داعش به نظریات پایان دنیایی متوسل شده است
و اینک آخرالزمان
هر روز که میگذرد، اسرار جدیدی از گروه تروریستی «داعش» کشف میشود. با وجود اقدامات داعش در انتشار اخبار، عکس و فیلمهای تبلیغاتی جهت جذب عناصر یا ارعاب مردم، این گروه تروریستی همواره تلاش کرده است که موضوع گروه «نیروهای ویژه» خود موسوم به «ارتش خلافت» یا «ارتش دابق» را مخفی نگه دارد. اما ارتش دابق چیست، و چرا داعش سعی دارد آن را از رسانهها دور نگه دارد؟ سایت «رقه در سکوت سربریده میشود» اعلام کرد، پس از سیطره داعش بر مناطقی از حومه شرقی حلب و عقب نشینی آن از حومه شمالی این شهر، «عمر الشیشانی» سرکرده نظامی این گروه در آن زمان به همراه «ابومحمد الامریکی» (در سوریه به هلاکت رسید) و «ابو ایمن العراقی» از سران بارز داعش تصمیم گرفتند که گروهی را به نام «جیش الخلافه» یا «جیش دابق» تشکیل دهند.
هر روز که میگذرد، اسرار جدیدی از گروه تروریستی «داعش» کشف میشود. با وجود اقدامات داعش در انتشار اخبار، عکس و فیلمهای تبلیغاتی جهت جذب عناصر یا ارعاب مردم، این گروه تروریستی همواره تلاش کرده است که موضوع گروه «نیروهای ویژه» خود موسوم به «ارتش خلافت» یا «ارتش دابق» را مخفی نگه دارد. اما ارتش دابق چیست، و چرا داعش سعی دارد آن را از رسانهها دور نگه دارد؟ سایت «رقه در سکوت سربریده میشود» اعلام کرد، پس از سیطره داعش بر مناطقی از حومه شرقی حلب و عقب نشینی آن از حومه شمالی این شهر، «عمر الشیشانی» سرکرده نظامی این گروه در آن زمان به همراه «ابومحمد الامریکی» (در سوریه به هلاکت رسید) و «ابو ایمن العراقی» از سران بارز داعش تصمیم گرفتند که گروهی را به نام «جیش الخلافه» یا «جیش دابق» تشکیل دهند.
براساس این گزارش، این سه تن از سرکردگان بارز داعش برای تشکیل این گروه، نیروهایی را از چچن، ازبکستان و به ویژه کشورهای آفریقایی جذب کردند و آنان را در فرودگاه «الجراح» (فرودگاه کشیش در حومه شرقی حلب) آموزش دهند. با افزایش تعداد جنگجویان، تعداد اردوگاههای آموزشی نیز افزایش یافت. ارتش دابق اکنون تقریبا ۴ هزار نیرو دارد که در هیچ نبردی شرکت نکردهاند و ماموریت آنان فقط آموزش بوده است. اما نبرد در شهر عین العرب( کوبانی) سوریه، رویای الشیشانی را برای تحت کنترل درآوردن حلب و آزمودن ارتش دابق ناکام گذاشت، و داعش مقرهای این گروه را خالی کرد و عناصر آن بین مردم به ویژه در شهر «منبج» مستقر شدند.
اکنون شمار بسیاری از این عناصر یعنی حدود 1500 نفر در منبج هستند و شماری نیز در حومه شرقی رقه و سد تشرین و مرزهای عراق استقرار یافتهاند، ولی برای زمان ضرورت آماده هستند. فرماندهی ارتش دابق را 5 نفر برعهده دارند که 3 نفر از آنان ازبکستانی و دو نفر چچنی هستند که در حومه حلب استقرار یافتهاند. این افراد شبکه ارتباطی ویژه و دستگاههای تماس بیسیم دارند که با وسایل و تجهیزات ارتباطی دیگر عناصر داعش ارتباطی ندارد. عناصر این گروه به دقت انتخاب میشوند. سوریها اجازه عضویت در ارتش دابق را ندارند و در مقابل 50 درصد از قفقازیها این گروه را تشکیل میدهند. به نظر میآید که داعش در انتظار زمان مناسبی برای مشارکت دادن ارتش دابق در نبردهای بزرگ است، به ویژه آنکه عناصر این گروه آموزشهای ویژهای برای جنگ دیدهاند. طی حدود یک سالی که منطقه خاورمیانه بهطور جدی درگیر آفت گروه تروریستی داعش شده، مطالب بیشماری درباره این گروه و اقدامات و فعالیتهای آن به رشته تحریر درآمده است؛ اما پرسشی که همچنان درباره این گروه جای طرح دارد، اینکه هدف نهایی این گروه از اقدامات تروریستی خود چیست و چه برنامهای دارد و آیا دستور کار مشخصی در حوزه ایدئولوژیک از سوی داعش دنبال میشود؟ روزنامه انگلیسی «تلگراف» با انتشار مطلبی به بررسی و تحلیل اقدامات گروه تروریستی داعش طی یک سال اخیر پرداخته و مینویسد، هرچند تمرکز اقدامات این گروه بر توسعهطلبی ارضی قرار دارد، فلسفه آن را میتوان در حقیقت معطوف به پایان دادن به جهان ارزیابی کرد.
این روزنامه مینویسد در نظر نخست، داعش همچون گروهی از عناصر وحشی و جامعهستیز خودنمایی میکند که به سوی کشورهای جنگزده خاورمیانه سرازیر شدهاند. ویدئوهایی که این گروه در اینترنت منتشر میکند و اکثرا مخاطب غربی را مدنظر دارد، تروریستهایی را نشان میدهد که دهها غیرنظامی را میکشند، زنان را به بردگی میگیرند و با سر بریدن، افراد را اعدام میکنند.
بیتردید این ویدئوها وحشیانه هستند و یقینا عنصری از جامعهستیزی در شوق این گروه برای کشتن افراد وجود دارد، اما ارزیابی این گروه صرفا بر اساس چنین معیارهایی، سادهانگاری خطرناک است. در پس خشونتها و خونریزیها، یک استراتژی نظامی به دقت طراحی شده وجود دارد که توسط ایدئولوگهای تندرو طرفدار قرائتهای متعصبانه از متون اسلامی تدوین شده است.
بهطور خاص، داعش یا «دولت (خودخوانده) اسلامی»، خواستار همان چیزی است که در نام این گروه وجود دارد: تشکیل دولت. سودای این گروه این است که قلمرو چنین دولتی همواره در حال توسعه باشد، به گونهای که از منطقه خاورمیانه آغاز شده و سپس به سرتاسر دنیا گسترش پیدا کند. اقدامات تروریستهای داعش طی یک سال اخیر، نشانگر یک استراتژی نظامی است که به دقت فراوان از پیش طراحی شده تا در راستای دستیابی به هدف مذکور به کار گرفته شود. رهبران این گروه طرحی کلی از «خلافت» مدنظر خود داشته و تلاش دارند آن را به حقیقت تبدیل کنند. داعش حملات خود را متوجه تحت کنترل گرفتن منابع طبیعی و زیرساختهای غیرنظامی کرده که میتواند زمینههای تشکیل دولت مدنظرش را فراهم کند. در نخستین ماههای پیشروی در عراق، این گروهک کنترل ۶ میدان نفتی و چند میدان گازی را به دست گرفت. داعش همچنین توانست بخش اعظمی از «بیجی»، یک مرکز صنعتی بزرگ شامل یک پالایشگاه و نیروگاه در شمال بغداد را به کنترل خود درآورد.
در سوریه، این گروه دامنه سرزمینهای تحت کنترل خود را به استان بیابانی دیرالزور توسعه داده و توانسته بیشتر میادین نفتی و برخی از منابع گازی این کشور را به تصرف خود درآورد. درسرتاسر سوریه، داعش تلاش دارد بر نیروگاهها و معادن تسلط پیدا کند. افزون بر این، تروریستهای داعش تلاش دارند سیستمهای آبرسانی در عراق و سوریه را نیز به تصرف خود درآورند و به همین دلیل، تمرکز خود را بر تصرف سدهایی قرار دادهاند که به آنها امکان خواهد داد، جریان رودهای مهم این دو کشور را تحت کنترل بگیرند. این منابع به سرعت سبب تقویت ابزارهای سیاسی و مالی این گروه میشود؛ علاوه بر این، فروش نفت توسط داعش که بالغ بر چند میلیون دلار در روز گزارش شده، قدرت آن را در مقابل دمشق و بغداد افزایش میدهد. گفته میشود در سوریه، این گروه در برخی مناطق با دولت وارد معامله شده و در ازای قطع نکردن آب و برق این مناطق، از دولت پول دریافت میکند.
همچنین داشتن این منابع مالی سبب شده این گروه بتواند برخی از شهروندان مناطق تحت کنترل خود در عراق و سوریه را نیز به خدمت بگیرد. این افراد در شرایط بحران و هرج و مرج، تنها چاره را در این میبینند که برای داعش کار کرده و پولی برای سیر کردن زن و فرزندان خود به دست آورند، اما هرچند انگیزه بسیاری از افرادی که به داعش پیوستهاند سیاسی یا مالی بوده، اهداف اصلی خود این گروه، اهدافی ایدئولوژیک است. در حقیقت، در حالی که اقدامات این گروه تروریستی در راستای توسعه سرزمینی است، فلسفه آنها، پایان دادن به دنیا است. این گروه به نبردی نهایی میان نیروهای خوبی و بدی اعتقاد دارد که سبب نجات بشریت خواهد شد و میدان این نبرد نیز در روستایی در سوریه با نام «دابق» خواهد بود.
براساس این گزارش، این سه تن از سرکردگان بارز داعش برای تشکیل این گروه، نیروهایی را از چچن، ازبکستان و به ویژه کشورهای آفریقایی جذب کردند و آنان را در فرودگاه «الجراح» (فرودگاه کشیش در حومه شرقی حلب) آموزش دهند. با افزایش تعداد جنگجویان، تعداد اردوگاههای آموزشی نیز افزایش یافت. ارتش دابق اکنون تقریبا ۴ هزار نیرو دارد که در هیچ نبردی شرکت نکردهاند و ماموریت آنان فقط آموزش بوده است. اما نبرد در شهر عین العرب( کوبانی) سوریه، رویای الشیشانی را برای تحت کنترل درآوردن حلب و آزمودن ارتش دابق ناکام گذاشت، و داعش مقرهای این گروه را خالی کرد و عناصر آن بین مردم به ویژه در شهر «منبج» مستقر شدند.
اکنون شمار بسیاری از این عناصر یعنی حدود 1500 نفر در منبج هستند و شماری نیز در حومه شرقی رقه و سد تشرین و مرزهای عراق استقرار یافتهاند، ولی برای زمان ضرورت آماده هستند. فرماندهی ارتش دابق را 5 نفر برعهده دارند که 3 نفر از آنان ازبکستانی و دو نفر چچنی هستند که در حومه حلب استقرار یافتهاند. این افراد شبکه ارتباطی ویژه و دستگاههای تماس بیسیم دارند که با وسایل و تجهیزات ارتباطی دیگر عناصر داعش ارتباطی ندارد. عناصر این گروه به دقت انتخاب میشوند. سوریها اجازه عضویت در ارتش دابق را ندارند و در مقابل 50 درصد از قفقازیها این گروه را تشکیل میدهند. به نظر میآید که داعش در انتظار زمان مناسبی برای مشارکت دادن ارتش دابق در نبردهای بزرگ است، به ویژه آنکه عناصر این گروه آموزشهای ویژهای برای جنگ دیدهاند. طی حدود یک سالی که منطقه خاورمیانه بهطور جدی درگیر آفت گروه تروریستی داعش شده، مطالب بیشماری درباره این گروه و اقدامات و فعالیتهای آن به رشته تحریر درآمده است؛ اما پرسشی که همچنان درباره این گروه جای طرح دارد، اینکه هدف نهایی این گروه از اقدامات تروریستی خود چیست و چه برنامهای دارد و آیا دستور کار مشخصی در حوزه ایدئولوژیک از سوی داعش دنبال میشود؟ روزنامه انگلیسی «تلگراف» با انتشار مطلبی به بررسی و تحلیل اقدامات گروه تروریستی داعش طی یک سال اخیر پرداخته و مینویسد، هرچند تمرکز اقدامات این گروه بر توسعهطلبی ارضی قرار دارد، فلسفه آن را میتوان در حقیقت معطوف به پایان دادن به جهان ارزیابی کرد.
این روزنامه مینویسد در نظر نخست، داعش همچون گروهی از عناصر وحشی و جامعهستیز خودنمایی میکند که به سوی کشورهای جنگزده خاورمیانه سرازیر شدهاند. ویدئوهایی که این گروه در اینترنت منتشر میکند و اکثرا مخاطب غربی را مدنظر دارد، تروریستهایی را نشان میدهد که دهها غیرنظامی را میکشند، زنان را به بردگی میگیرند و با سر بریدن، افراد را اعدام میکنند.
بیتردید این ویدئوها وحشیانه هستند و یقینا عنصری از جامعهستیزی در شوق این گروه برای کشتن افراد وجود دارد، اما ارزیابی این گروه صرفا بر اساس چنین معیارهایی، سادهانگاری خطرناک است. در پس خشونتها و خونریزیها، یک استراتژی نظامی به دقت طراحی شده وجود دارد که توسط ایدئولوگهای تندرو طرفدار قرائتهای متعصبانه از متون اسلامی تدوین شده است.
بهطور خاص، داعش یا «دولت (خودخوانده) اسلامی»، خواستار همان چیزی است که در نام این گروه وجود دارد: تشکیل دولت. سودای این گروه این است که قلمرو چنین دولتی همواره در حال توسعه باشد، به گونهای که از منطقه خاورمیانه آغاز شده و سپس به سرتاسر دنیا گسترش پیدا کند. اقدامات تروریستهای داعش طی یک سال اخیر، نشانگر یک استراتژی نظامی است که به دقت فراوان از پیش طراحی شده تا در راستای دستیابی به هدف مذکور به کار گرفته شود. رهبران این گروه طرحی کلی از «خلافت» مدنظر خود داشته و تلاش دارند آن را به حقیقت تبدیل کنند. داعش حملات خود را متوجه تحت کنترل گرفتن منابع طبیعی و زیرساختهای غیرنظامی کرده که میتواند زمینههای تشکیل دولت مدنظرش را فراهم کند. در نخستین ماههای پیشروی در عراق، این گروهک کنترل ۶ میدان نفتی و چند میدان گازی را به دست گرفت. داعش همچنین توانست بخش اعظمی از «بیجی»، یک مرکز صنعتی بزرگ شامل یک پالایشگاه و نیروگاه در شمال بغداد را به کنترل خود درآورد.
در سوریه، این گروه دامنه سرزمینهای تحت کنترل خود را به استان بیابانی دیرالزور توسعه داده و توانسته بیشتر میادین نفتی و برخی از منابع گازی این کشور را به تصرف خود درآورد. درسرتاسر سوریه، داعش تلاش دارد بر نیروگاهها و معادن تسلط پیدا کند. افزون بر این، تروریستهای داعش تلاش دارند سیستمهای آبرسانی در عراق و سوریه را نیز به تصرف خود درآورند و به همین دلیل، تمرکز خود را بر تصرف سدهایی قرار دادهاند که به آنها امکان خواهد داد، جریان رودهای مهم این دو کشور را تحت کنترل بگیرند. این منابع به سرعت سبب تقویت ابزارهای سیاسی و مالی این گروه میشود؛ علاوه بر این، فروش نفت توسط داعش که بالغ بر چند میلیون دلار در روز گزارش شده، قدرت آن را در مقابل دمشق و بغداد افزایش میدهد. گفته میشود در سوریه، این گروه در برخی مناطق با دولت وارد معامله شده و در ازای قطع نکردن آب و برق این مناطق، از دولت پول دریافت میکند.
همچنین داشتن این منابع مالی سبب شده این گروه بتواند برخی از شهروندان مناطق تحت کنترل خود در عراق و سوریه را نیز به خدمت بگیرد. این افراد در شرایط بحران و هرج و مرج، تنها چاره را در این میبینند که برای داعش کار کرده و پولی برای سیر کردن زن و فرزندان خود به دست آورند، اما هرچند انگیزه بسیاری از افرادی که به داعش پیوستهاند سیاسی یا مالی بوده، اهداف اصلی خود این گروه، اهدافی ایدئولوژیک است. در حقیقت، در حالی که اقدامات این گروه تروریستی در راستای توسعه سرزمینی است، فلسفه آنها، پایان دادن به دنیا است. این گروه به نبردی نهایی میان نیروهای خوبی و بدی اعتقاد دارد که سبب نجات بشریت خواهد شد و میدان این نبرد نیز در روستایی در سوریه با نام «دابق» خواهد بود.
ارسال نظر