تغییر ریل قطار اقتصاد اصفهان از ایستگاه مدیریت به مقصد برنامهریزی
تغییر مدیر، جواب میدهد؟
گروه گزارش- نقشه راهی که دولت قبل «کاغذ پاره» خطابش کرد، امروز دوباره از بایگانی راکد به میزهای مدیران بازگشته است: احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی، گرچه هزاران حرف و جدل را رقم زد، با این همه راهگشای امور دولت روحانی لقب گرفت؛ اما تغییرات مدیریتی پس از آن، هنوز دگرگونی خاصی، آن گونه که در انتخابات ریاست جمهوری آتی موثر باشد به سوغات نیاورده. راحت میتوان گفت که پی ریزی ساختار قانون و از همه مهم تر ایجاد فضای سیاست گذاری با ثبات در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وظیفه یک دولت کارآمد است .
گروه گزارش- نقشه راهی که دولت قبل «کاغذ پاره» خطابش کرد، امروز دوباره از بایگانی راکد به میزهای مدیران بازگشته است: احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی، گرچه هزاران حرف و جدل را رقم زد، با این همه راهگشای امور دولت روحانی لقب گرفت؛ اما تغییرات مدیریتی پس از آن، هنوز دگرگونی خاصی، آن گونه که در انتخابات ریاست جمهوری آتی موثر باشد به سوغات نیاورده. راحت میتوان گفت که پی ریزی ساختار قانون و از همه مهم تر ایجاد فضای سیاست گذاری با ثبات در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی وظیفه یک دولت کارآمد است .
این، از دل مدیریت و از بن برنامه ریزی برمی خیزد. ساده تر آنکه در دولت گذشته که سازمان مدیریت و برنامه ریزی منحل شد، جز گره خوردن مشکلات و گم شدن نقشه راه برای اصفهان و کشور نتیجه دیگری نداشت. اما این همه ماجرا نیست: در استان اصفهان علیرضا همدانیان وقتی بر صندلی معاونت مدیریت و برنامهریزی استانداری نشست، اولویت اصلی خود را به مدیریت خلاصه کرد و به همین منظور مدام در زمینه مدیریت آب، مدیریت جمعیت، مدیریت صنایع و کشاورزی صحبت به میان آورد. دولت احمدی نژاد رفت و دولت روحانی آمد. ذاکر اصفهانی جای خود را به رسول زرگرپور داد اما همدانیان تا دوسالی کم و بیش در جایگاه معاونت ابقا شد و در گفت وگویی در خصوص برنامه ریزی در استان اصفهان چنین گفت: اصفهان، اولین استانی است که در سال ۹۳ طرح آمایش سرزمین را اجرا کرد. خروجی این طرح به ما می گوید در ۵ درصد از مساحت ۱۷۰ کیلومتری استان اصفهان تقریباً ۷۶ درصد از جمعیت، چیزی حدود ۵۶ درصد صنایع، ۲۳ درصد راه ها و ۳۵ درصد مراکز آموزشی کشور قرار دارد.
بررسی این طرح به ما نشان می دهد که روند حرکتی در کشور باید به چه سمتی باشد، به سمت چه صنایعی باید حرکت کنیم. چهل سال پیش بر خلاف توصیه ها ذوب آهن، فولاد مبارکه، پتروشیمی و شرکت نفت را در قلب اصفهان متمرکز کردند اما اکنون متولیان دستگاه های اجرایی باید با کار کارشناسی بررسی کنند که استقرار چه صنایعی در چه شهرستان هایی باید صورت بگیرد. خرداد ۹۳ و پس از احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی در کل کشور به دستور رییس جمهوری، مسعود صفاری پور پس از بازنشستگی همدانیان؛ سرپرست سازمان برنامه و بودجه اصفهان می شود. مدیرکل سابق اقتصادی و بینالملل که از بدنه معاونت برنامهریزی به سمت رییس سازمان برنامهریزی و مدیریت استان رسید؛ و وارث مشکلاتی شد که اقتصاد و برنامهریزی اصفهان را زمینگیر کرده بود.
هرچند او به خوبی می دانست که سرپرست دوره گذار است و فرصتی برای پی ریزی بنای بزرگ مدیریت و برنامه ریزی نخواهد داشت. همان روزها شرق اصفهان در گزارش جنجالی خود که واکنش همدانیان را نیز به دنبال داشت نوشت: اصلاحطلبان در توان اجرایی و اتوریته مدیریتی صفاری پور برای احیای سازمان تردید دارند و توانایی و ظرفیتهای کارشناسی لازم نیز به واسطه اقدامات اصولگرایان در معاونت برنامهریزی در اختیار او نیست. با این حال حلقههای متصل کننده او به دانشگاه و پشتوانههای آکادمیک صفاریپور و نیز پیشبرد تحسین برانگیز سند آمایش استان که با هماهنگی خوب دستگاههای استان تحت نظارت وی انجام شد؛ امیدها را برای احیای جایگاه سازمان و بازگشت نظارت و برنامهریزی به مدیریت استان اصفهان زنده نگاه داشته است.
با این همه وقتی سازمان مدیریت و برنامه ریزی در کشور دوپاره شد؛ سازمان را ه استقلال از معاونت استانداری را گرفت و مدیر« برنامه و بودجه» با کش و قوس از دانشگاه اصفهان آمد. با طرح نام دکتر نعمت الله اکبری، دوباره نعش نیمه جان سند آمایش استان به میانه اقتصاد استان افتاد. او از مدت ها پیش تاکنون همواره سعی کرده آمایش را در استان جا بیندازد که شاید کاری آسان به نظرآید ولی همراه کردن مدیرانی که تا دیروز از سند آمایش دلخوشی و شاید اطلاعی نداشتند، بسیار سخت بوده و هست. در همین میان وقتی دنیای اقتصاد اصفهان میزگردی در این رابطه برگزار کرد و سند توسعه و آمایش را همزمان نشانه گرفت؛ دکتر بابک صفاری از دانش آموختگان اقتصاد اصفهان و از شاگردان دکتر اکبری در نقد سیستم های مدیریتی استان اظهار داشت: ساختار و سیاست های سازمان برنامه و بودجه اصفهان از سازمان برنامه و بودجه کشور مجزا نیست. امروز ما میراث دار دوره ای هستیم که در آن به آمار و ارقام اعتقادی نبود و امروز باید خوشحال باشیم که ارقام بازگشته اند و کسی به آنها کاغذ پاره نمیگوید. از سال ۸۵ به بعد در اصفهان آمار و اطلاعات مناسبی نداریم.
اما برای تدوین آمایش سرزمین، همه دیتاهای لازم را تا سال ۹۰ به صورت دقیق در تمام بخشها استحصال کرده ایم و در واقع تمام آمار، اطلاعات و دیتاها تا سال۱۳۹۰ به صورت کامل وجود دارد. در شورای ملی آمایش سرزمین کشور اعلام شد که اصفهان یکی از ریزترین دیتاها را برای آمایش در دست دارد و به ریزترین مسائل هم ورود پیدا کرده؛ چراکه تا لایههای پایین آماری پیش رفتیم تا اطلاعات دقیقی به دست آوریم و قطعا با این وضعیت، دیتاها و تجزیه و تحلیل های بسیار خوبی در دست داریم. شخصا در کشور هیچگونه سند آمایش سرزمین استانی را سراغ ندارم که به اندازه ارقام و آمار و اطلاعات سند آمایش استان اصفهان کامل باشد، البته شاید علت آنچه رخ داده و تاکنون اجرایی نشده این بوده که مدیران ارشد استان، نتایج آن را خوش ندارند و اصولا نتایج به دست آمده در برنامهریزی، خوشایند مدیران نیست. خوشبختانه در دولت گذشته افرادی آمار و اطلاعات استان را نگهداریکرده و برخی مدیران قبلی سازمان برنامهریزی اصفهان به آمار اعتقاد داشته اند، اما آنچه امروز از زبان مدیران استان درباره نتایج آمایش سرزمین گفته میشود و از آن به عنوان سند بالادستی گردشگری، فرهنگ و هنر و علم و دانش مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان در استان یاد میشود ، بخشی از نتایج دلخواه و خوشایند آنان از آمایش استان است اما اصولا بیشتر نتایج آن با دیدگاه و خواست مدیران استان یکی نیست. این سخنان صفاری نشان از نگاه به آینده دارد نگاهی که می گوید شاید نتایج خوشایند برخی ها نباشد ولی واقعیتی که استان باید با آن سر و کله بزند.
هنوز چند وقتی بیش نگذشته که نعمت الله اکبری با حکم محمدباقر نوبخت عنوان رییس سازمان مدیریت برنامه و بودجه استان اصفهان را به عهده گرفته و صندلی سازمان دوباره جابه جا شده است: فردی که سال ها در شورای برنامه ریزی استان اصفهان بوده و با زیر و بم برنامه ریزی و آینده این استان آشنا است و هنگامی که نامه اقتصاددانان به احمدی نژاد را می خوانیم در پایانش امضای او را هم می بینیم و باید باور کنیم که مدیریت اقتصاد استان هرچند عمری از دولت یازدهم نمانده در آستانه پوست اندازی است. او برنامهریزی را مقدم بر مدیریت می داند و مهمتر آنکه دیدگاه های کیفی او به آمار متکی است، چراکه معتقد است که قبل از یک مدیریت خوب نیازمند یک برنامه ریزی خوب هستیم. اظهاراتش در این خصوص بسیاراست: اسناد توسعه استان در سه زمینه اقتصادی اجتماعی و زیست محیطی تهیه و در ۲۳ اسفند ۹۳ در شورای برنامه ریزی استان به تصویب رسید. شورای برنامه ریزی ۲۴ جلسه به بررسی این مطالعات اختصاص داد و یکی از اهدافی که دنبال میکردیم یعنی ارتقا دانش سازمانی مدیران دستگاه ها طی ارایه این گزارش ها اتفاق افتاد و یکی از آن نتایج اینکه بعد از دو سال کسی دیگر سخن از صنعت و گسترش در استان نزد یا دیگر جرات زدن نداشت. در جلسه شورای ملی آمایش یک ساعت من حرف زدم و دو ساعت اعضا حاضر در جلسه و طی صحبتها و نکاتی که گفته می شد برخی مخالفت ها که در کشور به صورت آشکار و پنهان وجود دارد را با تمام وجود حس کردم. همه گویی در تلاش هستند که بگویند: این استان که نیازی ندارد.
مساله ای که متاسفانه ما مدیران استان اصفهان نیز به آن دامن زده ایم و می زنیم به شکل های گوناگون که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست.من نزدیک به یک ساعت و نیم فقط گوش دادم و هیچ نگفتم و بعد از آن به حضار گفتم لطفا عینک بدبینی را از چشمانتان بر دارید تا با هم حرف بزنیم. اگر چه من آتشین طی بیست دقیقه جلسه را میخکوب کردم ولی برخی از آنها نیز در گوش های خود پنبه کرده بودند. اصفهان از نظر شما برخوردار است .اما اصفهان پیش از آن که برخوردار باشد «باربردار» است و بار بسیاری از مسایل کشور را به دوش می کشد. اصفهان استانی است که برفش بیش است ولی بامش بیش نیست. اصفهان تا همین دو سال پیش روزی دو میلیون لیتر بنزین یورو چهار تولید می کرد ولی یک لیتر آن در اصفهان مصرف نمی شد و به تهران و استانهای دیگر صادر می شد. اصفهان یازده درصد برق کشور را تولید می کند و دود و سرب ناشی از مصرف مازوت مصرفی را هر شب به حلقوم مردم می ریزد. اصفهان ورزش قهرمانی کشور را شکل می دهد ولی سرانه فضای ورزشی اصفهان به نیم متر هم نمی رسد و ته جدول استانها به لحاظ سرانه فضای ورزشی است.
آنچه مشخص است تغییر در سازمان برنامه و بودجه استان اصفهان موجب شده تا دیدگاه صرفا مدیریتی به دیدگاه تلفیقی برنامه ها و اسناد بالادستی و سپس مدیریت تبدیل شود. نگاه صرف مدیریتی در هشت سال حاکمیت خود دست کم در اصفهان نتوانست کاری را پیش ببرد و در عین حال اصفهان که عنوان صنعتی ترین را یدک میکشید با رکود مواجه شد و استان را سرمایه گریز جلوه داد. تا جایی که مسئولان مدام از سرمایه گریزی صحبت میکردند، زاینده رود خشک باز منتظر آینده ای نامعلوم نشست و طرح هایی که قرار بود آب را و آبادانی را به اصفهان بیاورد از نفس افتادند تا معضلات عجیب و غریب گریبان استان را بگیرد و دیگر مدیریت صرف راه چاره نباشد. حال باید منتظر نشست و دید که آیا دیدگاه برنامه محور آن هم بر مبنای سند آمایش استان که بدنه مدیریتی اصفهان از آن گریزان است میتواند اصفهان را در برابر چالش های پیش رویش نجات دهد یا نه. وفاداری و پایبندی مدیران اقتصادی استان به سند آمایش حتی در کمترین میزان، بیشترین تغییرات را درپی خواهد داشت.
بسیاری صنایع باید با بودجه استان و حتی حضور در متن آن خداحافظی کنند، سنتی ها به تغییرات عمده تکنولوژیک رو بیاورند و نوگرایان به آموزش و انتقال فناوری های نوین تا تفکر مدیریتی و به دنبال آن سرمایه و بازار و صنایع در سنتی ترین استان کشور دگرگون شود. روندی که در همین ابتدا سختی فراوان و پیچ های تند تاریخی را در برابر اقتصاد استان نهاده است، اما هرچه هست ادامه رکود و دست و پا زدن در اقتصاد نیمه جان محکوم به شکست خواهد بود: برای اصفهان و اصفهانی تغییرات ناگزیر است ولی این جسم نیمه جان به تعبیر دکتر اکبری آیا توان یک دوره درمانی سخت را تاب می آورد تا پای از سنت بکشد و دامن در مدرنیته پهن کند؟ همچنان باید به انتظار تصمیم نشست....
ارسال نظر