهم نیست. در حملونقل هوایی هم همین سیاست حاکم است و قیمت هواپیما بر اساس شرایط متغیر محاسبه میشود. اما در حملونقل ریلی چنین چیزی ممکن نیست. در نتیجه این اضافه نشدن تعرفه و درآمد، یکی از عوامل مهم جذب سرمایهگذاریها خواهد بود. زمانی که با سرمایهگذاران صحبت میشود، آنها میگویند اگر سرمایهای داشته باشند میخواهند جایی بکارند که قابلیت انعطاف داشته باشد تا برقراری تعامل با بازار سریعتر و راحتتر انجام شود. این در حالی است که در حوزه حملونقل ریلی این مساله کمتر وجود دارد.
از سوی دیگر سیاستهای مربوط به تخصیص منابع بهویژه در زمینه تسهیلات بانکی، یکی از موضوعات مهمی است که در افزایش جاذبههای سرمایهگذاری در بخش ریلی تاثیرگذار است. اما در عمل حجم و میزان سرمایهای که به این بخش اختصاص داده شده است بسیار کمتر از سایر حوزههای ناوگان حملونقلی است. سیاستهای حمایتی دیگر که میتوان از آنها نام برد، بحث مربوط به امکان سرمایهگذاریهای مشترک خارجی در حوزه ریلی است. در زمینه حملونقل ریلی تا به حال چه در حوزه خطوط ریلی و چه در حوزه ناوگان کشور فعالیتی صورت نگرفته است. برای اینکه بتوان در مسیر حملونقل ریلی توسعه بیشتری کسب کرد، موضوع سرمایهگذاریهای مشترک خارجی را باید مورد توجه قرار داد.
در یک جمعبندی باید گفت، توجیه اقتصادی در این حوزه برای سرمایهگذار در مقایسه با رقبا به مراتب کمتر است. با این حال گروه بیشماری از فعالان حوزه حملونقل ریلی، به دلیل تمایلات و اعتقاداتی که دارند طی سالهای گذشته در حوزه حملونقل ریلی سرمایهگذاری کردهاند. آمارها نشان میدهد در حوزه ناوگان و بهرهبرداری، تقریباً همه واگنهای باری و مسافری کشور متعلق به بخش خصوصی است. نزدیک به یکسوم بار ریلی کشور، توسط لوکوموتیوهای بخش خصوصی جابهجا میشود و این سیاست باید ادامه پیدا کند به نحوی که بخش خصوصی بتواند فعالیت بیشتری داشته باشد. در این زمینه نیز میتوان سیاستهایی را در دستور کار قرار داد. باید سیاستهای ناهماهنگ را همسو کرد تا بتوان سرمایهگذاری را تسهیل کرد. این هماهنگی باید در جهت حمایت از حملونقل ریلی به کار گرفته شود. قیمت سوخت بر افزایش رقابت حملونقل ریلی تاثیر بسیاری دارد، زیرا مهمترین امتیاز در سطح جهان قدرت رقابت در مصرف سوخت در این بخش است که قابل مقایسه با جادهای نیست. حملونقل ریلی، یکپنجم جادهای مصرف سوخت دارد. میتوان از این محل برای جذب سرمایه یارانه داد و این بخش را تقویت کرد.
ارسال نظر