پوپولیسم چیست؟
پوپولیسم بهمفهوم ساده ایدههای سیاسی و واکنشهایی است که برای حمایت از مردم عادی و بیان آنچه آنها میخواهند صورت میگیرد. پوپولیسم اعتقاد دارد که تصمیمسازی حکومت جدا از نظریات حزبها و نهادهای مختلف باید مبتنی بر خواست مردم صورت گیرد. در این دیدگاه ترجیحات مردم عین حق است و باید میان مردم و حکومت رابطه مستقیم وجود داشته باشد. در نگاه اول بهظاهر بد به نظر نمیرسد، دیدگاهی که تا این حد نگران مردم و دغدغههایشان است.
پوپولیسم در حد نهایی خود بهدنبال تقسیم کردن جامعه به دوبخش است؛ گروه مردم عادی و گروه طبقات حکومتی که دارای فساد هستند یا آنچه مردم خواهانش هستند را اجرا نمیکنند.
پوپولیسم بهمفهوم ساده ایدههای سیاسی و واکنشهایی است که برای حمایت از مردم عادی و بیان آنچه آنها میخواهند صورت میگیرد. پوپولیسم اعتقاد دارد که تصمیمسازی حکومت جدا از نظریات حزبها و نهادهای مختلف باید مبتنی بر خواست مردم صورت گیرد. در این دیدگاه ترجیحات مردم عین حق است و باید میان مردم و حکومت رابطه مستقیم وجود داشته باشد. در نگاه اول بهظاهر بد به نظر نمیرسد، دیدگاهی که تا این حد نگران مردم و دغدغههایشان است.
پوپولیسم در حد نهایی خود بهدنبال تقسیم کردن جامعه به دوبخش است؛ گروه مردم عادی و گروه طبقات حکومتی که دارای فساد هستند یا آنچه مردم خواهانش هستند را اجرا نمیکنند. چارچوبی که نهایتا به این دستهبندی ختم شود میتواند اهرمی قدرتمند در دست رهبران پوپولیستی مردم قرار دهد، برای مثال در فضای انتخاباتی یک فرد با استفاده از دغدغههای کنونی مردم، تودهای از گروههای مختلف مردم را که بازیگران اصلی انتخابات هستند پشت سر خود قرار داده و هر روز بر تعداد آرای خود میافزاید. تحت این شرایط امکان توفیق آنها در کسب منصب مورد نظر بسیار محتملتر از زمانی است که تنها بر پایه ساختارهای فکری و اصولی در مورد سیاستهای آینده خود صحبت میکنند. این همان نقطهای است که در رابطه با پوپولیسم مورد انتقاد است. بهتر است در این یادداشت به برخی مزایا و معایت پوپولیسم اشاره کنیم.
شاید بهترین مزیت پوپولیسم این باشد که گاهی اوقات به بیان مسائلی در جامعه میپردازد که همه مردم بهنوعی از آن ناراحتند و از عوارض آن رنج میبرند اما نمیتوانند به آن موضوع اشاره کنند یا آن را مورد نقد قرار دهند، و این در شرایطی است که دولت حاکم نیز نه تنها بستری برای آن فراهم نمیکند بلکه اصلا در مورد آن صحبتی نمیکند و بهطور کلی از بحث در مورد آن اجتناب میکنند. برای مثال مناظرات انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری را بهیاد آورید. مناظرات بیش از آنکه به سمت بیان دیدگاههای سیاسی و اقتصادی کشور در آینده حرکت کند، حول مسائلی نظیر اتهام وجود فساد مالی در بین نامزدان و اطرافیان آنان انجام میشد. عده زیادی از مردم در مقابل چنین مناظراتی برای نامزد خود سوت و کف میزدند، اما بهراستی چرا؟ پاسخ روشن است؛ تا قبل از آن در کشور بستری برای مبارزه با فساد مالی ولااقل شفافسازی در این زمینه وجود نداشت. مردم در گفتوگوهای روزمره خود دائما از این مسائل صحبت میکردند و حالا کسی آمده بود و از زبان آنها در رسانه عمومی این مسائل را مطرح میکرد. گاهی اوقات پوپولیسم سر بلند میکند تا صدای نارضایتی مردم از عدم توجه بهفرهنگ و آداب و رسومشان و محرومیتهایشان را بهگوش حکومت برساند.
از مهمترین برنامههای تبلیغاتی نامزدان ریاستجمهوری، سفرهای استانی به مناطق مختلف است یا در آمریکا سفر به ایالات مختلف این کشور، در این راستا نامزدان از تریبون استفاده کرده و شروع به گفتن مشکلات آن منطقه از زبان مردم و بومیان آن میکنند. رنجهایی که سالها مردم آن را تحمل کردهاند ولی فضایی برای بیان آن نداشتهاند که اغلب اوقات این صحبتها با تشویقهای مردمی همراه میشود. بهنظر میرسد تا اینجا کسی از پوپولیسم بدش نیاید، حرکتی سیاسی برای بیان رنج و درد مردم. اما ضعف بزرگ پوپولیسم تمرکز صرف بر اخلاقیات است. وقتی یک رهبر پوپولیست در حال بیان درد و رنج مردم است بهشدت به نقد و انتقاد از حکومت یا دولت حاکم میپردازد، اشکالات و کمبودهای آنان را بیان میکند و فقط با تکیه بر همین صحبتها طرفداران بیشمار خود را جذب میکند. اما یک فاکتور حیاتی در این میان گم میشود؛ دلیل این مشکلات چه بوده؟
برآمده از چه اتفاقاتی این کمبودها شکل گرفته؟ چرا دولت یا حکومت نتوانسته بر این مشکلات فایق آید؟ این فاکتور اصلی همان چارچوب اصولی و منطقی نقد است. وقتی مشکلی از زبان مردم بیان میشود اگر اسلوبی برای آن بخواهیم پایهگذاری کنیم، نخست آنکه باید دلیل آن را بیان کنیم و بهدقت تشریح کنیم که بر اساس چه شواهد، آمار و ارقامی کوتاهی دولت محرز است. در مرحله بعد و مهمتر باید ذکر شود که فرد نقدکننده که اکنون گروه یا نهادی را به باد انتقاد و اتهام گرفته خودش در این زمینه چه سابقه سیاسی دارد و چه راهکاری برای درمان آن دارد؟ متاسفانه جریانهای پوپولیستی با استفاده از مشکلات متعدد مردم همانند همدلی صبور و مهربان به بیان دردهای آنان میپردازند و آنان را بر موج انتخاباتی خود سوار میکنند اما پس از رسیدن به مقصد حتی در برخی مواقع آنچه را خود متهم میکردند با درجات بیشتر و در سطح بالاتری انجام میدهند. شاید درجه فساد مالی در دولت قبل در بخشهای مختلف خود گویای این مطلب باشد.
پوپولیسم اگر بر پایه مستندات و چارچوب فکری مناسبی باشد در برخی اوقات موجب ظهور ساختارهای نو در کشورها و بهخصوص در بخش اقتصادی میشود اما مردم باید درنظر داشته باشند در اکثر اوقات بهخصوص در جوامعی که مشکلات اقتصادی بیشماری گریبان مردم را گرفته میتواند اهرمی خطرناک برای سوء استفاده از مردم در رسیدن به قدرت باشد. برای مثال در حال حاضر مضرات دادن یارانه نقدی در سطح وسیع، که بهصورت تورم، افزایش بیکاری و کاهش تولید نمایان میشود برای اقتصاددانان محرز است، و مردم نیز آن را لمس کردهاند. اما متاسفانه برخی نامزدان ریاستجمهوری از افزایش آن یا حتی چند برابر کردن آن صحبت میکنند، امری که در واقع بهنوعی خرید رای مردم به قیمت تباهی اقتصاد کشور در سالهای آینده خواهد بود. بنابراین بر مردم است تا با دانستن ماهیت اصولی یا پوپولیستی شعارهای مطرح، به تمایز نامزدان پرداخته و انتخابی صحیح را انجام دهند.
ارسال نظر