موسیقی سنتی در تعزیه - ۲ آذر ۹۱
علیرضا میر علی نقی
پژوهشگر موسیقی
تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست، برخى با باور به ایرانى بودن این نمایش آیینى، پاگیرى آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینه سه هزار ساله سوگوارى بر مرگ پهلوان مظلوم داستانهاى ملى ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینهساز شکلگیرى آن دانستهاند و برخى دیگر با استناد به گزارشهایى، پیدایى آن را مشخصا از ایران بعد از اسلام و مستقیما از ماجراى کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش مىدانند. سوگوارى براى شهیدان کربلا از سوى دوستداران آل على (ع) در عراق، ایران و برخى از مناطق شیعهنشین دیگر انجام مىگرفت، چنانکه ابوحنیفه دینورى، ادیب، دانشمند و تاریخنگار عرب، در کتاب خود ـ اخبارالطوال ـ از سوگوارى براى خاندان على (ع) به روزگار امویان خبر مىدهد.
پژوهشگر موسیقی
تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست، برخى با باور به ایرانى بودن این نمایش آیینى، پاگیرى آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینه سه هزار ساله سوگوارى بر مرگ پهلوان مظلوم داستانهاى ملى ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینهساز شکلگیرى آن دانستهاند و برخى دیگر با استناد به گزارشهایى، پیدایى آن را مشخصا از ایران بعد از اسلام و مستقیما از ماجراى کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش مىدانند. سوگوارى براى شهیدان کربلا از سوى دوستداران آل على (ع) در عراق، ایران و برخى از مناطق شیعهنشین دیگر انجام مىگرفت، چنانکه ابوحنیفه دینورى، ادیب، دانشمند و تاریخنگار عرب، در کتاب خود ـ اخبارالطوال ـ از سوگوارى براى خاندان على (ع) به روزگار امویان خبر مىدهد.
علیرضا میر علی نقی
پژوهشگر موسیقی
تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست، برخى با باور به ایرانى بودن این نمایش آیینى، پاگیرى آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینه سه هزار ساله سوگوارى بر مرگ پهلوان مظلوم داستانهاى ملى ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینهساز شکلگیرى آن دانستهاند و برخى دیگر با استناد به گزارشهایى، پیدایى آن را مشخصا از ایران بعد از اسلام و مستقیما از ماجراى کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش مىدانند. سوگوارى براى شهیدان کربلا از سوى دوستداران آل على (ع) در عراق، ایران و برخى از مناطق شیعهنشین دیگر انجام مىگرفت، چنانکه ابوحنیفه دینورى، ادیب، دانشمند و تاریخنگار عرب، در کتاب خود ـ اخبارالطوال ـ از سوگوارى براى خاندان على (ع) به روزگار امویان خبر مىدهد. اما شکل رسمى و آشکار این سوگوارى، به روایت ابن اثیر، براى نخستین بار به روزگار حکمرانى دودمان ایرانى آل بویه صورت گرفت و آن چنان بود که معزالدوله احمد ابن بویه در دهم محرم سال 352 ق «در بغداد به مردم دستور داد که براى حسین بن على دکانهایشان را ببندند و بازارها را تعطیل کنند و خرید و فروش نکنند و نوحه بخوانند و جامههاى سیاه بپوشند و مردم چنین کنند...».
تعزیه، در لغت به معنى سوگوارى، برپاى داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر، و پرسیدن از خویشان مرده است؛ ولى در اصطلاح، به گونهاى از نمایش مذهبى منظوم گفته مىشود که در آن عدهاى اهل ذوق و کار آشنا در مناسبتهاى مذهبى و به صورت غالب، در جریان سوگواریهاى ماه محرم براى باشکوهتر نشان دادن آن مراسم یا به نیت آمرزیده شدن مردگان، آرزوى بهرهمندى از شفاعت اولیاى خدا به روز رستخیز، بازیافت تندرستى، یا براى نشان دادن ارادت و اخلاص فزون از اندازه به اولیا ـ به ویژه اهل بیت پیامبر علیهمالسلام، با رعایت آداب و رسوم و تمهیدهایى خاص و نیز بهرهگیرى از ابزارها و نواها و گاه نقوش زنده برخى از موضوعات مذهبى و تاریخى مربوط به اهل بیت ـ به ویژه واقعه کربلا را پیش چشم بینندگان بازآفرینند. تعزیه یا شبیهخوانى در اصل نمایشى است برپایه قصهها و روایات مربوط به زندگى و مصائب خاندان پیامبر اسلام و بهخصوص وقایع ماه محرم سال ۶۱ هجرى در کربلا براى امام حسین (ع) و خاندانش. ابتدا دستههایى وجود داشتند که از برابر تماشاچیان مىگذشتند و با سینه زدن، زنجیر زدن و کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانهها و علمها و نیز همآوازى و همسرایى در خواندن نوحه، ماجراى کربلا را به مردم یادآورى مىکردند. در مرحله بعد آوازها کمتر شد و نشانهها بیشتر و یکى دو واقعهخوان ماجراى کربلا را نقل مىکردند و سنج و طبل و نوحه آنها را همراهى مىکرد. چندى بعد، تعدادى از نقالان، چند شبیه یا لباسهاى نزدیک به واقعیت، شبیهسازى مصائب خود را شرح مىدادند. در مرحله بعد، شبیهها با هم گفت و شنید مىکردند؛ بعد بازیگران پدید آمدند.
در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهایى خود را طى کرد و به شکلى که مىشناسیم در آمد. به دلیل حفظ حرمت، فقط مردان در این دستهها حضور مىیافتند و نقش زنان را جوانان کمسال بازى مىکردند. در ابتداى دوره قاجاریه، تعزیه، بهدلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگان و سیاسی، دامنهدارتر شد. بعدها در نمایشخانههاى موقت بهنام تکیه یا حسینیه این نمایشها اجرا مىشدند. تاریخ دقیق ساختمان یکى از این تکیههاى ثابت یعنى تکیه نوروزخان، 1177 ه.ش، مقارن اوایل سالهاى سلطنت فتحعلىشاه است. در نخستین مراحل تعزیه، بسیارى از نقالان مذهبى و غیرمذهبى به بازى در آن پرداختند به این ترتیب تعزیه از مایه و سبک نقالى تاثیر گرفت. تعزیه در دوره ناصرالدینشاه قاجار به اوج شکوه و توسعه خود رسید. ساختمان مدور تکیه دولت در چهار طبقه، مجللترین نمایشخانههاى تعزیه بوده است. پس از ناصرالدین شاه، تعزیه رفتهرفته اهمیت خود را از دست داد. در دوره محمد علیشاه و احمد شاه به دلیل دگرگونیهاى اجتماعى و سیاسى از حمایت اشراف محروم گشت. پس از کنار زده شدن محمد على شاه از حکومت (1327 ق) استفاده از تکیه دولت براى تعزیهخوانى ممنوع گشت، و در سال 1311 ش، با ممنوع شدن تظاهرات مذهبى، اجراى تعزیه نیز یکسره موقوف گردید. چنین شد که تعزیه موقعیت خود را از دست داد و اندکاندک روى به فراموشى نهاد. در سالهاى آغاز دیکتاتورى رضاشاه، یعنى پس از 1304 ش، اجراى تعزیه رفتهرفته ممنوع اعلام گردید و پاى به دوران افول خویش نهاد و در روستاها و شهرهاى دور افتاده دوران انحطاط را پیمود. پس از شهریور 1320 شمسی، دیگربار سر برآورد. تعزیه به شکلى بسیار ساده و به ندرت در برخى از شهرها و روستاهاى دور افتاده اجرا شد. متن تعزیه یا تعزیهنامه، اغلب شعر بود و شعر تعزیه عامیانه بود. زمینه شعرى تعزیه را رسم مرثیهسرایى ایجاد مىکرد و وقایع و داستانش را اساطیر و حماسههاى مذهبى که از طریق نقالى مذهبى به او رسیده بود، تشکیل مىداد. در تعزیه، موسیقى جایگاه مهمى داشت و تعدادى سنت در موسیقى از طریق اجراى تعزیه بهوجود آمد. یکى از ارزشهاى نمایشى آوازهاى تعزیه در آن بود که قطعهها و مقامهاى موسیقى با موضوع و شخص انطباق مىیافت. دستههاى نوازنده موسیقى در هیئتهاى هفت یا هشت نفرى قرار مىگرفتند و سازها عبارت بودند از شیپور، نی، قرهنی، طبل، دهل، کرنا و سنج. اثر چندین عامل موسیقایی را میتوان در موسیقی تعزیه یافت که مهمترین آنها تقسیمات موسیقی ایرانی است که اجزای اصلی آوازهای تعزیه را شکل میدهد. در اکثر شهرها برای شبیهسازی، ردیف خاصی را سرمشق قرار میدهند. آوازهای دشتی و شوشتری، بیشترین کاربرد را در آوازهای مذهبی و تعزیه دارند. در بین آنها موسیقیای که در مناطق مختلف ایران اجرا میشود نقش مهمی در تعزیه دارد. در کنار تعزیههایی که در مناطق مرکزی و قسمتی از پایتخت اجرا میشود، تعزیه در فارس، گیلان، مازندران، آذربایجان، لرستان و خراسان و کرمانشاه و بوشهر به وسیله آوازهای محلی در کنار تقسیمات موسیقایی ایرانی همراهی میشود. هر کسی میتواند به راحتی حضور موسیقی سنتی ایرانی را در اکثر تعزیهها در شکل آواز یا موسیقی دستگاهی تعزیه که به وسیله آلات موسیقی چون بوق و نی و کرنا و... اجرا میشود ببیند.
پژوهشگر موسیقی
تاریخ پیدایش تعزیه به صورت دقیق پیدا نیست، برخى با باور به ایرانى بودن این نمایش آیینى، پاگیرى آن را به ایران پیش از اسلام به پیشینه سه هزار ساله سوگوارى بر مرگ پهلوان مظلوم داستانهاى ملى ایران نسبت داده و این آیین را مایه و زمینهساز شکلگیرى آن دانستهاند و برخى دیگر با استناد به گزارشهایى، پیدایى آن را مشخصا از ایران بعد از اسلام و مستقیما از ماجراى کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش مىدانند. سوگوارى براى شهیدان کربلا از سوى دوستداران آل على (ع) در عراق، ایران و برخى از مناطق شیعهنشین دیگر انجام مىگرفت، چنانکه ابوحنیفه دینورى، ادیب، دانشمند و تاریخنگار عرب، در کتاب خود ـ اخبارالطوال ـ از سوگوارى براى خاندان على (ع) به روزگار امویان خبر مىدهد. اما شکل رسمى و آشکار این سوگوارى، به روایت ابن اثیر، براى نخستین بار به روزگار حکمرانى دودمان ایرانى آل بویه صورت گرفت و آن چنان بود که معزالدوله احمد ابن بویه در دهم محرم سال 352 ق «در بغداد به مردم دستور داد که براى حسین بن على دکانهایشان را ببندند و بازارها را تعطیل کنند و خرید و فروش نکنند و نوحه بخوانند و جامههاى سیاه بپوشند و مردم چنین کنند...».
تعزیه، در لغت به معنى سوگوارى، برپاى داشتن یادبود عزیزان از دست رفته، تسلیت، امر کردن به صبر، و پرسیدن از خویشان مرده است؛ ولى در اصطلاح، به گونهاى از نمایش مذهبى منظوم گفته مىشود که در آن عدهاى اهل ذوق و کار آشنا در مناسبتهاى مذهبى و به صورت غالب، در جریان سوگواریهاى ماه محرم براى باشکوهتر نشان دادن آن مراسم یا به نیت آمرزیده شدن مردگان، آرزوى بهرهمندى از شفاعت اولیاى خدا به روز رستخیز، بازیافت تندرستى، یا براى نشان دادن ارادت و اخلاص فزون از اندازه به اولیا ـ به ویژه اهل بیت پیامبر علیهمالسلام، با رعایت آداب و رسوم و تمهیدهایى خاص و نیز بهرهگیرى از ابزارها و نواها و گاه نقوش زنده برخى از موضوعات مذهبى و تاریخى مربوط به اهل بیت ـ به ویژه واقعه کربلا را پیش چشم بینندگان بازآفرینند. تعزیه یا شبیهخوانى در اصل نمایشى است برپایه قصهها و روایات مربوط به زندگى و مصائب خاندان پیامبر اسلام و بهخصوص وقایع ماه محرم سال ۶۱ هجرى در کربلا براى امام حسین (ع) و خاندانش. ابتدا دستههایى وجود داشتند که از برابر تماشاچیان مىگذشتند و با سینه زدن، زنجیر زدن و کوبیدن سنج و نظایر آن و حمل نشانهها و علمها و نیز همآوازى و همسرایى در خواندن نوحه، ماجراى کربلا را به مردم یادآورى مىکردند. در مرحله بعد آوازها کمتر شد و نشانهها بیشتر و یکى دو واقعهخوان ماجراى کربلا را نقل مىکردند و سنج و طبل و نوحه آنها را همراهى مىکرد. چندى بعد، تعدادى از نقالان، چند شبیه یا لباسهاى نزدیک به واقعیت، شبیهسازى مصائب خود را شرح مىدادند. در مرحله بعد، شبیهها با هم گفت و شنید مىکردند؛ بعد بازیگران پدید آمدند.
در آخرین نیم قرن دوره صفویه، تعزیه تحول نهایى خود را طى کرد و به شکلى که مىشناسیم در آمد. به دلیل حفظ حرمت، فقط مردان در این دستهها حضور مىیافتند و نقش زنان را جوانان کمسال بازى مىکردند. در ابتداى دوره قاجاریه، تعزیه، بهدلیل حمایت شاهان و طبقه مرفه جدید بازرگان و سیاسی، دامنهدارتر شد. بعدها در نمایشخانههاى موقت بهنام تکیه یا حسینیه این نمایشها اجرا مىشدند. تاریخ دقیق ساختمان یکى از این تکیههاى ثابت یعنى تکیه نوروزخان، 1177 ه.ش، مقارن اوایل سالهاى سلطنت فتحعلىشاه است. در نخستین مراحل تعزیه، بسیارى از نقالان مذهبى و غیرمذهبى به بازى در آن پرداختند به این ترتیب تعزیه از مایه و سبک نقالى تاثیر گرفت. تعزیه در دوره ناصرالدینشاه قاجار به اوج شکوه و توسعه خود رسید. ساختمان مدور تکیه دولت در چهار طبقه، مجللترین نمایشخانههاى تعزیه بوده است. پس از ناصرالدین شاه، تعزیه رفتهرفته اهمیت خود را از دست داد. در دوره محمد علیشاه و احمد شاه به دلیل دگرگونیهاى اجتماعى و سیاسى از حمایت اشراف محروم گشت. پس از کنار زده شدن محمد على شاه از حکومت (1327 ق) استفاده از تکیه دولت براى تعزیهخوانى ممنوع گشت، و در سال 1311 ش، با ممنوع شدن تظاهرات مذهبى، اجراى تعزیه نیز یکسره موقوف گردید. چنین شد که تعزیه موقعیت خود را از دست داد و اندکاندک روى به فراموشى نهاد. در سالهاى آغاز دیکتاتورى رضاشاه، یعنى پس از 1304 ش، اجراى تعزیه رفتهرفته ممنوع اعلام گردید و پاى به دوران افول خویش نهاد و در روستاها و شهرهاى دور افتاده دوران انحطاط را پیمود. پس از شهریور 1320 شمسی، دیگربار سر برآورد. تعزیه به شکلى بسیار ساده و به ندرت در برخى از شهرها و روستاهاى دور افتاده اجرا شد. متن تعزیه یا تعزیهنامه، اغلب شعر بود و شعر تعزیه عامیانه بود. زمینه شعرى تعزیه را رسم مرثیهسرایى ایجاد مىکرد و وقایع و داستانش را اساطیر و حماسههاى مذهبى که از طریق نقالى مذهبى به او رسیده بود، تشکیل مىداد. در تعزیه، موسیقى جایگاه مهمى داشت و تعدادى سنت در موسیقى از طریق اجراى تعزیه بهوجود آمد. یکى از ارزشهاى نمایشى آوازهاى تعزیه در آن بود که قطعهها و مقامهاى موسیقى با موضوع و شخص انطباق مىیافت. دستههاى نوازنده موسیقى در هیئتهاى هفت یا هشت نفرى قرار مىگرفتند و سازها عبارت بودند از شیپور، نی، قرهنی، طبل، دهل، کرنا و سنج. اثر چندین عامل موسیقایی را میتوان در موسیقی تعزیه یافت که مهمترین آنها تقسیمات موسیقی ایرانی است که اجزای اصلی آوازهای تعزیه را شکل میدهد. در اکثر شهرها برای شبیهسازی، ردیف خاصی را سرمشق قرار میدهند. آوازهای دشتی و شوشتری، بیشترین کاربرد را در آوازهای مذهبی و تعزیه دارند. در بین آنها موسیقیای که در مناطق مختلف ایران اجرا میشود نقش مهمی در تعزیه دارد. در کنار تعزیههایی که در مناطق مرکزی و قسمتی از پایتخت اجرا میشود، تعزیه در فارس، گیلان، مازندران، آذربایجان، لرستان و خراسان و کرمانشاه و بوشهر به وسیله آوازهای محلی در کنار تقسیمات موسیقایی ایرانی همراهی میشود. هر کسی میتواند به راحتی حضور موسیقی سنتی ایرانی را در اکثر تعزیهها در شکل آواز یا موسیقی دستگاهی تعزیه که به وسیله آلات موسیقی چون بوق و نی و کرنا و... اجرا میشود ببیند.
ارسال نظر