وقتی نیمکت از جا کنده میشود
نوبرانههای پرسپولیس
عطش و انگیزه
بسیاری بر این باورند که بازیکنان پرسپولیس بعد از کسب سه قهرمانی لیگ برتر، چهار جام دیگر و نیز راهیابی به فینال لیگ قهرمانان آسیا، امسال از انگیزه کافی برای ادامه درخشش بهرهمند نیستند. این بهطور کلی ادعای غلط و دور از ذهنی نیست. همه جای دنیا هم تهییج بازیکنان در موقعیت مشابه کار بسیار سختی بهنظر میرسد؛ ماموریت دشواری که بر عهده کالدرون قرار گرفت و او را به دردسر انداخت. پرسپولیس امسال در همه ارکانش تا حدودی با مشکل اشباعشدگی مواجه بود، اما حداقل در اصفهان چیزی غیر از این دیدیم. پرسپولیسیها نهتنها در فولادشهر سه گل زدند و با همه وجود برای حفظ دروازه خودی تلاش کردند؛ بلکه در بیرون از زمین هم انگیزه و عطش کمنظیری برای کسب این برد داشتند. در جریان شادی گلهای دوم و سوم پرسپولیس، شاهد هجوم نیمکتنشینهای تیم به سمت زمین و زننده گل بودیم؛ آنچه از بازگشت نسبی یکپارچگی و تمنای پیروزی به اردوگاه سرخها حکایت دارد. همچنین واکنشهای هیجانی بوژیدار رادوشوویچ بعد از سیوهایش، علامتی دیگر در همین راستا بهشمار میآید. شاید اینها نشانههای کوچکی بهنظر برسند، اما واقعا مهم هستند. وقتی ثانیه آخر دربی رفت لیگ پانزدهم بعد از گل جری بنگستون همه نیمکتنشینهای پرسپولیس وسط زمین ریختند، معلوم بود که آن تیم آینده درخشانی دارد. این نشانهها را باید جدی گرفت.
صلح در نشست
از دیگر نشانههای غیرفنی «وضعیت سفید» در پرسپولیس میتوان به تغییر محسوس ادبیات گابریل کالدرون در نشست خبری بعد از مسابقه اشاره کرد. سرمربی آرژانتینی سرخها بدشانس است که بلافاصله بعد از برانکو به این تیم آمده و سنگینی سایه این مربی موفق را حس میکند. به همین دلیل هم کسب محبوبیت و مقبولیت برای او کار آسانی نیست. در این میان برخی واکنشها و اظهارات کالدرون موجب ایجاد سوءتفاهم میشد، اما بهنظر میرسد او رفتهرفته شناخت بیشتری نسبت به شرایط پیدا کرده و به تدریج رفتار متناسب با محیط انجام میدهد. بهعنوان مثال اوایل فصل وقتی از کالدرون در مورد نیمکتنشینی مدافعان میانی سرشناس پرسپولیس سوال میشد، او به تندی و خیلی خشک جواب میداد: «من فلسفه خودم را دارم و هر بازیکنی زودتر خودش را با این فلسفه تطبیق بدهد، به ترکیب میرسد.» حالا اما او در واکنش به سوال مشابه اینطور جواب میدهد: «من سه مدافع میانی بینالمللی و عالی دارم که از این بابت خوشحالم، اما به هر حال در هر بازی یکی از آنها باید بیرون بماند. متاسفانه چارهای نیست؛ هرچند دوست دارم همین رقابت را در سایر خطوط هم ببینم.» هر دو جواب یک مقصود مشترک دارند، اما تفاوت در استفاده از کلمات میتواند جنگ یا صلح خلق کند. همچنین کالدرون در همین نشست با ادبیاتی متواضعانه در مورد علیرضا بیرانوند حرف زد و نیز با بحران درگیری امید عالیشاه و سیامک نعمتی هم از سر احتیاط برخورد کرد.
دقت در ضربهزنی
اگرچه عادت به تیر زدن و اتلاف موقعیتهای آشکار گل در اصفهان هم ترک نشد، اما بازیکنان پرسپولیس در دیدار با ذوبآهن بالاخره کمی دقت را چاشنی کارشان کردند و تیم را نجات دادند. عصر پنجشنبه پرسپولیسیها ۱۱ ضربه به سمت دروازه ذوبآهن زدند که از این تعداد سه ضربه به گل تبدیل شد، در حالی که پیش از این بازی نرخ تبدیل به گل شدن شوتها یک از ۱۳ بود! گابریل کالدرون پیشتر در مواجهه با انتقادات ناچار شده بود توضیح بدهد در اروپا بهطور متوسط از هر پنج شوت یکی تبدیل به گل میشود و شرایط فعلی در پرسپولیس اصلا استاندارد نیست. با این حال قرمزها در اصفهان کمی این دغدغه کالدرون را رفع کردند. حالا باید دید به چهارچوب زدن سرخها تداوم خواهد داشت یا نه. بازی با ذوبآهن پس از دیدار با شاهین بوشهر، دومین مسابقه کل فصل بود که علیپور در آن موفق به گلزنی شد. احیای احتمالی آقای گل سرخها هم قطعا یک خبر خوب دیگر برای کالدرون خواهد بود.