بدمصرفها
چرا در اقتصادهای دولتی برق بیشتری هدر میرود؟
در این گزارش سعی کردهایم توضیح دهیم که چرا کشورهایی که اقتصادشان به طور متمرکز مدیریت میشود، اقتصادهایی که فضای کسبوکار در آنها آزاد نیست، اقتصادهایی که در آنها دولتها رانت توزیع میکنند و به طور کلی اقتصادهایی که دولت به طور مستقیم یا غیرمستقیم عمده فعالیتهای اقتصادی از جمله تولید و توزیع برق را کنترل میکند، برق بیشتری را هدر میدهند. از همینرو ابتدا باید ببینیم که آیا واقعاً در کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند هدررفت برق بیشتر از کشورهایی است که اقتصاد آزادتر دارند یا خیر.
مصرف، کارایی در مصرف و هدررفت
اگر در اینترنت جستوجویی در مورد کشورهایی که بیشترین مصرف برق را دارند انجام دهید ۱۰ کشور اول چین، ایالاتمتحده، هند، روسیه، ژاپن، آلمان، کانادا، برزیل، کره جنوبی و فرانسه هستند. ایران در این ردهبندی در جایگاه ۱۸ جهان قرار دارد. با توجه به این دادهها شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که برخلاف تصورات که همواره در جامعه گفته میشود مثلاً آلمانیها یا ژاپنیها درست مصرف میکنند، دادهها نشان میدهد که اینطور نیست. اما باید توجه داشت که درست مصرف کردن به معنای کممصرف کردن نیست.
اگر بخواهیم با توجه به کل مصرف برق توسط یک کشور در این مورد که کدام کشورها برق را به صورت کارا مصرف میکنند و کدام کشورها به صورت ناکارا، قضاوت کنیم دچار اشتباه بزرگی شدهایم زیرا عامل جمعیت را در نظر نگرفتهایم. برای مثال کشور ژاپن حدود ۱۳۰ میلیون جمعیت دارد و ایران حدود ۸۰ میلیون نفر. دادهها نشان میدهند که ژاپن در سال ۲۰۱۶ چیزی حدود ۹۳۴ میلیارد کیلووات ساعت برق مصرف کرده است. در حالی که ایران در سال ۲۰۱۶ حدود ۲۱۸ میلیارد کیلووات ساعت برق مصرف کرده است. حال ممکن است یک نفر به این نتیجهگیری برسد که جمعیت ژاپن حتی دو برابر جمعیت ایران هم نیست اما مصرف برق ژاپن بیشتر از چهار برابر ایران است. اما این نتیجهگیری نیز اشتباه است. زیرا بخش زیادی از برق را بخش صنایع و کشاورزی مصرف میکنند. همچنین استفاده از وسایل برقی در کشور ژاپن بسیار بیشتر از ایران است. بر هیچکس پوشیده نیست که ایران هم در صنعت، هم در کشاورزی و هم در استفاده از وسایل برقی بسیار با ژاپن فاصله دارد. از همینرو نمیتوان گفت ایرانیها کمتر از ژاپنیها برق هدر میدهند.
اگر به سرانه مصرف برق در سال در کشورهای جهان نگاه کنیم میبینیم که کشورهای ایسلند، لیختناشتاین، نروژ، کویت، بحرین، امارات، قطر، کانادا، فنلاند، سوئد و ایالاتمتحده در صدر هستند و کشورهای چاد، گینه بیسائو، سومالی، سیرالئون، رواندا، بروندی و هائیتی در پایین فهرست قرار دارند. حال آیا میتوان گفت که کارایی مصرف برق در چاد بیشتر از نروژ است؟ طبیعتاً خیر، زیرا پایین بودن سطح سرانه مصرف برق در کشورهایی چون چاد و سومالی نه به دلیل کارایی در مصرف، بلکه به دلیل عدم دسترسی مردم این کشورها به برق است. از طرفی شاید گفته شود که مصرف برق در کشوری چون قطر بسیار ناکاراست زیرا بهرغم دسترسی مردم این کشور به برق هنوز هم سرانه مصرف برق در این کشور بسیار بالاست. در اینجا باید توجه کرد در کشورهایی از جهان که در شرایط آب و هوایی خاص قرار دارند مصرف برق تحت تاثیر قرار میگیرد.
پس تا اینجا فهمیدیم که با توجه به مصرف کل برق یک کشور و سرانه مصرف برق در یک کشور نمیتوان به این نتیجه رسید که کدام کشورها برق را به صورت کارا و کدام کشورها برق را به صورت ناکارا مصرف میکنند. زیرا صنعت و کشاورزی کشورها، شرایط آب و هوایی، میزان دسترسی مردم به برق در کشورهای مختلف، استفاده از انرژیهای دیگر و میزان شیوع وسایل الکترونیکی در اینجا تاثیر معناداری دارند. اما سوال اینجاست که چگونه میتوان فهمید کدام کشورها بیشتر برق را هدر میدهند؟
دولت بزرگتر، هدررفت بیشتر
گزارش سال ۲۰۱۸ انجمن آمریکا برای اقتصاد با مصرف کارای انرژی (American council for an energy-efficient economy) میتواند در پاسخ به این سوال بسیار کمک کند. این گزارش با بررسی کشورهای مختلف و در نظر گرفتن ویژگیهای مختلف هر یک از این کشورها نشان میدهد که کدام کشورها انرژی بیشتری هدر میدهند و کدام کشورها انرژی را به صورت کارا مصرف میکنند. البته گزارش این انجمن فقط به مصرف برق نمیپردازد و تمامی انواع انرژی را مدنظر دارد اما نتایج آن را میتوان برای رسیدن به این پاسخ که کدام کشورها بیشتر از بقیه برق را هدر میدهند مورد استفاده قرار داد. زیرا کشورهایی که کمتر از بقیه انرژی هدر میدهند، طبیعتاً برق را هم به صورت کارا مصرف میکنند.
نتایج گزارش نشان میدهد که کشورهای آلمان، ایتالیا، فرانسه، بریتانیا، ژاپن، اسپانیا، هلند، چین، تایوان، کانادا، ایالاتمتحده، مکزیک و کره جنوبی به ترتیب بیشترین امتیازها را در مصرف کارای انرژی گرفتهاند. این امتیازها از ۱۰۰ محاسبه شده که نمره کشورهای آلمان، ایتالیا، فرانسه و بریتانیا بیشتر از ۷۰ است. همچنین برای این امتیازدهی از چهار بخش استفاده شده است. بخش مصرف ملی، مصرف خانوارها، مصرف صنعت و مصرف حملونقل. در مصرف ملی کشورهای آلمان، بریتانیا، ایتالیا، ژاپن و فرانسه بهترین عملکرد را داشتهاند (کمترین هدررفت). در بخش مصرف خانوار کشورهای اسپانیا، فرانسه، بریتانیا، هلند و آلمان بهترین عملکرد را از خود نشان دادهاند. در بخش صنعت کشورهای ژاپن، آلمان، ایتالیا، بریتانیا و فرانسه از سایرین هدررفت کمتری را داشتهاند. همچنین در بخش حملونقل کشورهای فرانسه، هند، ایتالیا، چین و بریتانیا در ردههای اول تا پنجم قرار دارند. این نتایج نشان میدهد که در کل چه کشورهایی در مصرف برق به صورت کارا عمل میکنند.
اگر شاخصهای کیفیت حکمرانی و شاخص آزادی اقتصادی کشورهایی همچون آلمان، ایتالیا، فرانسه، بریتانیا و ژاپن را بررسی کنیم میبینیم که این کشورها اقتصادهای نسبتاً آزاد دارند، بخش خصوصی بیشتر در آنها فعالیت میکند و حاکمیتهای آنها غالباً و در اکثر موارد فقط در نقش نظارتی و قانونگذاری ایفای نقش میکند. از همینرو میتوانیم بگوییم کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند، بیشتر از کشورهایی که دولت در آنها کوچکتر است برق را هدر میدهند.
چرا چنین میشود؟
حال که به این نتیجه رسیدیم که کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند برق را به صورت ناکارا مصرف میکنند باید ببینیم چه عواملی باعث میشود که چنین چیزی رخ دهد. در اینجا با تشریح چهار عامل ۱- دولتی بودن کسبوکارها و کشاورزی و صنعت در اقتصادهای دولتی، ۲- انحصار دولت در تولید و توزیع برق، ۳- استفاده از برق به مثابه ابزار پوپولیسم و ابزار سیاسی در انتخابات، ۴- حسابرسی و ذیحسابی کمتر بخشهای متولی تولید و توزیع برق، اثربخشی کم حاکمیت و سیاستهای تنظیمی نادرست در اقتصادهای دولتی به این سوال پاسخ میدهیم که «چرا در اقتصادهای دولتی چنین میشود؟»
۱- دولتی بودن کسبوکارها، کشاورزی و صنعت
در اقتصادهای دولتی، غالب کسبوکارها، بخش کشاورزی و صنعت در دستان مدیران دولتی است. مدیران دولتی هیچگاه نمیتوانند همچون کارفرمایان و مدیران بخش خصوصی به صورت کارا عمل کنند. این عدم کارایی به دلیل عدم توان آنها در انجام این کار نیست. بلکه همانطور که در علم اقتصاد گفته میشود «افراد به انگیزهها پاسخ میدهند.» مدیران دولتی انگیزه عملکرد کارا را ندارند. در حالی که اگر همین مدیران در بخش خصوصی گمارده شوند شاید عملکردی به مراتب بهتر را از خود نشان دهند.
زمانی که دستمزد یا عایدی مدیران بخش دولتی فعال در کسبوکارها، صنایع و کشاورزی که از برق استفاده میکنند نه بر اساس شایستگی آنها و بر اساس خروجی آنها، بلکه بر اساس ساعت کاری و روابط تعیین میشود طبیعتاً انگیزهای باقی نمیماند که مدیران دولتی برای کاهش هدررفت برق و مصرف کارا برنامهریزی و تلاش کنند. از همینرو از آنجا که میدانند برق مورد نیاز بخشی که در آن فعالیت دارند همیشه تامین میشود (چون وابسته به دولت هستند) توجهی به مصرف کارای برق نمیکنند.
در حالی که اگر دولت پایش را از کفش اقتصاد بیرون بکشد، کسبوکارها، صنایع و کشاورزی به دست بخش خصوصی میافتد و مدیران بخش خصوصی بسیار باانگیزهتر عمل میکنند زیرا عایدی آنها را نه ساعت کاری و روابط، بلکه میزان بازدهی آنها تعیین میکند. همچنین مدیران در بخش خصوصی میدانند که اگر به فکر جلوگیری از هدررفت برق در سیستم خود نباشند باید هزینههای بالایی را بپردازند و در صورتی که کشور با مشکل تامین برق مواجه شود با مشکل روبهرو خواهند شد و همانند بخش دولتی نمیتوانند بیخیال باشند. از همین رو در کشورهایی که بخش خصوصی در آنها فعال است، شرکتها و صنایع بزرگ خصوصی خودشان به فکر تامین برق خود به روشهای مختلف افتادهاند و از همینرو چون هزینه زیادی را متحمل میشوند روشهای علمی و اثربخش را مورد استفاده قرار میدهند.
۲- انحصار دولت در تولید و توزیع برق
زمانی که یک اقتصاد دولتی است، انحصار تولید و توزیع برق (صفر تا صد کار) تحت کنترل دولت قرار دارد و اگر هم پیمانکارانی در این میان حضور داشته باشند یا از خود دولت هستند یا از سوی دولت رانت دریافت کردهاند. در این وضعیت نه در حوزه تولید و نه در حوزه توزیع، روشهای علمی و بهروز مورد استفاده قرار نمیگیرند یا اگر هم چنین شود این روشها به صورت اثربخش اجرا نمیشوند.
در بخش تولید برق، دنیا به رهبری تحقیقات بخش خصوصی به سمتی حرکت کرده است که از راههای نوین برای تولید برق استفاده کند. برای مثال در بعضی از کشورها همچون ژاپن استفاده از بادهای خورشیدی برای تولید برق در دستور کار قرار گرفته است. اما در اقتصادهای دولتی مانند ایران از آنجا که بودجه دولتها بسیار محدود است و دولت باید بخشهای مختلف و بسیار متنوعی را مدیریت کند توجهی به این راههای نوین که در ابتدای امر بسیار هزینهبر هستند و در بلندمدت بازدهی دارند نمیشود. در حالی که در اقتصادهای آزادتر بخش خصوصی وارد عمل میشود و با هزینه و مدیریت خود و با امید سودهای کلان در بلندمدت تولید برق را در کنار دولت و با نظارت دولت انجام میدهد.
همچنین در بخش توزیع زمانی که دولت متولی این کار است هدررفت برق بسیار بالاست. زیرا در برقرسانی به صنایع، بخش کشاورزی و خانوارها به صورت دقیق و با هدف حداقل کردن هزینهها عمل نمیشود. این در حالی است که اگر بخش خصوصی در توزیع برق وارد عمل شده و با نظارت دولت عمل کند، راههای انتقال برق بهتری را استفاده خواهد کرد زیرا این راهها در بلندمدت سود را افزایش میدهند و توان بخش خصوصی در بازار را بالا میبرند.
۳- برق به مثابه ابزار پوپولیسم
در کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند، تولید و توزیع برق در دستان سیاستگذاران دولت است و از همینرو، در بسیاری از موارد توزیع برق به یک ابزار سیاسی برای جذب آرای عمومی بدل میشود. نتایج تحقیقات انجامگرفته در این مورد نشان میدهد که در کشورهای دموکراتیک، استفاده از برق به عنوان ابزار پوپولیسم کمتر صورت میگیرد حال آنکه در کشورهایی که به طور رسمی یا در عمل از سوی یک دیکتاتور کنترل میشوند، برق ابزاری بسیار خوب برای ساکت کردن عدهای خاص و در عوض جذب آرای آنهاست.
به طوری که دادهها نشان میدهد در کشورهایی که به دست یک دیکتاتور کنترل میشوند، یکسال قبل از انتخابات وعدههایی برای دادن برق مجانی به گروههای خاص (غالباً گروههای ثروتمند) داده شده است. حال آنکه در کشورهایی که دولت حضور کمرنگی در اقتصاد دارد، آنچه مبنا و اساس توزیع برق قرار میگیرد، قیمت، مالیات، کارایی و رشد اقتصادی است. به طوری که اگر هم از یک گروه خاص حمایت شود و به آنها برق یارانهای داده شود این کار با هدف جذب رای انجام نمیگیرد.
۴- کیفیت حکمرانی
در اقتصادهای دولتی، ذیحسابی و پاسخگویی دولت به مردم و جامعه مدنی بسیار کم است، فساد در این کشورها بسیار شایع است، سیاستهای تنظیمی ضعیف هستند و اثربخشی حاکمیت اصلاً قابل توجه نیست. در واقع طبق شاخصهای کیفیت حکمرانی کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند، کیفیت حکمرانی پایینی نیز دارند. از طرفی کشورهایی که کیفیت حکمرانی در آنها پایین است همان کشورهایی هستند که در جلوگیری از هدررفت برق کمترین تلاش را کردهاند و کمترین موفقیت را داشتهاند. البته این بسیار طبیعی است زیرا زمانی که خطمشیهای اجراشده از سوی سیاستگذاران مورد نظارت و بازرسی نهادهای عمومی و جامعه مدنی قرار نگیرد، زمانی که قوای سهگانه یکدیگر را کنترل نکنند و در رفتار مدیران دولتی تضاد منافع وجود داشته باشد و فساد شایع شود و به طور کلی زمانی که قوانین به درستی تنظیم و اجرا نشوند، تولید و توزیع برق نیز مانند هر منبع دیگری به صورت ناکارا انجام میگیرد.
اما در کشورهایی که از نظر کیفیت حکمرانی در وضعیت خوبی قرار دارند، تولید و توزیع برق نیز بهتر و صرفهجویانهتر صورت میگیرد. بررسی شاخصهای کیفیت حکمرانی (WGIs) که از سوی بانک جهانی منتشر میشود نشان میدهد که کشورهایی همچون آلمان، ژاپن، کانادا، ایالاتمتحده، نروژ، بریتانیا، فنلاند، ایسلند، سوئد، سوئیس، استرالیا و ایتالیا از نظر شاخصهای ذیحسابی و پاسخگویی دولت، ثبات سیاسی، اثربخشی حاکمیت، کیفیت قانونگذاری، حاکمیت قانون و کنترل فساد در وضعیت بسیار خوبی قرار دارند حال آنکه این شاخصها برای کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا و آمریکای لاتین که اقتصادهای دولتیتر دارند بسیار در سطوح پایینی قرار دارد.
مقایسه نقشه شاخص آزادی اقتصادی (منبع: heritage.org) و نقشه مصرف کارای انرژی (منبع: ACEEE) نشان میدهد که به طور میانگین، کشورهایی که اقتصاد آزادتر دارند، در مصرف انرژی (که میتواند متغیری جایگزین برای برق باشد) هدررفت کمتری دارند و برعکس، کشورهایی که اقتصاد دولتیتر دارند در مصرف برق هدررفت بیشتری دارند (نقشه بالا نشان میدهد که آزادی اقتصاد در کدام کشورها بیشتر است و هرچه از رنگ سبز به بنفش نزدیکتر میشویم آزادی اقتصادی کمتر میشود. نقشه پایین نیز نشان میدهد که انرژی در کدام کشورها هدررفت کمتری دارد که ردهبندی تعدادی از کشورها در این نقشه نشان داده شده است و آلمان و ایتالیا در صدر این ردهبندی قرار دارند بدین معنا که مصرف انرژی در آنها کارایی بالایی دارد).
ارسال نظر