حفظ کیفیت در اولویت اول

سرمایه و امکاناتمان در ابتدا در حد صفر بود شاید هم زیر صفر (چون هردو از کار قبلی‌مان بدهکاری داشتیم) ولی اعتبار و آشنایی با بازار را داشتیم. آن سال‌ها کافی بود یک سلام و علیکی در بین باشد. سلام و علیک یک قسم رایج در میان مردم بود. با سلام و علیکی که باهم داشتیم تامین مواد اولیه، بسته‌بندی، چاپ لیبل و خرید و فروش به سهولت انجام می‌گرفت. همین قدر که کسی می‌توانست کسب‌وکاری داشته باشد و اشتغال ایجاد کند در میان مردم ارج و قربی داشت. به‌تدریج سبد کالا افزایش یافت. آبغوره، رب انار، شربت، مربا، ترشی‌جات و سایر محصولات به جمع تولید و بسته‌بندی اضافه شد. کامبیز در حال حاضر بین ۱۰ تا ۱۵ نوع محصول در سایزهای متفاوت را تولید می‌کند.

تولید تا چهار سال در همان محل اجاره‌ای و با همان لوازم ابتدایی ادامه یافت. در یک وضعیت اضطراری مجبور به تغییر محل شدیم، همین محلی که اکنون دفتر مرکزی و انبار فروش تهران است که نه آبی و نه برقی داشت. یک ژنراتور کوچک تک‌فاز، چاه نیمه‌عمیق و یک منبع آب.

در ابتدا به ابتکار خود لوازم تولید را بهبود بخشیدیم و از ساخت ماشین‌آلات نیمه‌اتوماتیک مواد غذایی شروع کردیم. در دهه ۳۰ بیشتر محصولات و کالاهای مصرف داخلی اعم از مواد غذایی، بهداشتی، دارویی، پوشاک و سایر کالاها عمدتاً وارداتی و زمینه برای تولید و اشتغال مساعد بود.

از میان طبقات تحصیل‌کرده، تجار، صنعتگران و هر فردی که در خود این توان را می‌یافت که می‌تواند از این زمینه مساعد بهره‌ای ببرد یا کسب‌وکاری ایجاد کند خلاقیت‌های خود را به کار بست. کارهای کوچک و بزرگی که از اواسط دهه ۳۰ آغاز شده بود توسعه یافت. در کنار کارهای بزرگ، کارهای کوچکی هم در حد بضاعت آغاز‌کننده‌اش نضج گرفت. کارخانه‌های مواد غذایی، آشامیدنی، بهداشتی شروع به‌کار کردند و این نوع محصولات را از حالت سنتی خارج کردند. کامبیز در اواخر دهه ۴۰ کاری را شروع کرد که قبل از آن، این محصولات به‌صورت سنتی بدون بسته‌بندی در مغازه‌ها به‌فروش می‌رسید. محصولاتی از قبیل رب انار، آبغوره، شربت و کشک. سه نوع بسته‌بندی کشک همزمان چند روزی پس و پیش شروع کردند. کام به کامبیز تغییر نام یافت. موفقیت کامبیز باعث رونق این محصول شد و کارخانه‌های زیادی امروزه این محصول را در سبد کالاهایشان دارند. در اوایل انقلاب کارخانه‌های لبنیات درصدد برآمدند از بسته‌بندی این محصول جلوگیری کنند. جلساتی در استاندارد برگزار شد و کارخانه‌های لبنیات از مزایای کشک صنعتی سخن گفتند و من هم از کشک سنتی صحبت‌هایی کردم. استدلالم این بود که طعم طبیعی کشک سنتی به‌مراتب از طعم کشک صنعتی بهتر است. علاوه بر آن این فرآیند که از شیر و ماست تهیه می‌شود به‌گونه‌ای است که نگهداری محصول نهایی را در دوره طولانی‌‌مدت میسر نمی‌کند. بیشتر کارخانه‌های لبنیات که روزی مخالف کشک سنتی بودند از ظرفیت خالی کارخانه‌های تولید کشک سنتی به نام خود استفاده کردند، زیرا کشک‌های صنعتی مورد اقبال واقع نشد و مصرف‌کننده همچنان طرفدار کشک سنتی‌ بود.

علاوه بر این، کامبیز قبل از آنکه استاندارد رب انار اجباری شود استاندارد تشویقی را در این محصول دریافت کرده بود. همکاران برای دریافت استاندارد رب انار بریکس ۵۵ را پیشنهاد داده بودند و استدلال آنها هم این بود که رب انار با بریکس ۷۵ به‌سختی از شیشه‌های بطری تخلیه می‌شود. این در حالی‌ است که رب انار کامبیز از اول با بریکس ۷۵ تولید و بسته‌بندی می‌شود و مشکلی هم وجود ندارد. با بررسی‌هایی که از طریق استاندارد با بازدید از خطوط تولید این واحد و دیگر همکاران صورت گرفت در این مورد هم نظریه این واحد پذیرفته شد (در اینجا لازم است از سازمان استاندارد تشکری داشته باشیم که در تدوین استانداردها از تجربه و دانش صاحبان صنعت استفاده می‌کنند). سرانجام بریکس ۶۵ برای رب انار تعیین شد. رب انار کامبیز کما‌کان با بریکس ۷۰ به بالا تولید می‌شود و این را از افتخارات خود می‌دانیم که در جهت حفظ حقوق مصرف‌کننده تمام سعی و تلاشمان را به‌کار بسته‌ایم. حفظ کیفیت محصول اولویت اول ماست. به هر قیمتی آن را حفظ خواهیم کرد. محصولات غذایی کامبیز در حال حاضر به کشورهای اروپایی، استرالیا و کانادا و از کانادا هم به آمریکا صادر می‌شود. قبلاً صادرات ما به آمریکا مستقیم صورت می‌گرفت. حتی FDA Registrar Corp آمریکا را تا سال ۲۰۰۶ داشتیم و هم‌اکنون در پی تمدید آن هستیم.

چالش قیمت‌گذاری

امروزه تولید به‌ویژه تولید مواد غذایی با مشکل روبه‌رو است. اولین مشکل قیمت‌گذاری روی محصول بود که خوشبختانه از اول مهرماه نرخ‌گذاری روی محصول حذف می‌شود. یکی از معایب نرخ‌گذاری روی محصول که در هیچ کشوری متداول نیست ارزش افزوده مالیاتی‌ است که مصرف‌کننده باید بپردازد. زمانی که قیمت مصرف‌کننده روی کالا درج شده باشد امکان افزودنش وجود ندارد. حتی فروشگاه‌های دولتی هم از پرداخت آن طفره می‌روند.

مشکل دیگری که وجود داشت اعلام تخفیف‌های ۴۰ تا ۵۰ درصد از نرخ مندرج روی کالا بود. چطور این اتفاق ممکن است بیفتد؟ بدون شک باید از کیفیت محصول کاسته شود. در این رقابت ناسالم تولیداتی بیشتر آسیب می‌بینند که مقید به حفظ کیفیت محصول باشند.

مشکل دیگر مواد غذایی ورود کالاهای خارجی است؛ چه از نوع بسته‌بندی‌شده و چه از نوع مواد خام آن که در داخل بسته‌بندی می‌شود. از همه مهم‌تر برگشت پول، چک‌های برگشتی و رسیدگی به شکایات در قوه قضائیه است. رسیدگی به شکایات در قوه قضائیه آنچنان به‌کندی پیش می‌رود که شاکی را از ادامه شکایت منصرف می‌سازد؛ به فرض هم که حکمی گرفته شود بدهکار به‌راحتی می‌گوید پولی ندارد. حال اگر طلبکار سازمان‌های دولتی باشد قضیه فرق می‌کند. اگر مربوط به ادارات آب و برق و تلفن و نفت و گاز و سایر باشد، اصلاً به قوه قضائیه کاری ندارند، خودشان راساً اقدام می‌کنند. حتی به همدیگر در وصول مطالباتشان کمک هم می‌کنند. مثل بخش خصوصی نیستند که رقبای فراوانی داشته باشند. تولید‌کننده مواد غذایی در فصل تولید مجبور به تامین مواد مورد نیاز کارخانه خود است و به هر قیمتی باید تولید را سر پا نگه دارد.

رکود بازار هم که مشکلات خاص خود را دارد. رکود بازار مواد غذایی تنها به کمی درآمدها نیست. عوامل دیگری هم در آن دخالت دارد. از قبیل تولیدات مشابه از یک نوع محصول در حد افراط. حال اگر این محصولات مشابه کمی در کیفیت محصول و کمی هم در هزینه‌های سربار تولید با نوع مشابه‌اش قرین هم بودند، جای بحثی وجود نداشت. ولی این‌طور نیست و کنترل‌ها از سوی سازمان‌های ذی‌ربط یکسان اعمال نمی‌شود، از این‌رو قیمت‌های تمام‌شده نیز یکسان نیست. آنهایی که کمتر تحت کنترل هستند هزینه کمتری هم دارند و با دادن تخفیف بیشتر سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص می‌دهند.