تلنگـری بر اقتصـــــــاد متعارف
مروری بر کتاب معتبر Nudge نوشته ریچارد تیلر و ساناستاین
یکی از مهمترین توجیهاتی که تیلر و ساناستاین در کتاب خود برای آزادیخواهی قیم مآبانه آوردهاند، بر حقایق مبتنی بر ماهیت بشری و روانشناسی قرار دارد. این کتاب نقدی بر فرضیه «انسان اقتصادی» محسوب میشود و این مساله را به چالش میکشد. آنان مثالهای تحقیقی بسیاری را ذکر میکنند که پرسشهایی را در مورد عقلایی بودن بسیاری از قضاوتها و تصمیماتی که افراد میگیرند، پیش میآورد. آنها بیان میکنند که برخلاف انسان اقتصادی، افراد بشر که به گونه «انسان اندیشهورز» متعلق هستند (یعنی گونه فعلی انسان)، خطاهای قابل پیشبینی در مورد استفاده خود از ابتکارات و اشتباهات مرتکب میشوند زیرا تحتتاثیر تعاملهای اجتماعی خود قرار میگیرند. این کتاب همچنین بر دو ویژگی فکری انسان تاکید میکند که ساناستاین و تیلر از آن بهعنوان «سیستم انعکاسی» و «سیستم اتوماتیک» نام میبرند. این دو سیستم در کتاب «فکر کردن، سریع و آهسته» اثر دنیل کانمن نیز ذکر شدهاند.
نویسندگان کتاب «تلنگر» ما را به سفری در مورد فرآیندهای انتخاب و تصمیمگیری در انسان میبرند و نظریاتی در اینخصوص ابراز میکنند. در این کتاب با تحقیقاتی کاربردی در مورد اقتصاد رفتاری و انتخابهای مصرفی افراد روبهرو میشویم. برای مثال اینکه ما تا چه اندازهای غذا میخوریم، بسته به چیزی است که در بشقابهای ما سرو میشود، غذایی که انتخاب میکنیم وابسته به آن چیزهایی است که جلو چشم گذاشته شدهاند و حتی مجلههایی که میخریم وابسته به آن چیزهایی است که در سوپرمارکتها و روزنامهفروشیها در مقابل ما قرار داده شدهاند. با این وجود همین تمایلات بشر نیز بر تصمیمات ما اثرگذار بوده و پیامدهای مهمی در پی خواهد داشت. برای مثال اینکه خانوادهها چقدر پسانداز و سرمایهگذاری میکنند، چه نوع وامی دریافت میکنند، چه بیمهای برای خود انتخاب میکنند و در نهایت حتی چه نوع ماشینی میرانند.
اقتصاد رفتاری که فاصلهای بین روانشناسی و اقتصاد را پوشش میدهد، مکررا بر این نکته تاکید کرده است که چگونه انتخابهای به ظاهر آزادانه ما تحتتاثیر گزینههایی قرار میگیرند که برای ما و در دسترس ما ارائه شدهاند. مهمترین کاری که تیلر و ساناستاین انجام دادهاند را میتوان این دانست که معتقدند هیچ نوع تصمیمگیری «خنثی» نیست و ذهنیت بر آن موثر است. خواه مساله موردبحث رستورانی باشد که غذا سرو میکند یا کسب و کار دیگری که پیشنهاد سرمایهگذاری در صندوقها را میدهد یا حتی دولتی که گزینههای درمانی مختلفی را برای بهداشت مطرح میکند. به عقیده آنان حتی جزئیات اندک و در ظاهر بیاهمیت نیز میتوانند اثرات بزرگی بر رفتار افراد داشته باشند.
برخی روشهای ارائه انتخابهای ممکن، میتواند موثرتر از سایرین باشد و برخی کمتر روی ما اثر گذاشته باشند یا به دلایلی نظیر عادتکردن نتوانیم نقش آنها را بر انتخاب خود به درستی شناسایی کنیم. با این حال، میتوان گفت که همیشه مساله تورش در انتخابها وجود دارد. تیلر و ساناستاین معتقدند که باید افراد را در انتخاب آزاد گذاشت و به همین دلیل دولت باید بهشدت از دخالت در این حیطه پرهیز کند. در مواردی که انتخاب کردن هم اهمیت زیادی برای فرد و هم دیگران دارد، برای مثال استفاده بیش از حد از مراقبتهای پزشکی توسط عدهای که میتواند منجر به بالا رفتن حق بیمه و حتی مالیاتستانی از دیگران در کشورهای پیشرفتهتر شود، پرسشهایی در مورد نحوه تصمیمگیری و انتخاب کردن افراد پیشمیآورد.
به دنبال تغییر در سیاستهای دولتی
تیلر، استاد اقتصاد و ساناستاین، استاد حقوق هستند و با کاری که در این کتاب انجام دادهاند، استدلالهایی در مورد نحوه انتخاب و تصمیمگیری در حوزههای پسانداز، قرض گرفتن، مصرف انرژی، سیگار کشیدن، بارداری در سنین پایین و بسیاری از موارد دیگر مطرح کردهاند. آنان یافتههای جذابی را در مورد اینکه چگونه افراد واقعا تصمیمگیری میکنند، عنوان کردهاند و توصیههایی را درخصوص روشهایی برای پسانداز بیشتر، متنوع کردن سبد سرمایهگذاری، سرمایهگذاری نکردن در سهام کارفرما، مباحث مربوط به وام، خرید انواع بیمه و موارد دیگر مطرح میکنند. با تمام این موارد، هدف اصلی آنان تغییر شکل سیاست بخش عمومی یعنی دولت بهنظر میرسد. این نکته با توجه به اینکه ساناستاین، مشاور غیررسمی باراک اوباما بوده است، قابلتوجهتر میشود. به همین دلیل نیز هست که بسیاری از توصیههایی که آنان کردهاند، به درد دولتها نیز میخورد تا افراد را به سوی زندگی سالمتر، ایمنتر و با رفاه بیشتر سوق دهند و همچنین معضلاتی مانند آسیبهای زیستمحیطی و افزایش هزینههای سلامت را نیز مورد بررسی قرار دهند.
ارسال نظر