تمرکز بر صادرات راهکار برون رفت از بحران
لطفا در مورد چالش های صنعت برق در بخش تجهیزات برق از جمله سیم و کابل توضیح دهید.
چالشهای صنعت برق در بخش تجهیزات به سه دسته تقسیم میشود. نخست تعدد بیش از حد شرکتهای تولیدکننده محصول است. به عنوان مثال در حال حاضر تعداد تولید کنندگان کابل در ایران نزدیک به ۲۰۰ و تولید کنندگان تابلو برق نزدیک به ۴۰۰ شرکت است. همچنین در بحث تولید کنتورهای برق، ظرفیت تولید این محصول به حدی است که در صورت فعالیت تمامی شرکتها، ایران می تواند همه کنتورهای خود در یکسال را نوسازی کند. در سایر محصولات نیز وضعیت به همین صورت است و این بدان معنی است که هیچ شرکتی به مقیاس اقتصادی مناسب نمیرسد.
رقابت مخرب ناشی از تعدد بیش از حد شرکتهای ارائه تولید کننده محصول، معضل یا چالش دوم صنعت برق را در بخش تجهیزات ایجاد کرده است. این موضوع در سالهای اخیر موجب شده محصولات غیر استاندارد در بازار به ویژه بازار سیم و کابل رشد کنند و مصرف کننده نهایی دچار مشکل شود.
مورد آخری هم که در این زمینه باید به آن اشاره کنم؛ معضل تامین سرمایه در گردش است. پس از افزایش نرخ ارز و به دنبال آن افزایش قیمت مواد اولیه، نیاز به سرمایه در گردش بیش از قبل شد. این مورد با توجه به ضعفهای موجود در نظام بانکی کشور و هزینه بالای تامین مالی، شرکتها به شدت در این زمینه دچار مشکل هستند.
آیا راهکاری به منظور برون رفت از این چالشها دارید؟
اصلی ترین و شاید تنها راهکاری که در وضعیت فعلی میتوان به منظور برون رفت از این بحرانها و توسعه بازار ارائه کرد، تمرکز بر روی صادرات است. معتقدم در صورتی که زیرساختها و حمایتهای لازم به منظور توسعه صادرات در کشور فراهم شود، صادرات تجهیزات صنعت برق به تنهایی میتواند رقمی نزدیک به ۵ میلیارد دلار را برای تولید کنندگان به ارمغان آورد.
قیمت تمام شده بالا مهم ترین مانع توسعه صادرات است. صادرات کالای صنعتی با صادرات مواد اولیه و خام متفاوت است. در صادرات مواد اولیه و خام کالاها به صورت نقدی معامله میشود، اما کالاهایی که فرآیند تولید را طی میکنند، دوران طولانی را برای وصول یا دریافت وجه از مشتری پشت سر میگذارد. به عنوان مثال در بحث صادرات تجهیزات صنعت برق، دوره نقد به نقد ما حدود ۹ ماه است که با توجه به هزینه تامین مالی در ایران بدان معنی است که ما نسبت به رقبای ترک و سعودی در بازارهای منطقه٢٠٪ عقب هستیم.
پیشنهادی که در این مورد میتوان ارائه داد تا هم توسعه صادرات و هم کاهش هزینهها اتفاق بیوفتد، این است که شرکتهای تولید کننده مواد اولیه مورد نیاز صنعت برق، تولید خود را از طریق اعتبارات اسنادی ریالی به صورت مدت دار در اختیار صنعت قرار دهند. این موضوع نه تنها صنعت برق بلکه تمامی صنایع کشور را به گردش در میآورد. توسعه صادرات و کاهش هزینه و افزایش حجم پروژههای عمرانی، همراه با کاهش قیمت مصرف کننده و افزایش قدرت خرید از دیگر مزایای استفاده از اعتبارات اسنادی ریالی به منظور تامین مواد اولیه است.
تفاوت و تمایز سیم و کابل استاندارد و غیر استاندارد در چیست؟ چه عواملی باعث ورود سیم و کابل غیر استاندارد در بازار شده است؟
در بازار سیم و کابل متاسفانه موارد متعددی موجب چالش برانگیز شدن این بازار شده است. نخستین مورد کم فروشی این محصول است؛ همان طور که می دانید مواد اولیه سیم و کابل به صورت وزنی خریداری و به صورت متراژی فروخته می شود. همین مورد راه را برای تقلب باز میکند؛ به این معنا که فرد می تواند با پایین آوردن سایز سیم، هزینه تولید را کاهش دهد، اما سیم فاقد استانداردهای لازم باشد.
مورد دیگری که جزو تخلفات در بازار سیم و کابل محسوب میشود، نوع مواد اولیه است. به عنوان مثال در سالهای اخیر به دلیل رواج پدیده کم فروشی و کوچک شدن سایز سیمها، برق کاران پیش از خرید محصول، آن را وزن می کردند تا مطمئن شوند که محصول دارای استانداردهای لازم می باشد. متاسفانه در اینجا باز هم عدهای با استفاده از فولاد با روکش مس در کابل ها، وزن محصول را افزایش میدهند بدون آنکه محصول از کیفیت یا ضریب هدایت لازم برخوردار باشد.
حال اینکه چه اقداماتی میتواند به منظور اصلاح این وضعیت صورت بپذیرد، جای بحث دارد. به طور حتم تقویت نظارت و افزایش جریمهها و میزان مجازات می تواند اهرم خوبی به منظور مقابله با تخلفات این چنینی در بازار سیم و کابل باشد.
راهکار دیگری که برخی از کشورها هم اکنون آن را پیاده سازی کردند، الزام به دریافت نشان تایید لابراتور های مستقل مانند UL در آمریکا است. در صورت آن که محصولات بدون تاییدیه در هر پروژه ای به کار گرفته شوند شرکت های بیمه از پرداخت خسارت در صورت وقوع حادثه خودداری خواهند نمود.
نقش شرکتهای SME ( صنایع کوچک و متوسط) در اقتصاد برق را چگونه ارزیابی می کنید؟ و چه پیشنهادی برای ارتقاء جایگاه این شرکتها در صنعت برق دارید ؟
ستون صنعت برق ایران SMEها هستند؛ زیرا بهجز چند شرکت مادر مانند مپنا و ایران ترانسفو، الباقی اعضای سندیکای صنعت برق SME است. متاسفانه سیاست گذاری در صنعت کشور همواره با نگاه حمایت و توسعه شرکتهای بزرگ تامین کننده مواد اولیه بوده و در ۲۰ سال گذشته توجه جدی به SMEها نشده است.
به نظرم دولت و سیاست گذاران این بخش، باید نگاه ویژه تری به SMEها داشته باشند. بجز استفاده از اعتبارات اسنادی ریالی به منظور تامین مواد اولیه، که کمک بزرگی به توسعه SMEها در کشور میکند، باید برنامههای دیگری مانند آموزش به منظور ارتقای کیفیت داشته باشیم.
چشم انداز صنعت برق را چطور می بینید؟
با توجه به جهش یکباره نرخ ارز که تاثیر مستقیم بر پروژههای صنعت برق داشته، نه تنها وضعیت صنعت بهبود نیافته، بلکه بدتر شده است. در چنین وضعیت باید منتظر ماند تا دید چه می شود. زیرا بازارهای صادراتی نیز بنا به دلایل دیپلماتیک و مسائل مربوط به تحریم نیز محدود شده اند.
البته در بحث صادرات بدون شک دولت می تواند با هم افزایی و کمک صاحب نظران، راهکارهایی به منظور توسعه صادرات به کشورهای همسایه از جمله عراق ارائه دهد.
ارسال نظر