ماجرای یک فیلم و هزارتوهای خودمان - ۷ دی ۹۱
سینا قنبرپور
خبرنگار حوادث
اگر «بورخس» این روزها تهران بود، از آنها که در کوچه و خیابانهای شهر «دشنه»* به دست میگیرند چه مینوشت؟ «خورخه لوئیس بورخس» آرژانتینی هزارتوهایش را چگونه مینوشت، اگر آن فیلم زورگیری را میدید؛ همان فیلمی که در بیستودومین روز از آذرماه، رییس قوهقضائیه آن را فیلمی تکاندهنده خواند.
قصه فیلمهای مسعود کیمیایی هم نبود. شخصیتهای این فیلم با شخصیتهای دهه چهل و پنجاهی کیمیایی بیگانه بودند. قصه ، قصه «زورگیری» بود. در قانون مجازات اسلامی، «سرقت به عنف» میخوانندش در اصطلاح خودمانی «خفتگیری».
خبرنگار حوادث
اگر «بورخس» این روزها تهران بود، از آنها که در کوچه و خیابانهای شهر «دشنه»* به دست میگیرند چه مینوشت؟ «خورخه لوئیس بورخس» آرژانتینی هزارتوهایش را چگونه مینوشت، اگر آن فیلم زورگیری را میدید؛ همان فیلمی که در بیستودومین روز از آذرماه، رییس قوهقضائیه آن را فیلمی تکاندهنده خواند.
قصه فیلمهای مسعود کیمیایی هم نبود. شخصیتهای این فیلم با شخصیتهای دهه چهل و پنجاهی کیمیایی بیگانه بودند. قصه ، قصه «زورگیری» بود. در قانون مجازات اسلامی، «سرقت به عنف» میخوانندش در اصطلاح خودمانی «خفتگیری».
سینا قنبرپور
خبرنگار حوادث
اگر «بورخس» این روزها تهران بود، از آنها که در کوچه و خیابانهای شهر «دشنه»* به دست میگیرند چه مینوشت؟ «خورخه لوئیس بورخس» آرژانتینی هزارتوهایش را چگونه مینوشت، اگر آن فیلم زورگیری را میدید؛ همان فیلمی که در بیستودومین روز از آذرماه، رییس قوهقضائیه آن را فیلمی تکاندهنده خواند.
قصه فیلمهای مسعود کیمیایی هم نبود. شخصیتهای این فیلم با شخصیتهای دهه چهل و پنجاهی کیمیایی بیگانه بودند. قصه ، قصه «زورگیری» بود. در قانون مجازات اسلامی، «سرقت به عنف» میخوانندش در اصطلاح خودمانی «خفتگیری». در هر حال نسخهاش را آیتالله آملی لاریجانی، رییس قوهقضائیه، چهارشنبه قبل پیچید؛ « با اشرار برخورد کنید. وقوع این جنایات و انتشار فیلم آن موجب ناامنی است، چنین اتفاقاتی در کشور اسلامی ما تکاندهنده است و نیروی انتظامی باید دور جدید برخورد با اشرار را آغاز کند.»
قاضیالقضات کشورمان به صراحت تاکید کرد: «حسب موازین شرعی و قانونی مصوب، تفاوتی میان بهکارگیری سلاح سرد یا گرم وجود ندارد و در حکم محاربه و مجازات آن نیز اعدام است.» اما آیا آن 4 نفری که در فیلم منتشر شده در دنیای مجازی زورگیری کردهاند، این جمله رییس قوهقضائیه را شنیدهاند؟
فیلمی که آیتالله لاریجانی آن را «تکاندهنده» خواند ساعت ۱۹ و ۳۱ دقیقه نیمه آذرماه، پایگاه خبری - تحلیلی «عصرایران» منتشر کرد. در آن فیلم، زورگیری آن ۴ نفری که سوار بر دو موتورسیکلت بودند فقط ۳۵ ثانیه به طول انجامید. از لحظهای که دو موتورسوار جوان منتظر پشت در یک خانه را دوره کردند تا لحظهای که با زدن ضربه دشنهای به صورت او رهایش کردند، اما فیلمی که پایگاه خبری - تحلیل «عصرایران» آن را منتشر کرده ۲ دقیقه است. چند بار حادثه را مرور کرده است. یکبار شهروندانی را نشان میدهد که آن سوی کوچه ایستادهاند؛ آن سوی کوچهای روایتگر فیلم آن را ۷متری توصیف میکند. حادثه یکبار هم چنان مرور میشود که خودروهای عبوری را مد نظر قرار دهد. هیچ کدام واکنشی به آنچه در آن کوچه روی داده نشان نمیدهند. در همین ۳۵ ثانیهای که زورگیری در آن روی داده است یک پراید سورمهای رنگ که تاکسی سرویس است، از کنار زورگیران و قربانیشان میگذرد. بلافاصله پشت سر پراید، یک دستگاه سمند قرمز رنگ سر میرسد و بعد از آن یک موتورسوار. آخرین خودرویی که در این ۳۵ ثانیه زورگیری شاهد ماجراست نیز یک سمند فسفری رنگ تاکسی است.
فیلم دو دقیقهای پایگاه خبری عصر ایران تا جمعه 24 آذرماه 1هزار کامنت به خود دیده است و فقط 400 فقره از آن اجازه انتشار یافتهاند. این فیلم روز شنبه 18 آذرماه سوژه ویژهنامه خبری «شوک» روزنامه ایران شد و همان روز خبرنگار خبرگزاری مهر در مراسمی که فرمانده پلیس کشور در آن حضور داشت موضوع را مطرح کرد. سردار اسماعیل احمدی مقدم، در پاسخ به این موضوع گفت: «من در جریان تمام سرقتهای پایتخت نیستم، چراکه این حوزه دارای مسوول است و رییس پلیس پایتخت باید وقوع سرقت را کنترل و با سارقان برخورد کند، البته اگر سرقت مهمی رخ دهد، به اطلاع من میرسد. ضمن اینکه اگر خبرنگاری موضوع را به من اطلاع دهد، آن را پیگیری میکنم.»
اما از یکشنبه تا چهارشنبه اتفاق دیگری در این باره نیفتاد، تا اینکه رییس قوهقضائیه درباره فیلم واکنش نشان داد و بعد نوبت به مجلس رسید. «محمدعلی اسفنانی»، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، شامگاه ۲۲ آذرماه و بعد از اظهارنظر رییس قوهقضائیه به پایگاه خبری - تحلیلی عصرایران گفت: «از زمان پخش صحنههای این زورگیری، عزم و مطالبه عمومی برای تشدید مجازات حاملان و استفادهکنندگان سلاح سرد جدیتر شده است و همانطور که رییس قوهقضائیه نیز امروز اعلام کرد مجازات شرعی کسانی که از سلاح سرد استفاده میکنند به عنوان محارب میتواند اعدام هم باشد.» اما گویا سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس که اینگونه عجولانه قول تصویب قانونی را میداد نکتهای را فراموش کرده بود، نکتهای که «بهمن کشاورز» وکیل دادگستری و یکی از حقوقدانان شهره کشور بر آن انگشت گذاشته بود. او تاکید کرده بود: «واضح است خلافکاران ابزار و اسلحه موردنیاز خود را به هر ترتیب که باشد تهیه میکنند و اجرای این قانون [تشدید مجازات حاملان و استفادهکنندگان سلاح سرد] صرفا مردم عادی را که در معرض هجوم و خطر خلافکاران قرار دارند خلع سلاح میکند.» این حقوقدان همچنین بر نکتهای دیگر انگشت فشرده بود که «مردم بدون سلاح با چهار نفر موتورسوار قمه به دست چه میتوانند بکنند؟ بنابراین به نظر میرسد تا زمانی که نیروی انتظامی به اندازه کافی تجهیز و به تمام شهر مسلط نشده است، باید ترتیبی داده شود تا مردم عادی با احراز صلاحیت، بتوانند به ابزارهایی نظیر «شوکر»، «افشانه فلفل» و سلاحهای کمری گازی که با گاز CO۲ فعال میشوند، مسلح شوند تا هم قادر به دفاع از خود باشند و هم در اینگونه موارد بیاعتنا و منفعل نمانند، زیرا استفاده از چاقو، قمه و امثال اینها در توان مردم عادی نیست.»
حالا از انتشار این فیلم زورگیری دو هفتهای سپری شده است، هنوز شنبه آخر پاییز از میان باران و برف بیرون نزده بود، مرکز اطلاعرسانی پلیس تهران بزرگ خبر داد که آن 4 زورگیری که فیلم آنها در اینترنت منتشر شده بود شناسایی و دستگیر شدهاند. با وجود این دستگیری و حتی اگر آن لایحهای که آقای سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس از آن یاد میکند هم تصویب شود، سوالهایی بدون پاسخ باقی است؛ آن 4 جوان که در فیلم زورگیری فقط یکی یک ماسک بر بینی و دهان داشتند چه کسانی بودند؟ آنها چگونه از شناخته شدن نمیهراسیدند؟ از کدام طبقه اجتماعی بودند؟ آیا قربانی خود را میشناختند یا همینطور بیهدف او را یافته بودند و سوالهایی از این دست که بیشتر از تصویب شدن لایحه تشدید مجازات حاملان و استفادهکنندگان سلاح سرد میتواند در کنترل و مهار زورگیری کمک کند.
به نظر نمیرسد هیچکدام از شخصیتهای «هزارتوهای بورخس» از میان سطور داستانهای او گریخته باشند و سر از خیابانهای تهران و شهرهای ایران درآورده باشند، حتی آن مرد انگلیسی که با شمشیری نیشابوری «زخم شمشیر» را رقم زد. بورخس از ایران و دشنههایش هم خبرداشته است، اما در هزارتوهای او از اصفهان و دیگر نقاط، نام خواجه نظام الملک و نظایر او به گوش میرسد تا زورگیران. رد زورگیران این روزهای شهرهایمان را باید در هزارتوهای خودمان بجوییم.
پینوشت:
*«دشنه» نام یکی از قصههایی است که در کتاب «هزارتوهای بورخس» آمده است.
خبرنگار حوادث
اگر «بورخس» این روزها تهران بود، از آنها که در کوچه و خیابانهای شهر «دشنه»* به دست میگیرند چه مینوشت؟ «خورخه لوئیس بورخس» آرژانتینی هزارتوهایش را چگونه مینوشت، اگر آن فیلم زورگیری را میدید؛ همان فیلمی که در بیستودومین روز از آذرماه، رییس قوهقضائیه آن را فیلمی تکاندهنده خواند.
قصه فیلمهای مسعود کیمیایی هم نبود. شخصیتهای این فیلم با شخصیتهای دهه چهل و پنجاهی کیمیایی بیگانه بودند. قصه ، قصه «زورگیری» بود. در قانون مجازات اسلامی، «سرقت به عنف» میخوانندش در اصطلاح خودمانی «خفتگیری». در هر حال نسخهاش را آیتالله آملی لاریجانی، رییس قوهقضائیه، چهارشنبه قبل پیچید؛ « با اشرار برخورد کنید. وقوع این جنایات و انتشار فیلم آن موجب ناامنی است، چنین اتفاقاتی در کشور اسلامی ما تکاندهنده است و نیروی انتظامی باید دور جدید برخورد با اشرار را آغاز کند.»
قاضیالقضات کشورمان به صراحت تاکید کرد: «حسب موازین شرعی و قانونی مصوب، تفاوتی میان بهکارگیری سلاح سرد یا گرم وجود ندارد و در حکم محاربه و مجازات آن نیز اعدام است.» اما آیا آن 4 نفری که در فیلم منتشر شده در دنیای مجازی زورگیری کردهاند، این جمله رییس قوهقضائیه را شنیدهاند؟
فیلمی که آیتالله لاریجانی آن را «تکاندهنده» خواند ساعت ۱۹ و ۳۱ دقیقه نیمه آذرماه، پایگاه خبری - تحلیلی «عصرایران» منتشر کرد. در آن فیلم، زورگیری آن ۴ نفری که سوار بر دو موتورسیکلت بودند فقط ۳۵ ثانیه به طول انجامید. از لحظهای که دو موتورسوار جوان منتظر پشت در یک خانه را دوره کردند تا لحظهای که با زدن ضربه دشنهای به صورت او رهایش کردند، اما فیلمی که پایگاه خبری - تحلیل «عصرایران» آن را منتشر کرده ۲ دقیقه است. چند بار حادثه را مرور کرده است. یکبار شهروندانی را نشان میدهد که آن سوی کوچه ایستادهاند؛ آن سوی کوچهای روایتگر فیلم آن را ۷متری توصیف میکند. حادثه یکبار هم چنان مرور میشود که خودروهای عبوری را مد نظر قرار دهد. هیچ کدام واکنشی به آنچه در آن کوچه روی داده نشان نمیدهند. در همین ۳۵ ثانیهای که زورگیری در آن روی داده است یک پراید سورمهای رنگ که تاکسی سرویس است، از کنار زورگیران و قربانیشان میگذرد. بلافاصله پشت سر پراید، یک دستگاه سمند قرمز رنگ سر میرسد و بعد از آن یک موتورسوار. آخرین خودرویی که در این ۳۵ ثانیه زورگیری شاهد ماجراست نیز یک سمند فسفری رنگ تاکسی است.
فیلم دو دقیقهای پایگاه خبری عصر ایران تا جمعه 24 آذرماه 1هزار کامنت به خود دیده است و فقط 400 فقره از آن اجازه انتشار یافتهاند. این فیلم روز شنبه 18 آذرماه سوژه ویژهنامه خبری «شوک» روزنامه ایران شد و همان روز خبرنگار خبرگزاری مهر در مراسمی که فرمانده پلیس کشور در آن حضور داشت موضوع را مطرح کرد. سردار اسماعیل احمدی مقدم، در پاسخ به این موضوع گفت: «من در جریان تمام سرقتهای پایتخت نیستم، چراکه این حوزه دارای مسوول است و رییس پلیس پایتخت باید وقوع سرقت را کنترل و با سارقان برخورد کند، البته اگر سرقت مهمی رخ دهد، به اطلاع من میرسد. ضمن اینکه اگر خبرنگاری موضوع را به من اطلاع دهد، آن را پیگیری میکنم.»
اما از یکشنبه تا چهارشنبه اتفاق دیگری در این باره نیفتاد، تا اینکه رییس قوهقضائیه درباره فیلم واکنش نشان داد و بعد نوبت به مجلس رسید. «محمدعلی اسفنانی»، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، شامگاه ۲۲ آذرماه و بعد از اظهارنظر رییس قوهقضائیه به پایگاه خبری - تحلیلی عصرایران گفت: «از زمان پخش صحنههای این زورگیری، عزم و مطالبه عمومی برای تشدید مجازات حاملان و استفادهکنندگان سلاح سرد جدیتر شده است و همانطور که رییس قوهقضائیه نیز امروز اعلام کرد مجازات شرعی کسانی که از سلاح سرد استفاده میکنند به عنوان محارب میتواند اعدام هم باشد.» اما گویا سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس که اینگونه عجولانه قول تصویب قانونی را میداد نکتهای را فراموش کرده بود، نکتهای که «بهمن کشاورز» وکیل دادگستری و یکی از حقوقدانان شهره کشور بر آن انگشت گذاشته بود. او تاکید کرده بود: «واضح است خلافکاران ابزار و اسلحه موردنیاز خود را به هر ترتیب که باشد تهیه میکنند و اجرای این قانون [تشدید مجازات حاملان و استفادهکنندگان سلاح سرد] صرفا مردم عادی را که در معرض هجوم و خطر خلافکاران قرار دارند خلع سلاح میکند.» این حقوقدان همچنین بر نکتهای دیگر انگشت فشرده بود که «مردم بدون سلاح با چهار نفر موتورسوار قمه به دست چه میتوانند بکنند؟ بنابراین به نظر میرسد تا زمانی که نیروی انتظامی به اندازه کافی تجهیز و به تمام شهر مسلط نشده است، باید ترتیبی داده شود تا مردم عادی با احراز صلاحیت، بتوانند به ابزارهایی نظیر «شوکر»، «افشانه فلفل» و سلاحهای کمری گازی که با گاز CO۲ فعال میشوند، مسلح شوند تا هم قادر به دفاع از خود باشند و هم در اینگونه موارد بیاعتنا و منفعل نمانند، زیرا استفاده از چاقو، قمه و امثال اینها در توان مردم عادی نیست.»
حالا از انتشار این فیلم زورگیری دو هفتهای سپری شده است، هنوز شنبه آخر پاییز از میان باران و برف بیرون نزده بود، مرکز اطلاعرسانی پلیس تهران بزرگ خبر داد که آن 4 زورگیری که فیلم آنها در اینترنت منتشر شده بود شناسایی و دستگیر شدهاند. با وجود این دستگیری و حتی اگر آن لایحهای که آقای سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس از آن یاد میکند هم تصویب شود، سوالهایی بدون پاسخ باقی است؛ آن 4 جوان که در فیلم زورگیری فقط یکی یک ماسک بر بینی و دهان داشتند چه کسانی بودند؟ آنها چگونه از شناخته شدن نمیهراسیدند؟ از کدام طبقه اجتماعی بودند؟ آیا قربانی خود را میشناختند یا همینطور بیهدف او را یافته بودند و سوالهایی از این دست که بیشتر از تصویب شدن لایحه تشدید مجازات حاملان و استفادهکنندگان سلاح سرد میتواند در کنترل و مهار زورگیری کمک کند.
به نظر نمیرسد هیچکدام از شخصیتهای «هزارتوهای بورخس» از میان سطور داستانهای او گریخته باشند و سر از خیابانهای تهران و شهرهای ایران درآورده باشند، حتی آن مرد انگلیسی که با شمشیری نیشابوری «زخم شمشیر» را رقم زد. بورخس از ایران و دشنههایش هم خبرداشته است، اما در هزارتوهای او از اصفهان و دیگر نقاط، نام خواجه نظام الملک و نظایر او به گوش میرسد تا زورگیران. رد زورگیران این روزهای شهرهایمان را باید در هزارتوهای خودمان بجوییم.
پینوشت:
*«دشنه» نام یکی از قصههایی است که در کتاب «هزارتوهای بورخس» آمده است.
ارسال نظر