نگاه آنالوگ به دیجیتالها
مشکلات و چالشهای اقتصاد دیجیتال در ایران چیست؟
اقتصاد دیجیتال یا اقتصاد اینترنت؟
در ابتدای پیدایش مفهوم اقتصاد دیجیتال، به دلیل آنکه بروز عینی تمامی فعالیتهای اقتصادی متناظر آن بر پایه اتصال به شبکه اینترنت نمایان میشد، اقتصاد دیجیتال در برخی مواقع با اقتصاد اینترنت۲ (یا اقتصاد وب۳) نیز خوانده میشد. اما در ادامه و با گسترش فعالیتهای حوزه اقتصاد دیجیتال، رهبران حوزه کسبوکار و اقتصاددانان خیلی زود دریافتند که اقتصاد دیجیتال یک مفهوم پیشرفته است که پیچیدگیهای ذاتی آن باعث میشود تا مفاهیم جایگزین اقتصاد اینترنت و اقتصاد وب (به معنی سادهشده اقتصادی که ارزشهای آن از اینترنت و فضای وب نشاتگرفته است)، نتواند به خوبی بیانگر ابعاد و اجزای اقتصاد دیجیتال باشد و بدین ترتیب راه این مفاهیم از هم جدا شد (اگرچه هماکنون نیز اقتصاد اینترنت/ اقتصاد وب یکی از بخشهای اقتصاد دیجیتال را نیز شامل میشود اما بهطور کلی به هیچوجه نباید مفهوم اقتصاد دیجیتال مترادف با اقتصاد اینترنت در نظر گرفته شود). تمایز مفهوم اقتصاد دیجیتال زمانی بیش از پیش نمایان خواهد شد که بدانیم این شکل از اقتصاد در واقع در تلاش است تا مهاجرت از نسل سوم انقلاب صنعتی به نسل چهارم را در قالب مفهوم سایبر-فیزیک۴ منعکس کند. انقلابی که بعد از انقلاب سوم صنعتی (در قرن بیستم با موضوع الکترونیکی و دیجیتالی کردن رفتارهای مکانیکی)، به دنبال آن است که از طریق برپایی انقلاب دیجیتالی و به پشتوانه فناوریهای نوین و نوظهور، جهان فیزیکی (دیجیتالیشده) را به جهان مجازیشده تبدیل کند. همانطور که اشاره شد انقلاب صنعتی چهارم از طریق برخی فناوریهای نوین و نوظهور به دنبال ایجاد تغییرات بنیادین در جهان پیرامون بشر است. فناوریهایی همچون اینترنت اشیا، روباتیک، واقعیت افزوده، واقعیت مجازیشده، هوش مصنوعی و... از جمله این فناوریها هستند که نقش مهمی در پیروزی انقلاب صنعتی چهارم دارند.
اهمیت اقتصاد دیجیتال
پرواضح است که اقتصاد دیجیتال با فرآیند دیجیتالی کردن اقتصاد تفاوت دارد. اگرچه در بسیاری مواقع کارشناسان حوزه اقتصاد سنتی، اقتصاد دیجیتال را به مثابه بهکارگیری رایانه و فضای مجازی در تسهیل و تسریع، بهسازی و بهینهسازی وظایف عملکردی و فعالیتهای حوزه اقتصاد آنالوگ میدانند، اما در واقع این نگاه صرفاً در محدوده دیجیتالی کردن اقتصاد آنالوگ دستهبندی میشود. اقتصاد دیجیتال در مفهوم عالی خود، نهتنها منجر به دیجیتالی کردن اقتصاد آنالوگ (که اشکال آن در بالا مورد اشاره قرار گرفت) میشود بلکه از طریق توسعه فناوریهای نوین پیرامون حوزه دیجیتال، فرصت فعالیت در زمینههایی را در اختیار فعالان این حوزه قرار میدهد که با استفاده از ابزار پیشین در فضای اقتصاد آنالوگ، اساساً تحقق آنها غیرممکن و به دور از واقعیت تلقی میشد. یکی از شناختهشدهترین مثالها در این خصوص، تحقق رویای بازار کامل۵ بر اساس منطق دوسویه عرضه و تقاضا و بهصورت کاملاً شفاف است. این رویا در دنیای آنالوگ بهعنوان یک رژیم ایدهآل دستنیافتنی شناخته میشود در حالی که در اقتصاد دیجیتال، بسیاری از تلاشها در جهت ایجاد بازار همگن عرضه و تقاضا بر پایه متدهای کاملاً شفاف برنامهریزی و اجرا شده است و اساساً تحقق چنین بازار رویایی، هدف بسیاری از فعالیتهای تجاری در حوزه اقتصاد دیجیتال، شناخته میشود. بهطور کلی اگر اقتصاد دیجیتال را به نوعی توسعه در امتداد مسیر تحول به سوی دیجیتالیشدن۶ و همچنین خودکارسازی۷ بدانیم، باید انتظار داشته باشیم در فضای اقتصاد دیجیتال، با اتکا به ابزار نوین و نوآورانه حوزه فناوری، امروزه فعالیتهایی انجام شود که پیشتر یا امکان انجام آنها اساساً وجود نداشته است یا در مدت زمان کوتاه مورد انتظار به پایان نمیرسیده است یا اینکه صرفاً برای گستره کوچک و تعریفشدهای از مخاطبان قابل ارائه بوده است و امکان مقیاسپذیری آنها به نحو موثری وجود نداشته است. بنابراین اقتصاد دیجیتالی کمک میکند تا فعالان آن بهتر، سریعتر، بیشتر و به شکل متمایزتری به انجام فعالیتهای قبلی خود یا فعالیتهای جدید در حیطه عملکردیشان بپردازند.
فناوریهای دیجیتالی کدماند؟
بهطور کلی هر فناوری نوین و نوظهوری که در فرآیند طراحی، توسعه، پیادهسازی یا حتی استقرار آن نوآوری به کار رود، در حیطه فناوریهای مورد توجه حوزه اقتصاد دیجیتالی شناخته میشود. اگرچه این فناوریها محدود به حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات۸ نیست، اما بروز عینی بسیاری از مصادیق آن را در این حوزه به راحتی میتوان یافت. شاید یکی از دلایلی که امروزه بسیاری از مهندسان این حوزه نیز به اظهارنظر در حوزه اقتصاد دیجیتالی روی آوردهاند همین پتانسیل بالای این دسته از افراد از شناخت حوزه فناوریهای مرتبط و مورد نیاز جهت عینیتبخشی به مفاهیم اقتصادی باشد. برخی از شناختهشدهترین فناوریهای نوین و بعضاً نوظهوری را که امروزه نقششان در تحقق اهداف قابل شناسایی برای اقتصاد دیجیتال بر کسی پوشیده نیست میتوان در لیستی شامل اَبَراتصالات، اینترنت اشیا، دادههای عظیم، شبکههای موبایل و بدون سیم، شبکههای اجتماعی، هوش مصنوعی، هوش تحلیلی، تجهیزات متصلشده، شبکههای شناختگر و... یافت. پرواضح است که اقتصاد دیجیتالی، بسته به نوع نیاز و کاربرد، از فناوریها و توانمندسازهای این حوزه به صورت مجزا یا در قالب یک مفهوم پیشرفته شامل تعدادی از فناوریهای نوین مورد نیاز خود در قالب یک معماری مفهومی پایه، استفاده خواهد کرد.
کارآفرینی در اقتصاد دیجیتال
یکی از پررنگترین و جذابترین آثار تدریجی بهروز اقتصاد دیجیتال در جوامع، علاوه بر تغییر ماهیت برخی کسبوکارهای سنتی، پیدایش کسبوکارهای نوین بود که به مدد فناوریهای توسعهیافته فرصت بروز و ظهور یافتند. اما پیدایش این کسبوکارها را نباید تنها به فناوریهای نوظهور نسبت داد. در واقع نقش کارآفرینان در طراحی مدلهای جدید کسبوکار یا بهینهسازی مدلهای تجاری سنتی در فضای دیجیتالی، نقش بیبدیلی بوده است. خیل عظیمی از کارآفرینان در سراسر دنیا تلاش کردند تا ضمن استفاده از مفاهیم مدرن و بهکارگیری فناوریهای مورد نیاز، محصولات و خدماتی را به مخاطبان هدفشان عرضه کنند که بخشی از نیاز ایشان را پوشش دهد. بدیهی است که قابلیتهای حوزه اقتصاد دیجیتالی به این کارآفرینان این امکان را میداد تا بهتر، سریعتر، بیشتر و به شکل متمایزتری نسبت به عرضه محصولات و خدمات خود اقدام کنند. کمتر کسی است که مخاطب دنیای دیجیتال باشد و کسبوکارهای بزرگ این حوزه همچون اوبر و لیفت (پلتفورمهای به اشتراکگذاری سفر)، Airbnb (پلتفورم اجارهخانه و سوئیت)، نتفلیکس و اسپاتیفای (پلتفورمهای عرضه محتوای صوتی و تصویری) را نشناسد. کسبوکارهایی که امروزه به مدد برنامههای شتابدهی و همچنین حمایتهای صورتپذیرفته در کشور نیز مشابه بومی بسیار خوبی دارند. دیجیکالا در حوزه فروشگاه اینترنتی، اسنپ، تپسی و کارپینو در حوزه تاکسیهای آنلاین، روبیکا، فیلیمو، نماوا، بیپتیونز در حوزه عرضه محتوای صوتی و تصویری و بسیاری کسبوکارهای نوین دیگر که طی این سالها به همت کارآفرینان جوان ایرانی ایجاد شدهاند.
موج تحولات ناشی از اقتصاد دیجیتال
شواهد نشان میدهد بهویژه در آسیای شرقی و آمریکای شمالی، تحقق اقتصاد دیجیتال موج عظیمی از تغییر و تحولات را ایجاد کرده است. اگرچه مفهوم اقتصاد دیجیتال در ابتدای راه خود است اما شرکتهای جدید و نوپای فراوانی در این حوزه ایجاد شده و در حال فعالیت هستند. همچنین بر پایه ویژگیهای حوزه اقتصاد دیجیتال، بسیاری از شرکتهای قدیمیتر نیز به دنبال این هستند تا راه تعاملاتی جدیدتر و موثرتری را با دامنه مخاطبان خود برقرار کرده تا بتوانند ضمن کاهش هزینهها، درآمدهای خود را افزایش داده و به جامعه هدف بزرگتری خدمات و محصولات خود را عرضه کنند.
بدیهی است کسبوکارها و صنایعی که بهنگام و صحیح در حوزه فناوریهای نوین مرتبط با صنعت خود سرمایهگذاری نکرده باشند و از مسیر نوآوری مبتنی بر ابزار فناورانه، خودشان را محروم نکرده باشند، در ادامه مسیر حیات کسبوکارشان تجربیات تلخی همچون از دست دادن سهم بازار، کاهش فروش و در بعضی موارد ورشکستگی در انتظار ایشان است. کم نیست نمونههای نامداری که در چند سال پیش بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره مردم را تشکیل میدادند اما به دلیل غفلت در حوزه نوآوری در فضای دیجیتال، امروزه از سبد انتخاب مخاطبان خود حذف شدهاند. شرکت کداک که روزی نقش آن در ثبت خاطرات مخاطبانش انکارناپذیر بود، امروز در دوربینهای عکاسی موبایل، آلبومهای دیجیتالی مبتنی بر فضای ابری و همچنین شبکههای اجتماعی به اشتراکگذاری تصاویر هیچ نقشی ندارد. همینطور موسسات اتومبیل کرایه و آژانسهای خودرویی نزدیک محل سکونتتان که روزی در تامین نیاز شما نقش داشتند، امروزه با ورود کسبوکارهای آنلاین در فضای مجازی، فرصت عرضاندام ندارند.
آینده در حضور اقتصاد دیجیتال
تقریباً تمام متخصصان حوزه کسبوکار بر این باورند که اقتصاد دیجیتال در شروع مسیر است. برای اینکه در سالهای پیشرو سازمانها و کسبوکارها (فارغ از اینکه انتفاعی یا غیرانتفاعی باشند یا به فروش محصولات مشغول بوده یا همچون مراکز درمانی در حوزه خدمات مشغول باشند) بتوانند در بازار بزرگ، و بزرگترشده ناشی از افزوده شدن مختصات اقتصاد دیجیتال به زیستبوم اقتصاد آنالوگ رقابت کنند و سهم مناسبی را از بازار به دست بیاورند، بهعنوان یکی از مهمترین نیازهایشان باید فضای نوآوری را نهتنها در لایه مدیران بلکه در میان کارمندان خود ترویج دهند. آنها ناگزیرند با اتکا به فناوریهای نوظهور، به ارتقای سطح ارتباطات و تعاملات خود با مشتریان بالقوه و بالفعل خود بپردازند و از این طریق نهتنها سطح پاسخگوییشان به مشتریانشان را ارتقا دهند، بلکه سرعت پاسخگویی را نیز به شکل چشمگیری افزایش دهند تا در مجموع تجربه کاربری به شکل مطلوبتری و برای جامعه مخاطبان بزرگتری شکل بگیرد. اگرچه یک آسیب محتمل برای ایشان نیز سندروم فناوریزدگی است که بسیاری از کسبوکارها در هنگام ورود به فضای اقتصاد دیجیتالی بهطور ناخواسته بدان مبتلا شده و تعداد کمی از آنها فرصت رهایی از آن را در چرخه حیات خود پیدا میکنند. فراموش نکنیم ابزار فناورانه، تنها ابزار هستند. اگر این ابزار و نحوه بهکارگیری آنها، منجر به رفع نیاز واقعی از مخاطبانش نشود، بدون شک به جز اتلاف زمان-هزینه-انرژی، نتیجه دیگری دربر نخواهد داشت.
اقتصاد دیجیتال در مقابل اقتصاد آنالوگ
مطابق گزارش بانک جهانی همانطور که در شکل ۱ به تصویر کشیده شده است، اقتصاد دیجیتال در برابر اقتصاد آنالوگ دو وجه دارد. وجه نخست آن حوزه اختصاصی اقتصاد دیجیتال (اقتصاد کاملاً دیجیتال) است که بین چهار تا پنج درصد سهم تولید ناخالص ملی را نیز میتواند به خود اختصاص دهد و آماری بین یک تا دو درصد شغل ایجاد کند (طبیعی است این شاخصها بهطور میانگین معرفی شده است و مقدار آنها در هریک از کشورهای توسعهنیافته، در حال توسعه و توسعهیافته متفاوت است). کسبوکارهای تمام دیجیتال همچون فینتکها، رمزارزها و... در این رسته دستهبندی میشوند. وجه دوم اقتصاد دیجیتال که در شکل با هاشور سبزرنگ مشخص شده است، در واقع به آن دسته از صنایع و کسبوکارهایی اشاره دارد که به واسطه تحول دیجیتالی، موفق شدهاند کسبوکار خود را وارد عرصه اقتصاد دیجیتال (بخش دیجیتالیشده اقتصاد آنالوگ) کنند. فروش و عرضه آنلاین خدمات سنتی و همچنین خدمات حملونقل آنلاین، در این رسته شناخته میشوند. این بخش دستکم در کشورهای OECD تا ۱۳ درصد اقتصاد آنالوگ و تولید ناخالص داخلی را نیز میتواند به خود اختصاص دهد. این در حالی است که شاخص شغل در این بخش بیشتر به تغییر ماهیت مشاغل تعبیر میشود تا ایجاد شغل جدید. از همینروی لزوم مقرراتگذاری و تنظیمگری توسط حاکمیت در این بخش بسیار ضروری است. برخی کارشناسان معتقدند در مجموع اقتصاد دیجیتال استعداد رشد هفت درصد سالانه را تا سقف ۲۵ درصد از سبد کل اقتصاد در کشورهای OECD دارد. این در حالی است که در کشور ما نیز فضای دستنخوره اقتصادی بزرگی پیرامون این حوزه همچنان وجود دارد.
نسخه اقتصاد سنتی برای دیجیتالها
بر اساس گزارش مرکز آمار، تا پایان سال ۹۷ حدود ۷۰ درصد افراد بالای شش سال در کشور به اینترنت دسترسی داشتهاند. این در حالی است که این رقم در سال ۹۶ حدود ۶۴ درصد و در سال ۹۵ حدود ۵۳ درصد بوده است. گزارش سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی تا پایان سال ۹۷ هم تعداد مشترکان اینترنت را حدود ۷۴ میلیون مشترک اعلام و عنوان کرده ضریب نفوذ اینترنت در ایران نیز به بیش از ۹۰ درصد رسیده است. با این اعداد و ارقام و رشد روزافزون آن، بیشک دنیای پیشرو، دنیای مبتنی بر پلتفورمهای دیجیتال است و اقتصاد از شکل سنتی آن خارج و وارد فضای دیجیتال میشود و باید برای این فضای دیجیتال تمهیدات خاص داشت. این در حالی است که قوانین و ضوابط حاکم بر فضای مجازی در این حوزه با این میزان سرعت رشد و پیشرفت همسو نیست و در مواردی قانون واحد، شفاف و مشخصی در حوزه محتوایی و عملکردی وجود ندارد و همین باعث برخورد موردی و سلیقهای با مسائل مختلف شده است. سیاستگذاران و تصمیمسازان در ایران نشان دادهاند با عینک اقتصاد سنتی، در حال بررسی اقتصاد دیجیتالاند و با همان نسخه، میخواهند این فضا را هم مدیریت کنند. این نگاه و عدم توجه به ویژگیهای اقتصاد دیجیتال و تفاوتهای بارز آن با اقتصاد سنتی، سرآغاز مشکل استارتآپها
در ایران است. نمونه بارز آن مشکلاتی است که در چند ماه اخیر برای سایت دیوار در مورد قیمتگذاری و کلاهبرداری رخ داد. ناشناخته بودن این فضا برای تصمیمگیران سبب شد که آنها بخواهند صورت مساله را پاک کنند و حتی عدهای خواستار ورود نهادهای انتظامی و تعطیل کردن استارتآپها شوند. مساله و مشکل دیگر را میتوان در فضای تاکسیهای اینترنتی دید. اسنپ، تپسی و کارپینو سه تاکسی اینترنتی بزرگ و فعال حال حاضرند. اما از بدو فعالیت تاکنون با دو سوال و چالش اساسی مواجه بودهاند؛ یکی مساله نظارت و دیگری مساله قیمتگذاری. دولت دوستدار دخالت در اقتصاد، میخواهد در فضای استارتآپهایی دخالت کند، که مشخصاً تابع قوانین بازارند و نشان دادهاند قیمت آنها نه مسالهای دستوری و از بالا به پایین که کاملاً تابع عرضه و تقاضاست. اما مدیران این شرکتها مدام در معرض این سوالاند که با افزایش قیمت بنزین، با تغییرات طرح ترافیک و... چه تغییری در قیمتها خواهند داد و چند درصد به آن اضافه میکنند. اما طبیعی است که قیمتها در بازار تاکسیهای آنلاین بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود و امکان اینکه تعرفه قیمت تاکسیهای اینترنتی طی یک فرآیند، تعیین، تایید، تثبیت و ابلاغ شود ممکن نیست. از طرف دیگر اینکه نهادهای متولی در هر لحظه با در نظر گرفتن شرایط عرضه و تقاضا، تعرفه جدیدی برای قیمت وضع کنند، نه معقول است و نه شدنی. در جهان تاکسیهای اینترنتی چون اوبر و لیفت با طراحی بستههای سفر پیشرو بودهاند و در ایران هم کارپینو آن را ارائه داده و سعی کرده به ماجرای قیمتگذاری پایان دهد.
بر این اساس به نظر میرسد بزرگترین دغدغه و چالش فضای اقتصاد دیجیتال در ایران، سنتی دیدن این فضاست. اینکه سیاستگذار بخواهد با همان رویههای اقتصاد سنتی، کسبوکارهای دیجیتال را سامان دهد. لازم است که برای این فضای جدید، نسخههای جدید داشت.
پینوشتها:
۱- Digital Economy
۲- Internet Economy
۳- Web Economy
۴- Cyber-Physical
۵- Perfect Market - a market in which buyers and sellers have complete information about a particular product and it is easy to compare prices of products because they are the same as each other etc. (From Longman Business Dictionary)
۶- Digital Transformation
۷- Automation
۸- ICT
ارسال نظر