مثل فوتبالت «مقاوم» باش آقای دایی!
دومین گلزن برتر فوتبال ملی جهان در تازهترین اظهاراتش راجعبه این موضوع میگوید: «اصلا و ابدا من ممنوعالکار نیستم. صفر تا صد این تصمیم به اراده خودم صورت گرفته است. در این مدتی که از فوتبال ایران فاصله گرفتهام، شاید باور نکنید؛ اما لطف و محبت مردم به من بیشتر شده است.» دایی راست میگوید. در این مدت خود او نبود؛ اما رسانهها و مردم همیشه به یادش بودند؛ از داستان فان عباس بوعذار تا نامگذاری یک گونه ماهی به اسم شهریار فوتبال ایران، از قصه عبور کریس رونالدو از رکورد گلهای ملی زده او تا درخشش بازیکنان کشفشده از سوی دایی که هر بار بهانهای برای تکرار اسم او میشد. به هر حال دایی آدم کمی نیست و طبیعی است که اسمش به این راحتیها از یاد نرود.
این که دایی امروز میگوید ممنوعالکار نیست و به میل خودش بیرون نشسته، شاید نشان میدهد او از برخی برخوردها دلخور است؛ مخصوصا که جای دیگری در همین مصاحبه تاکید میکند: «برخی دوست ندارند امثال من و مهدی مهدویکیا در این فوتبال باشیم.» حتما این برخوردهای سطحی و سلیقهای وجود دارد و در عرصههای دیگری هم در این کشور، موارد مشابه آن را میبینیم. با این حال از دایی انتظار نمیرود در اثر این برخوردها، حوزه تخصصی و مورد علاقهاش را کنار بگذارد. او در دوران فوتبالش به استقامت و خالی نکردن میدان شهرت داشت. دایی با زخم سر و پا به کار و تلاش ادامه میداد و مشهور بود که هر بار عصبانیترش میکردند، بیشتر و بهتر میدرخشید. او بارها در اوج انتقادها گلهای حیاتی زد و خودش را از زیر فشار خلاص کرد. حالا اما چه کسی توانسته چنان ناامیدی را در وجود دایی نهادینه کند که کلا قید کار را بزند؟ برگرد، کار کن و در فوتبال باش؛ این شغل و هنر شماست آقایی دایی. شاید یک ستاره بزرگ دیگر همچنان منتظر نگاه شماست تا کشف شود...