امیرکاویان، مدیرعامل توزیع و پخش صنایع غذایی بدر
«تولید بدون برنامهریزی فروش فلج میشود»
پربیراه نیست اگر بگوییم در صنعتی که به لحاظ ماهیت، عموم فعالیتهای آن مبتنی بر تجزیه و تحلیل اطلاعات انباشت شده بازارها و کالاها، و استخراج الگوها و سازوکارهای مناسب، برای تسهیل امور در آنها است؛ ما تقریبا هیچ منبع آکادمیکی نداریم. ما حتی یک رشته دانشگاهی که به شکل مستقیم به این مقوله بپردازد نداریم. وقتی یک پایگاه علمی منسجم برای گسترش دانش در چهارچوبی استاندارد وجود نداشته باشد، رویههای موجود در صنعت بهصورت سلیقهای و از کانال انتقال سینه به سینه شروع به گسترش در صنعت میکند؛ پرواضح است، این رویکردی مبتنی بر سعی و خطا است که موجب هرز رفتن بسیاری از منابع مختلف سازمان از جمله وقت و انرژی میشود.
همانطور که میدانید علوم مختلف از بررسی پدیدهها در طبیعت و استخراج قوانین حاکم بر آنها برای استفاده بشری بوجود آمدهاند. صنعت پخش نیز باید بر ساختاری آکادمیک و علمی بنا نهاده شود. این بررسی رفتار و تجربیات افراد، سازمانها، شرکتها در حوزه توزیع و فروش کالاهاست که باید مبنای قانونگذاری و تصمیمسازی در این صنعت قرار بگیرد. منابع مختلف در این صنعت باید آموزشی سازگار با ماهیت این صنعت ببینند برای مثال یک حسابدار در حوزه پخش با حسابدار عادی تفاوت زیادی دارد او باید مهارتهایی در رابطه با نحوه فروش کالاها و پیشبینی بازار آن کالا نیز داشته باشد، منابع انسانی فعال در حوزه پخش نیازمند آموزش خاص خود هستند آنها باید اصول و فنون مختلف در فرآیند توزیع و فروش محصولات را بهدرستی بیاموزند، به عنوان مثال فروشندگان ما باید بدانند که در هر منطقه جغرافیایی با فرهنگهای مختلف و ذائقه متفاوت چگونه باید اقدام به فروش کنند، شرکتهای پخش باید در منطقه فعالیت خود به الگوهای بهینه مسیریابی دسترسی داشته باشند یا بتوانند مسیرهای بهینه را استخراج کنند تا در شرایط مختلف و در بروز بحرانها بتوانند عملیات توزیع کالا را بهدرستی انجام دهند. عدم انسجام در ایجاد زیر ساخت در صنعت پخش، موجب شده ما در بسیاری موارد حتی به سطوح اولیه استاندارد آن نیز دسترسی نداشته باشیم. همین عوامل است که برای مثال طرح ایجاد اپلیکیشنی واحد برای ثبت سفارش مغازهدارها را با شکست مواجه میکند چون نظرات و علایق شخصی مانع از انجام این طرح میشود. حتی طرح آموزش فروشندگان که یکی از بدویترین الزامات در صنعت پخش است نیز در اواسط کار خود نیمهکاره رها شد. در این میان سوال اساسی این است که کدام نهاد یا سازمان باید با ورود به این مساله مشکلات را حل و فصل کرده و ساختاری منسجم و منظم در صنعت ایجاد کند؟
قدرت اصلی در سیستم اقتصادی کشور، دولت است که باید در سایه تعامل مناسب با فعالان این حوزه به ایجاد چهارچوبی هدفمند مبادرت کند. نقش انجمن صنعت پخش نیز بهعنوان مرجع اصلی تعاملات بنگاههای پخش و توزیع، نیز در اجرای این فرآیند بسیار مهم است. برای هر یک از منابع موجود در صنعت پخش، از منابع انسانی تا منابع سختافزاری نظیر ناوگان حمل و نقل باید سازوکار مناسبی طراحی و تدوین شود. علم مربوط به صنعت پخش دارای یکسری اصول بنیادین است اما رویههای اجرای آن در کشورهای مختلف متفاوت است لازمه ایجاد یک آموزش آکادمیک، تنها گذراندن واحدهای آموزشی دروس بازاریابی نیست، حتی فارغالتحصیلان دوره دکترا این رشته وقتی وارد بازار میشوند عملا فضای کاملا جدیدی را تجربه میکنند. صنعت پخش در کشور نیازمند انجام فرآیندهایی بهمنظور بررسی رفتارهای مختلف فروشندگان در بازار، نوع سلیقه و تقاضای مردم در نقاط مختلف، یافتن اقلام مناسب با این تقاضا، طراحی ناوگان حمل و نقل مناسب و... است که همگی باید سازگار با شرایط کشور طراحی و اجرا شوند. در میان انبوه سلیقهها و تجربیات، انجمن صنعت پخش باید مرکزیت اتخاذ تصمیمات بهینه قرار گیرد و دولت نیز تنها با عملکرد نظارتی به یاری این نهاد بیاید. لازم بهذکر است نباید فرآیند نظارت دولت به دخالت تبدیل شود. هرگونه دخالت دستوری دولت در تدوین قوانین بهخصوص در مبحث قیمتگذاری، سازوکار بهینه مبتنی بر بازار را به رویهای تورشدار بدل میکند.
توسعه صنعت پخش یک مزیت اقتصادی نیست یک نیاز است. دغدغه تمامی واحدهای تولیدی در سیستم اقتصادی برای تصمیم به ورود، ادامه روند، یا خروج از یک صنعت همگی در گرو پتانسیل بازار پیشرو و حجم تقاضا است. صنعت پخش مجرای اصلی شناساندن کالا به مصرفکننده و خلق بازارهای جدید برای تولیدکننده است. صنعت پخش نقشی حیاتی در توسعه تولید، اشتغال ملی و مهمتر از آن کنترل قیمتی کالاها دارد. صنعتی که عدم توجه به آن سالانه مبالغ هنگفتی را از مجاری مختلف از چرخه اقتصاد کشور خارج میکند.
ارسال نظر