تاکتیک‌های محبوبیت
یاسین نمکچیان دبیر گروه فرهنگ و هنر مرگ مرتضی احمدی یکبار دیگر واکنش رسانه‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی را برانگیخت و خیلی‌ها به‌طور مفصل درباره خاموشی این هنرمند پیشکسوت نوشتند. نکته کلیدی ماجرا درباره راز ماندگاری هنرمندانی همچون احمدی که حتی در 90 سالگی هم می‌توانند کاریزمای خود را حفظ کنند و قلب میلیون‌ها مخاطب را به تسخیر دربیاورند در نکته‌های ظریفی نهفته است. چند روز قبل، انوشیروان ارجمند بازیگر توانای ایران بعد از یک دوره بیماری تسلیم مرگ شد اما هرگز خاموشی‌اش با حجم وسیعی از واکنش‌ها روبه‌رو نشد. شاید اگر کارنامه کاری ارجمند و احمدی را در عرصه بازیگری با یکدیگر مقایسه کنیم؛ درمواقع متعدی حتی ارجمند بازی‌های درخشان‌تری هم به یادگار گذاشته و در چند مجموعه تاریخی؛ به نقش‌های کلیدی جان داده است. اینکه چرا مرگ انوشیروان ارجمند با واکنش‌های متفاوت رسانه‌ها و مخاطبان روبه‌رو نمی‌شود و در مقابل چنین حجم وسیعی از اظهارنظرها و خاطره‌گویی‌ها و افسوس‌خوردن‌ها برای یک هنرمند 90 ساله شکل می‌گیرد به سازوکار زندگی شخصی آدم‌هایی شبیه مرتضی احمدی بازمی‌گردد. او در عرصه بازیگری نقش چندان درخشانی بازی نکرده و حضورش در این عرصه به ایفای نقش‌های فرعی سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی مربوط می‌شود. انگار خودش هم می‌دانست که برای تثبیت حضورش در جایگاه فرهنگ و هنر باید به شاخه‌های دیگری چنگ بیندازد تا بتواند از گرداب پر تلاطم هنر ایران جان سالم به در ببرد. تیزهوشی احمدی باعث ‌شد تا علاوه بر بازیگری، دلبسته موسیقی تهران شود و قدم در راهی بگذارد که خیلی‌ها به آن بی‌توجه بوده‌اند. او با تلاش در عرصه موسیقی روحوضی و پیش پرده خوانی، از یکسو توانست بخش وسیعی از فرهنگ گرد و خاک‌گرفته سرزمین مادری‌اش را از گرداب فراموشی نجات بدهد و از سویی دیگر جایگاه مهمی را برای شخصیت هنری‌اش به ارمغان بیاورد. حتی هواداری‌اش از تیم پرسپولیس تهران و رگ غیرتی که برای طرفداری تیم محبوبش متورم می‌کرد تاکتیک قابل تامل مرتضی احمدی برای رسیدن به محبوبیت بود. رفتار فوتبالی او حتی برای طرفداران دو آتشه استقلال هم شیرین بود و هرگز کسی او را به‌خاطر حمایت از سرخ‌ها مواخذه نکرد. مهم‌ترین شیوه هنرمندانی همچون احمدی برای رسیدن به محبوبیت که با شهرت زمین تا آسمان فرق می‌کند استفاده از ابزارهای متفاوتی است که در دسترس آنها قرار می‌گیرد. آنها به شناخت دقیقی از جامعه دست پیدا می‌کنند و نیازهای مخاطب را مورد واکاوی قرار می‌دهند و در طول سال‌های زندگی خود، درست در مسیر خواسته‌های مردم حرکت می‌کنند. آنها هرگز شتاب نمی‌گیرند و سعی می‌کنند بدون حاشیه و آهسته راه بروند و برای آدم‌هایی که از کنارشان رد می‌شوند لبخند بزنند و دست تکان بدهند. راز موفقیت و محبوبیت هنرمندانی که می‌توانند رگ مخاطب را در دست بگیرند در شاخص‌های ناشناخته و شناخته شده‌ای پنهان است. حضور پررنگ در عرصه هنر شاید بتواند شهرت به وجود بیاورد اما بی‌تردید محبوبیت نمی‌آورد. تجربه ثابت کرده که تنها آن دسته از نویسندگان و سینماگران و... با اقبال عمومی روبه‌رو می‌شوند که هنر و زندگی شخصی خود را در هم می‌آمیزند و در هر دو عرصه همچون یک آرتیست تمام‌عیار عمل می کنند. رازی که مرتضی احمدی و آدم‌هایی از این دست خیلی خوب لمسش کرده‌اند.