نگاهی به چند اثر ماندگار در ادبیات و علوم انسانی
کتابهایی فراتر از اکنون
پایان معصومیت
با خواندن رمان «سالار مگسها» در مییابیم که جایزه نوبل سال ۱۹۸۳ بیهوده به نویسنده آن «ویلیام گلدینگ» اهدا نشده است. این رمان که بارها با ترجمههای مختلف به چاپ رسیده اخیرا با برگردان ناهید شهبازیمقدم به چاپ رسیده است. «سالار مگسها» رمانی است که آن را نمیتوان صرفا یک اثر دهه پنجاه قلمداد کرد زیرا نویسنده در کنار مطرح کردن دغدغههای زمان خود، با برگزیدن بیانی کنایی و پر از تمثیل و انتخاب مکانی در ناکجاآباد و زمانی نامشخص، به داستان هویتی فرازمانی و اسطورهای بخشیده است و باعث ماندگاری این اثر شده است. این رمان از لزوم حاکمیت قانون در جوامع انسانی میگوید و نشان میدهد که چگونه ترس و توحش میتواند پایان نقطه معصومیت انسان باشد. در رمان سالار مگسها هواپیمای حامل بچههای یک مدرسه در نزدیکی جزیرهای متروکه سقوط میکند و آنها بدون سرپرست موظف به اداره خودشان میشوند. پس از مدت کوتاهی گروه قانون گریز با توسل به اهرمهای زور و عوامفریبی جمعیت را به سوی توحش میکشند. بر اساس این داستان فیلمهایی ساخته شده است که برخی از آنها در ردیف شاهکارهای سینمای جهان است. سریال لاست نیز بسیاری از مضامین خود را از این داستان الهام گرفته است. «سالار مگسها» در ۳۲۰ صفحه و به قیمت ۲۰ هزار تومان از سوی انتشارات آموت به چاپ رسیده است.
رمانی به مثابه مانیفست سیاسی
«مکتب دیکتاتورها» اثر اینیاتسیو سیلونه با اینکه در سال ۱۹۳۸ به نگارش درآمده است تاکنون جذابیت خود را از دست نداده. این اثر در فارسی با برگردان مترجم برجسته مهدی سحابی بارها تجدید چاپ شده است. این کتاب داستان دو آمریکایی مشکوک و عجیب را تعریف میکند که برای یادگیری رموز دیکتاتور شدن به اروپا سفر کردهاند. کتاب مکتب دیکتاتورها ۱۴ فصل دارد و جز فصل نخست که شرح آشنایی و نخستین ملاقات این جمع است، ۱۳ فصل بعدی هرکدام به وجهی از وجوه اساسی حکومتهای دیکتاتوری میپردازد و در دل آن نیز به نکاتی جزئی دراینباره اشاره میکند و در اغلب موارد نیز نگاه او طنازانه و پر از کنایههای جذاب است که حاصل در هم آمیختن ماهیت دیکتاتوری و موقعیت کمیک این دو هالو و خیالاتی است که برای حکومت خود در آمریکا در سر میپرورانند.
برخورداری از چنین محتوایی باعث شد، باوجود انتشار مکتب دیکتاتورها در زادگاه خود نویسنده با مشکل و تاخیر روبهرو شود. کتاب حاضر تقریبا همزمان بارمان معروف نان و شراب (دیگر اثر معروف سیلونه) نوشته شد و همچون این رمان نیز برای بار نخست به زبان آلمانی در زوریخ منتشر شد. اما انتشار آن در ایتالیا بیست و چهار سال بعد اتفاق افتاد. زمان نگارش اثر ۱۹۳۸ و همزمانی آن با قدرت گرفتن دیکتاتورهایی نظیر هیتلر و موسولینی در اروپا نشان از زمانه شناسی نویسنده و درک این ضرورت که باید پرده از ماهیت چنین موجوداتی برداشت، دارد. به همین دلیل کتاب مملو است از گوشه کنایههای طنازانه به این دیکتاتورها. مکتب دیکتاتورها و کدهای مختلفی که از دیکتاتوری به خواننده ارائه میکند، به مثابه راهنمایی در خور تامل برای شناخت ماهیت دیکتاتوری و فهم ساختارهای این چنینی دارد که از دیرباز همین بوده و هست. «مکتب دیکتاتورها» در ۲۵۶ صفحه و به قیمت ۱۱ هزار تومان از سوی نشرماهی روانه بازار شده است.
سیر جباریت
تبیین وقایع آینده مستلزم دانشی است که هر پژوهشگری از عهده آن برنمیآید. چنین پیشبینیهایی نیازمند شناخت کامل روحیات انسانها و درک صحیح از موقعیت کنونی است. «مانس اشپربر»، روانشناس آلمانی از جمله نوابغی بود که در سن ۳۲ سالگی (در دهه ۳۰ میلادی) یعنی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ دوم جهانی بکشاند، نهتنها به عمق فاجعه پیشروی جهان پی برده بود بلکه در کتاب خود «بررسی روانشناختی خودکامگی» از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیشبینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. وقتی این کتاب منتشر شد نویسندهاش نهتنها مجبور شد برای مصونماندن از خشم نازیها، به زندگی پنهانی روی آورد بلکه حتی کمونیستهای پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند و پیروانشان حتی از دستزدن به این کتاب هم پرهیز میکردند.
اشپربر در این کتاب با تحلیل روانشناختی شخصیت و رفتار خودکامگان و دیکتاتوران، نشان میدهد که دیکتاتورها، بهخودیخود، خودکامه و جبار نمیشوند بلکه آنها محصول رفتار تودههایی هستند که خلقوخویِ «جباریت (دژسالاری / اقتدارگرایی)»، بخشی از وجود آنهاست. برای آنکه خودکامگی و دیکتاتوری برای همیشه از جامعهای رخت بربندد باید روحیه خودکامگیِ تودهها از بین برود. اشپربر نشان میدهد که چگونه شخصیت روانی یک خودکامه بهتدریج و در طول زمان تحول مییابد و او را از یک زندگی معمولی محروم میکند بهگونهای که «جبار» به تدریج دچار سادیسم (دیگرآزاری) و در مراحل بعدی دچار مازوخیسم (خودآزاری) میشود.
او از قول افلاطون مینویسد «هر کس میتواند شایسته صفت شجاع باشد، الا فرد جبار». و بعد خودش بهزیبایی و با تحلیل روانشناختی نشان میدهد که این سخن افلاطون چهقدر دقیق است. در واقع نشان میدهد که جباریت ویژگی است که جایگزین فقدان شجاعت میشود و این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و …) نمود دارد. اما وقتی آحاد تودههای شخصیتا جبار، در عالم واقع با یکی از جباران همراهی میکنند و او را حمایت میکنند، از او یک حاکمِ بهتماممعنی دیکتاتور میسازند. او در کتاب خود نشان میدهد که چگونه خودکامگان با سادهکردن مسائل پیچیده زندگی، راهحلهای عامهپسند ـ اما غیرقابلاجرا ـ ارائه میدهند و اصلا هم نگران قابلیت اجرا نبودن ایدههای خود نیستند چراکه آموختهاند وقتی راهحلشان به نتیجه نرسید بهراحتی میتوانند با انداختن مسوولیت این ناکامی به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنانشان چهقدر قدرتمندند و نمیگذارند تا آنها به اهدافشان برسند. کتاب «بررسی روانشناختی خودکامگی» با ترجمه علی صاحبی در ۱۶۰ صفحه و به قیمت ۱۵ هزار تومان از سوی انتشارات روشنگران و مطالعات زنان به چاپ رسیده است.
ارسال نظر