رشد چشم بادامیها در فوتبال باشگاهی
فوتبال پربینندهترین ورزش در تلویزیون چین محسوب میشود، با این حال در لیگ داخلی این کشور معضلاتی همچون عدم سودآوری در نتیجه عدم تعادل بین کنترل دولتی و تجاریسازی آن وجود داشت. وضعیت نه چندان مناسب باشگاهی در این کشور بر تیم ملی آن نیز تاثیرگذار بود. از سوی دیگر باید به اثر چرخهای که در مورد اسپانسر شدن در فوتبال و میزان رشد آن وجود دارد دقت کرد: کیفیت پایینتر لیگ میتواند موجب به این شود که اسپانسرها و فعالان اقتصادی که به دنبال تبلیغات کالاها و خدمات ارائه شده خود هستند، تمایل کمتری به این کار داشته باشند یا تمایل به پرداخت آنان برای تقبل هزینههای گزاف پایین باقی بماند. همین امر منجر به این میشود که سودآوری پایین باشگاهها انگیزه سرمایهگذاران را برای ورود به باشگاهداری و هزینههای زیاد و سود اندک آن کاهش دهد. عدم ورود سرمایهگذاران به این حیطه موجب میشود نگاه اقتصادی در باشگاهها وجود نداشته باشد و این خود میتواند منجر به اتلاف منابع شود.
اتلاف منابع و اقتصاد ضعیف باشگاهها نیز بر کیفیت آنها و نحوه مدیریت صحیح آنها تاثیرگذار است. این چرخه تا زمانی که برخی اصلاحات در فعالیت اقتصادی باشگاهها اعمال نمیشد، تداوم مییافت. لیگ چین در مجموع ۳ دسته دارد که هر سه تحت نظر دولت اداره میشوند. تیمهای حرفهای نیز تا مدت زیادی در اختیار شاخههای محلی انجمن فوتبال چین قرار داشتند. مشکلات بسیاری در اداره تیمهای حرفهای در این کشور وجود داشتند که عمدتا به دلیل قوانین و مقرراتی بود که از سوی مقامات چینی روی آن گذاشته شده بود و مشکلاتی نیز در حیطه سرمایهگذاری و سایر مسائل نظیر ترانسفر بازیکنان، استفاده از بازیکنان خارجی و دیگر موارد وجود داشت که بر عملکرد تیمهای چینی تاثیرگذار بود. چین به دلیل جمعیت قابل توجه خود و این نکته که با بالا رفتن قدرت خرید و شکلگیری طبقه متوسط در آن، در کنار رشد اقتصادی قابل قبول در چند دهه اخیر، میتواند بازار بسیار مناسبی برای کالاها و خدمات ارائه شده از سوی تولیدکنندگان داخلی و خارجی باشد که درصدد استفاده از مزایای بازاریابی و بینندگان تلویزیونی فراوان رقابتهای ورزشی در چین هستند. این شرکتها میدانند که توسعه ورزشهایی مانند فوتبال که مخاطبان فراوانی دارد، میتواند منجر به سودآوری مناسبی برای آنان شود.
گوآنگجو و نشانههای تغییر
با این همه به نظر میرسد چین در حال تغییر دادن برخی سیاستهای خود در سالهای اخیر باشد. هنرنمایی تیم گوآنگجو و خرید ستارههای بینالمللی و مربیان سرشناس از سوی این تیم حاکی از این است که نگاه تجاری تا حدودی در این کشور ریشه گرفته است. اکثر سهام این باشگاه متعلق به «گروه املاک اورگرانده» است که حدود ۵۷ درصد از آن را به خود اختصاص میدهد و شرکت معروف تجارت الکترونیکی «علی بابا» نیز دیگر سهامدار مشهور آن با حدود ۳۸ درصد از سهام این باشگاه بوده و بقیه سهام این باشگاه نیز قابل معامله است. براساس گزارشی که فوربس از تیمهای ثروتمند چینی تهیه کرده است، این باشگاه در صدر قرار گرفته است و نتایجی که کسب کرده حاکی از رویکرد صحیح اقتصادی این باشگاه و نقش مدیریت آن است.
این باشگاه که در سال ۱۹۵۴ تاسیس شده و پیشتر دچار رسواییهای تبانی شده بود در سال ۲۰۰۹ از سوی گروه اورگرانده خریداری شد و به سرعت به تیمی مطرح در این کشور تبدیل شد به گونهای که توانسته است در سالهای متوالی دهه دوم سده جدید قهرمان چین شده و در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ قهرمان آسیا شود. همچنین کافی است نگاهی به اسپانسرهای لیگ چین در سالهای مختلف و ارزش قرارداد سالانه آنها انداخت تا به اهمیت روزافزون تجاریسازی این ورزش و توسعه آن با رویکردی اقتصادی پی برد. در سال ۲۰۰۴، شرکت تلفن همراه زیمنس قرارداد سالانه ۸ میلیون یورویی با لیگ چین امضا کرد. در سال ۲۰۱۱ ارزش قراردادها که به مدت سه سال بسته شده بود به ۶۵ میلیون یوآن میرسید اما بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ ارزش آن رشد چشمگیری یافته است و به ترتیب به ۱۵۰، ۱۶۵، ۵/ ۱۸۱ و در نهایت به مرز ۲۰۰ میلیون یوآن رسیده است.
ارسال نظر