معدن زغال‌سنگ یا تونل وحشت

‌ حادثه یورت و مرگ تعدادی از معدنچیان گلستانی آن هم به شکلی تلخ دوباره معضل ایمنی پایین در معادن ایران را به تیتر یک بسیاری از رسانه‌های ایران تبدیل و افکار عمومی را با سوالات بسیاری در این زمینه روبه‌رو کرد. این حادثه چطور اتفاق افتاد؟

متاسفانه معدنچیان و همکاران عزیز ما در معدن یورت قربانی سهل‌انگاری بهره‌بردار معدن شدند، سهل‌انگاری که به جان باختن ۴۳ تن و مصدومیت ۷۰ نفر از این عزیزان منجر شد و کام ملت ایران را به شدت تلخ کرد. ما در جلساتی که به صورت پیاپی دراین‌باره با عزیزان مجلس و همچنین دوستان وزارت صنعت و وزارت کار در کمیته حقیقت‌یاب برگزار کردیم فعلاً به دو عامل که موجب این حادثه شده‌اند، رسیده‌ایم. نخست تجمع گاز و عدم تخلیه آن از طرق مناسب، و دوم سیستم تهویه ناکارآمد داخل معدن که دست‌به‌دست هم دادند و با انفجاری که رخ می‌دهد مرگ همکاران ما را سبب می‌شوند. البته هنوز علت اصلی انفجار مشخص نشده چرا که یکی از لوکوموتیوها از زیر آوار بیرون نیامده است اما مطمئن باشید بدون اغماض با فرد یا افراد خاطی برخورد می‌شود و نتیجه هم به مردم اعلام می‌شود.

‌ بحث‌های مختلفی درباره نحوه وقوع این حادثه درگرفته و اخبار ضد و نقیضی هم از علل این انفجار منتشر شده است. به نظر شما مهم‌ترین عواملی که در بروز این حادثه نقش داشته‌اند کدام موارد بوده‌اند.

مثل همیشه قطعاً خطای انسانی نقش اصلی را در بروز این رخداد تلخ داشته گرچه نقش بی‌توجهی به مقوله ایمنی در محیط کار و عدم نصب دستگاه‌هایی مثل تصفیه هوا هم بسیار پررنگ است. معدن یورت در اثر انفجاری که هنوز علت آن دقیقاً مشخص نیست به این روز دچار شده اما جالب است بدانید این معدن جزو آن دسته از معادنی بوده که با نرخ ۶۸/۰ درصد، جزو معادن زغال‌سنگ فاقد گاز بوده که خطر چندانی از ناحیه انفجار آنها را تهدید نمی‌کند.  در عین حال احتمالاً نه در کل معدن که تراکم گاز در یک نقطه و عدم علامت‌دهی سنسور گاز و یک جرقه یا هر مورد دیگر موجبات انفجار معدن را فراهم آورده است. حدس ما فعلاً این است که در اثر جرقه‌زنی باتری لوکوموتیو گاز متراکم منفجر شده است گرچه شواهدی دال بر این مورد هنوز پیدا نشده است.

‌ در این حادثه چند نکته مهم وجود داشت که جای تجزیه و تحلیل دارد. نخست نحوه امدادرسانی و کمک به صدمه‌دیدگان، نحوه آواربرداری و نجات افراد گرفتار در زیر آوار، و همچنین شیوه حل بحران. از این منظر آیا می‌شد ایراداتی به کار وارد شود؟

حادثه معدن آزادشهر در نوع خود یک استثنا بود و می‌توان لقب بزرگ‌ترین انفجار نیم‌قرن اخیر معادن ایران را به آن داد. خود معادن زغال‌سنگ هم به دلیل حجم بالای کارگران و نوع خاص دیواره، هنگام انفجار وضعیتی متفاوت از سایر معادن روباز یا بسته به خود می‌گیرند و اگر اغراق نباشد خطرناک‌ترین نوع معادن در میان هزاران ماده قابل استحصال از زمین هستند. کسی نمی‌تواند ایمنی نسبتاً پایین کار در معادن ایران را کتمان کند اما انصافاً در شیوه حل مساله، امدادرسانی، کمک به صدمه‌دیدگان، آواربرداری یا کمک به بازماندگان و خانواده‌های حادثه‌دیده در حد ایده‌آلی بود و ماجرای یورت پنج‌روزه تمام شد. باید در دو بعد کار کرد و به نتیجه امیدوار بود چرا که هم نگرانی از زیر آوار ماندن افراد وجود دارد و هم امید به زنده یافتن آنها، از این‌رو کار حساسیت بالایی دارد. هیچ کاری بدون ایراد نیست اما در یورت واقعاً کارها برای رفع بحران به خوبی پیش رفت. هم کار امدادرسانی که از طریق تیم امداد استانی انجام گرفت و هم کار آواربرداری از نظر من در حد استانداردهای جهانی بود.

کار آواربرداری خود پروسه‌ای بسیار دقیق و حرفه‌ای است و کوچک‌ترین خطا می‌تواند تبعات بدی به وجود آورد اما خوشبختانه ما با کمک و مشورت مهندسان وطنی که در حوزه معادن زغال‌سنگ تجربه بسیار بالایی دارند به کمک دستگاه‌های پیشرفته، اجازه ندادیم فاجعه ابعاد بزرگ‌تری به خود بگیرد و بحران وارد فاز دوم شود. اگر این تیم که یک هفته شبانه‌روز به کار مشغول بودند به موقع و مجهز وارد کار نمی‌شدند هیچ یک از آن ۷۰ معدنچی مظلوم که نجات یافتند از زیر آوار بیرون نمی‌آمدند. اساساً امدادرسانی و آواربرداری در حوادث معدنی یک پروسه کاملاً تخصصی است که خوشبختانه در حادثه معدن آزادشهر این تیم‌ها به خوبی از عهده وظایف خود برآمدند. این در حالی است که مشابه همین حادثه انفجار در معدنی در ترکیه در سال ۲۰۱۳ یا در مکزیک رخ داد و به مراتب تلفات بالاتری داشت و سطح مدیریت آن نیز بسیار پایین‌تر بود.

 ‌ برگردیم به مساله ایمنی در معادن. همان‌طور که تایید کردید به طور کلی ایمنی در معادن ایران در سطح پایینی قرار دارد و همین عامل به تلفات و صدمات بسیاری منجر شده که آخرین آنها در معدن یورت رخ داد. آیا آمار خاصی از میزان تلفات در بخش معدن دارید؟ آیا در این آمار نحوه مرگ‌ومیر افراد کیفیت خاصی دارد؟

رابطه توجه به استانداردهای کار ایمن در معادن و کاهش تلفات مستقیم است به طوری که ما هر جا با اراده کارفرمایان و دقت ناظران ایمنی و فنی روبه‌رو هستیم که مساله کار ایمن در معدن را جدی می‌گیرند، کاهش تلفات و عدم وقوع سوانح به وضوح قابل دسترس است. البته بخش معدن و کار در آن به طور کلی با آسیب همراه است اما با نظارت و جدیت ناظر و کارفرما روی مساله ایمنی، کاهش تلفات قابل دسترس است. در چندساله اخیر هم این روند نزولی بوده به طوری که از نیمه دوم سال ۱۳۹۴ تا پایان سال ۱۳۹۵ کل تلفات بخش معدن حدود ۴۶ نفر است که در بخش‌های مختلف کشور رخ داده و مربوط به یکجا نبوده است. جالب است بدانید که عمده افراد در شیفت شب و در اثر اشتباهات فردی دچار حادثه شده و فوت شده‌اند. در کل نسبت به دوره‌های گذشته خوشبختانه آمار تلفات و حوادث روندی کاهشی دارد گرچه سعی ما باید این باشد که حتی یک مورد تلفات هم نداشته باشیم.

‌ در یک چارچوب کلی از نظر شما چه عواملی در بی‌توجهی به مسائل ایمنی در بخش معدن دخالت دارند؟

اگر بخواهیم به یک دسته‌بندی کلی از عوامل مرگ و میر در معادن ایران برسیم باید ریشه مشکلات را بدانیم. اینکه چرا معادن ایران ایمن نیستند به چند عامل مهم برمی‌گردد. نخست اینکه نظام فرهنگی کار در معادن ایران بسیار ضعیف است و کمتر نقشی از ایمنی در آن دیده می‌شود. در واقع تا هم‌اکنون ایمنی در کسب‌وکار معدنی به یک ارزش تبدیل نشده و در اقصی نقاط کشور چه از سوی کارگران و چه از سوی کارفرمایان به آن بی‌توجهی صورت می‌گیرد. دومین موردی که مهم است و دو وزارتخانه تعاون، کار و رفاه اجتماعی و صنعت، معدن و تجارت روی آن بسیار تاکید دارند مساله آموزش است. ما در سازمان نظام‌مهندسی معدن به همراه برخی مجموعه‌های تحت اختیار این دو وزارتخانه در قالب‌های مختلفی از تولید کلیپ‌های ویدئویی تا برپایی کارگاه و چاپ جزوات، بر آموزش نیروهای فعال در بخش معدن تاکید کرده‌ایم گرچه این میزان در حد ایده‌آل نبوده است. این روند نباید قطع شود و در روالی پیوسته، در بخش معدن نهادینه شود چرا که از طریق آموزش کارگران است که می‌توان سطح ایمنی در معدن را به شکل چشمگیری افزایش داد.

 سومین مورد به بی‌توجهی بخش دولت در روند توسعه بخش معدن برمی‌گردد که البته در دولت فعلی این روند متوقف شده و توجه مدیران اقتصادی دولت به بخش معدن بهبود یافته اما واقعاً نیازمند یک نگاه جدید و حل‌المسائلی به بخش معدن هستیم. در دولت اصلاحات در قالب طرح کمک‌های فنی مهندسی به بخش معدن، تجربیات کشورهای توسعه‌یافته در بخش معدن مثل انگلستان در قالب همکاری‌های بین‌المللی تصویب شد که مستقیماً به افزایش سطح دانش مدیران معدنی ما از مبحث ایمنی منجر شد. باید به معضلات بخش معدن توجه کرد و در قالب کمک‌های بلاعوض یا تسهیلات کم‌بهره شرایطی را مهیا کرد که زیرساخت‌های این حوزه مهم اقتصادی در بخش ایمنی و تجهیزات کار ایمن ارتقا یابد. چهارمین عاملی که تاثیر بسیاری روی نزول سطح ایمنی در معادن ایران داشت بروز تحریم‌های بین‌المللی بود که دست معدنکاران ما را از خرید دستگاه‌های مدرن این حوزه دور کرد و باعث شد در یک دوره به شدت به عقب برگردیم.

همه این موارد به گونه‌ای دست‌به‌دست هم داده‌اند و مکانیسمی فعال را پدید آورده‌اند که بر خطرات کار در بخش معدن می‌افزاید اما اگر یک مورد را به دقت بتوان ردیف کرد و به کار گرفت سطح حوادث و تلفات حتماً کم می‌شود. این مورد مهم نظارت است که به عنوان پنجمین عامل که نقش مهمی در افزایش سطح ایمنی در معادن و جلوگیری از بروز حوادث دارد، با پایش قوانین و آیین‌نامه‌های مصوب در حوزه ایمنی معادن در کشور که از سوی ناظران فنی معدن اعمال می‌شود، زمینه بروز حادثه را کاهش می‌دهد یا حذف می‌کند. ناظر معدن می‌تواند به راحتی هرگونه تخطی از اصول ایمنی کار را به سازمان نظام‌مهندسی معدن، وزارت کار یا وزارت صنعت گزارش دهد و قادر است با توانی که از سوی نهادهای قانونی به او تفویض شده از ادامه فعالیت توام با ریسک بهره‌بردار جلوگیری کند.

‌ نگاهی به تلفات یک دهه اخیر بخش معدن در ایران و جهان نشان می‌دهد معادن زیرزمین زغال‌سنگ یکی از خطرناک‌ترین انواع معادن هستند و بیشترین میزان تلفات را به بخش معدن و اقتصاد ملی تحمیل می‌کنند. دراین‌باره چه توضیح خاصی وجود دارد و برای داشتن معادن زغال‌سنگ ایمن‌تر چه پیش‌نیازهایی وجود دارد.

معادن زیرزمینی به واسطه نفوذ به عمق زمین عمدتاً مشکلاتی مشابه هم دارند اما معادن زغال‌سنگ به دو دلیل عمده خطر بالایی برای کارگران حاضر در تونل ایجاد می‌کنند که نخستین مورد نرخ بالای گازخیزی است و دومین مورد به ریزش این معادن مربوط می‌شود. در عین حال عبور و مرور مداوم کارگر و ماشین‌آلات و دستگاه‌ها و استفاده از دستگاه‌ها و ادواتی برقی و آتش‌زا باعث بروز انفجار می‌شود. این مورد همچنان پاشنه‌آشیل بخش معدن هستند چرا که بارها دیده شده با کوچک‌ترین سهل‌انگاری با بروز یک جرقه انفجار رخ می‌دهد و به دلیل وجود رگه‌های اصلی زغال‌سنگ در عمق زمین، این انفجار به قطع ارتباط میان کارگران درون معدن و جریان آزاد هوا منجر می‌شود و جدا از حجم عظیم ریزش سنگ که ممکن است زمینه فوت کارگران را ایجاد کند، موجبات خفگی افراد را سبب شود. برای مقابله با تلفات کارگران معادن زغال‌سنگ لازم است معدن به مواردی مثل سیستم مانیتورینگ، سیستم روشنایی مناسب، سیستم تهویه هوا، دستگاه‌های گازسنج و ناظران دقیق فنی و ایمنی مجهز باشد.

‌ با این تفاسیر به نظر می‌رسد عمده مشکل ما در بخش نظارت و پایش معادن باشد چرا که در بسیاری از سوانح معدنی یک دهه اخیر رد پای سهل‌انگاری در محیط کار یا عدم تجهیز معدن به پیش‌نیازهای ایمنی مثل دستگاه‌های تهویه هوا دیده می‌شود.

بگذارید ابتدا کمی مساله را باز کنیم تا دلیل ضعف نظارت در این بخش را بتوانیم تشریح کنیم. هر معدن یک مسوول ایمنی دارد که از سوی بهره‌بردار برای اجرا کردن قوانین مربوط به حوزه کار ایمن استخدام شده است. در عین حال ناظر فنی که مقامی بالاتر از مسوول ایمنی دارد از سوی نظام‌مهندسی معدن برای هر معدن تعیین می‌شود و اداره کل نظارت بر ایمنی کار نیز در وزارت صنعت بر امور کلی نظارت دارد. البته در صورت تخطی از قوانین، وزارت کار نیز وارد چرخه مقابله با کار ناایمن در محیط معدن می‌شود. قبلاً مساله‌ای که در حیطه نظارت بر ابعاد مختلف کار در معدن وجود داشت و کمتر به آن پرداخته شده بود افزایش چشمگیر پروانه‌های بهره‌برداری و کاهش تعداد کارمندان وزارت صنعت در حوزه اداره کل نظارت بر ایمنی کار است که این عامل به نقصان در پروسه نظارت و بازرسی مستمر دولتی از معادن منجر شده است.

دولت وظیفه دارد بر بهره‌برداری بهینه با اصول مهندسی در راستای جلوگیری از حیف و میل بیت‌المال و نیز بهره‌برداری ایمن از معدن نظارت کند. در عین حال ما اگر یک دهه قبل در استانی ۱۰۰ معدن با ۱۲ کارمند در حوزه معدن داشتیم امروزه با گسترش بخش معدن و تعدیل ساختار ادارات این نرخ به ۵۰۰ معدن و پنج کارمند رسیده است که با این تفسیر اگر آن کارمند بتواند به صورت فصلی از معادن بازدید کند هنر کرده است چرا که عرصه سرزمینی پهناور است و زمان اندک. بدیهی است با این روش میزان نظارت کاهش می‌یابد و ضریب کار ناایمن به شدت افزایش می‌یابد. در عین حال اینجاست که نقش حیاتی مسوولان فنی معدن مشخص می‌شود. این افراد در صورت مشاهده هر نوع تخلف با اختیاراتی که دارند یا می‌توانند خود به بهره‌بردار تذکر داده یا از طریق نامه‌نگاری با ما در سازمان نظام‌مهندسی معدن یا سایر دوایر دولتی، زمینه بروز خطا را حذف کند. خوشبختانه یکی از اتفاقات خوبی که در حیطه ایمنی معادن افتاده حضور ناظران فنی و حمایت وزارت صنعت از آنهاست که به جد با بهره‌برداران خاطی برخورد می‌کند و در موارد متعدد نسبت به سلب پروانه بهره‌برداری آنها اقدام کرده است. ما از ناظران فنی خود خواسته‌ایم که با توجه به درجه بالای خطرآفرینی معادن زیرزمینی زغال‌سنگ، دائماً در محیط کار حضور داشته و بر روند صحیح اجرای کار نظارت کنند اما خب چه در معادن زغال‌سنگ و چه سایر معادن که ناظر حضور همیشگی ندارد، ممکن است بروز برخی اشتباهات یا نادیده گرفتن استانداردها به تلفات انسانی منجر شود.