در گفتوگوی «دنیایاقتصاد» با معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا بررسی شد
مخاطرات تغییر اقلیم در ایران
در آن سو برخی تحلیلگران هم عنوان میکنند که تغییرات اقلیم در راه است. این استدلال از آنجا نشات میگیرد که درست بعد از خشکترین سال آبی (۱۳۹۷-۱۳۹۶) در نیم قرن اخیر، به یکباره سال آبی (۱۳۹۸-۱۳۹۷) به یکی از پربارشترین سالهای ۵۰ سال گذشته شهرت یافت. «دنیایاقتصاد» با قاسم تقیزادهخامسی، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا درخصوص میزان بارشها در سال آبی جدید و چگونگی مدیریت سیلابهای احتمالی به گفتوگو نشسته است. معاون وزیر نیرو معتقد است نمیتوان با قاطعیت بیان کرد که دچار تغییر اقلیم شدهایم، اما آثار این تغییر دیده میشود. او معتقد است باید این واقعیت را پذیرفت که ایران در منطقه خشک و نیمهخشک قرار دارد و اگر گرفتار تغییر اقلیم هم شده باشیم باید انتظار سالهای متمادی خشک و سالهای پربارش همراه با سیلهای بزرگ را داشته باشیم. به اعتقاد خامسی، در کشوری که خشکسالی و سیل موضوع جدی به شمار میرود، باید برای مدیریت سیستماتیک وقایع بهصورت مستمر اعتبار در نظر گرفته شود. همچنین از آموزش و سازماندهی ظرفیتهای مردمی غافل نشد، بیمه سیلاب را جدی گرفت و همراه با ایجاد ظرفیتهای قانونی و همزیستی با سیل و فرآیندهای طبیعی به دنبال سازوکارهای موردنیاز برای مدیریت سیلاب بهعنوان یک امر فرابخشی بود. در ادامه مشروح این گپ و گفت را میخوانید.
سال آبی گذشته یکی از سالهای پربارش در طول 50 سال گذشته بود. آمارها نشان میدهد حجم قابلتوجهی از آب در پشت سدها جمع شده و به گفته برخی تحلیلگران این روند نشانهای از رسیدن به سالهای خوش ترسالی است. در ابتدا تصویری از آخرین وضعیت سدها ارائه کنید؟
سال آبی در کشور ما در بازه زمانی تعریف شده است که از ماه مهر تا مهر سال بعد محاسبه میشود. در سال آبی گذشته که از خشکسالی به پربارشی ختم شد، کل ورودی سدها 117 درصد افزایش یافت و از خروجی به همین میزان نسبت به سال قبل برای مصرف کشاورزی، شرب، صنعت و زیست محیطی تالابها و رودخانهها رهاسازی آب صورت گرفت. در حال حاضر بهطور متوسط ۵۵ درصد مخازن سدهای کشور پر است. در استانهای کمبارشی هم مانند «سیستان و بلوچستان»، «هرمزگان»، «خراسان رضوی»، «مرکزی» و... موجودی مخازن سدها وضعیت مناسبی دارد. از سد زایندهرود برای کویر در دهه گذشته برای کشت بهاره کشاورزان آب تخصیص داده شد و هماکنون نیز آب در زایندهرود جاری است که امیدوار هستیم آب به گاوخونی هم برسد.
آیا بارندگیها و سیلهای هفتههای اخیر نشان از سالی پر آب است؟
آنچه در گزارشهای هواشناسی دیده میشود، پاییز امسال نرمال و در برخی نقاط بالاتر از نرمال است. برای فصل زمستان از حالا نمیشود پیشبینی دقیقی داشت که آیا بارندگیها با رشد مواجه میشوند یا به نقطه نرمال نخواهند رسید. از مهرتاکنون حدود ۱۰ درصد نسبت به سال گذشته بارندگیها خصوصا در کریدور شرق رشد داشتهاند. باید برای قضاوت کمی صبر کنیم.
آقای مهندس، رشد در بارندگیها باعث شده است برخی گمانهزنیها پررنگتر شود. یکی از مباحثی که در چند وقت اخیر از گوشه و کنار زیاد شنیده میشود این است که افزایش ریزشهای جوی نشانهای است برای اینکه تغییر اقلیم در کشور در حال وقوع است. به اعتقاد این گروه از کارشناسان، ایران از مدار خشکسالی خارج شده و به دوران ترسالی نزدیک شده است. شما در این مورد چه نظری دارید؟
نمیتوان با قاطعیت بیان کرد که ما دچار تغییر اقلیم شدهایم، اما آثار این تغییر دیده میشود. اینکه در سال ۱۳۹۶ ایران یکی از کمبارشترین دوران خود در طول ۵۰ سال گذشته را طی میکرد و به یکباره در سال آبی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ لقب پربارشترین سال در نیم قرن اخیر را تصاحب میکند قاعدتا از برخی تغییرات حکایت دارد. به این تغییر و تحولات، سیلابهای عظیم فروردینماه را اضافه کنید که این مسائل در کل میتواند یکی از نشانههای تغییر اقلیم باشد. به هر حال این یک واقعیت است که ما در منطقه خشک و نیمه خشک قرار داریم و اگر گرفتار تغییر اقلیم هم شده باشیم باید انتظار سالهای متمادی خشک و سالهای پربارش همراه با سیلهای بزرگ را داشته باشیم.
همانطور که اشاره کردید تغییر اقلیم و سازوکارهای آن قابل پیشبینی نیست. در این میان وقوع سیل هم قابلیت پیشبینی شدن ندارد. با این حال برای وقوع احتمالی سیلابها چه برنامههایی را در دستور کار دارید؟
سیل در هیچ کجای دنیا قابل پیشبینی نیست، برای همین است که در حوادث غیرمترقبه، خسارتبارترین اتفاقات در سیل رخ میدهد. سالانه از محل چنین بلایای طبیعی علاوه بر میلیاردها دلار خسارت، جان هزاران نفر نیز گرفته میشود. تغییرات جدی مثل گرما و سرمای زیاد و بارندگیهای شدید در یک مقطع زمانی خاص را نمیتوان بهصورت درازمدت پیشبینی کرد و آنچه بیان میشود در واقع در قالب هشدارها است که معمولا ۴۸ساعت قبل از وقوع حادثه گزارش میشود. البته در این مدت کوتاه اقدامی جز همان هشدار مقدور نیست. بنابراین برای کاهش خسارات سیل باید برنامهریزی قبلی صورت گیرد و اینکار تنها به عهده وزارت نیرو نیست. این کار یک فعالیت میانبخشی است که باید در استانها هماهنگی لازم صورت گیرد. در دنیا هر اتفاق خسارتباری که میافتد از آن «درسآموختهای» استخراج میشود و برای کاهش خسارت آنها را اجرا میکنند.
خوشبختانه برای بررسی سیل اخیر دولت گروهی از کارشناسان و استادان دانشگاه را مامور کرده است که امیدواریم درس آموخته آن، برای آینده اجرایی شود. اما در سادهترین ادبیات میتوانم بگویم برای مدیریت سیلاب جدید، مسائلی مانند «آبخیزداری»، «پاکسازی حریم بستر رودخانهها»، «لایروبی» و «مدیریت سدها» برای تسکین سیل جدی گرفته شده است. اما به هر حال نگرانیهایی هم وجود دارد. بهطور مثال، در مدیریت بهرهبرداری سدها چون اغلب سدهای ما برای تامین آب شرب، کشاورزی و صنعت است، طراحی برای تسکین سیلابها در آنها در اولویت نبوده است. همیشه این نگرانی وجود دارد که اگر آب سدها برای گرفتن سیلاب بیش از دستورالعملهای بهرهبرداری که معمولا ۲۰ درصد مخزن را برای سیلاب پیشبینی میکنند باشد، اگر سدها تخلیه شوند و بارندگیهایی طبق پیشبینی نداشته باشیم، چه اتفاقی خواهد افتاد. زیرا بارها این اتفاق افتاده که پیشبینی بارندگیها دقیق نبوده است.
بنابراین اینکه صرفا به شرایط حال تکیه کنیم و تغییر شرایط در دوره زمانی را نبینیم، یعنی در دوره خشکسالی برای خشکسالی و در دوره ترسالی برای ترسالی برنامهریزی کنیم، یک رویکرد کاملا اشتباه است. منافع سیل میتواند بیشتر از خسارات آن باشد اما این موضوع شروطی دارد. یکی از شروط این است که در دورهای قبل از اتفاق چارهجویی در دستور کار قرار گیرد. «عملیات آب و خاک»، «پوشش گیاهی و آبخیزداری» و «آبخوانداری» اولویت اول کشور است. به هر حال باید برای مدیریت سیلاب اقدامات سازهای و غیرسازهای صورت گیرد، وگرنه پیشبینی بارندگیها چندان کارساز نیست. مثلا در آخر بهمن برای سه ماه اسفند، فروردین، اردیبهشت پیشبینی شده بود که بارشها عمدتا بهصورت نرمال و نقاطی قدری بیشتر از نرمال خواهد بود، اما ۱۵روز اول فروردین میزان بارندگیهای ثبت شده در حوضه کارون بزرگ سه برابر و کرخه دو برابر بارش نرمال بوده است. بنابراین در کشورهای دیگر هم به پیشبینیها تکیه جدی نمیشود و سیلاب متاثر از پدیدهای «حدی» است که قابل پیشبینی نیست و باید برای مدیریت سیل برنامهریزی مداوم صورت گیرد و دوره هشدار و اطلاعات کیفی هواشناسی را نیز بلندمدتتر کرد.
سیلابهای فروردینماه امسال بسیاری از شهرها را غافلگیر کرد و البته در کنار خساراتی که به همراه داشت مزیتهایی را نیز در بطن خود جانمایی کرده بود. بعد از وقوع این بلایای طبیعی وزارت نیرو چه اقداماتی برای مدیریت سیلابها در دستور کار قرار داده است؟
۱۳ دستگاه در کشور جزو نهادهای دخیل در مدیریت سیل هستند، برای آنچه ماموریت وزارت نیرو است، ستادی در شرکت مادر تخصصی مدیریت منابع آب تشکیل شده است که دستورالعملهای لازم را تنظیم و ارسال و نظامنامه مدیریت سیلاب را بازنگری و هشدارهای لازم را برای استانها ارسال میکند. اما در استانهای سیلخیز نماینده عالی دولت برای ایجاد مسوولیت مشترک نهادهای دخیل در مدیریت سیلاب باید هماهنگی لازم را صورت دهند تا نقاط ضعف تقویت شوند. یکی از مسائلی که بعد از وقوع سیلابها مطرح میشد این بود که لایروبی سدها و رودخانهها به خوبی انجام نشده است. سدها در هیچ کجای دنیا لایروبی نمیشوند و رودخانهها نیز در همه نقاط نیاز به لایروبی ندارند و باید مسیر رودخانهها و خصوصا رودخانههایی که به دریا میریزند کارهایی انجام شود. برای ترمیم خسارات سیل اخیر، ۱۵۰۰ میلیارد تومان به وزارت نیرو اعتبار داده شده است که بخشی از آن برای لایروبی در نظر گرفته شده است که البته کافی نیست و اخیرا موافقتنامهها با سازمان برنامه و بودجه در حال مبادله است، اما شرکتهای آب منطقهای از محل درآمدهای داخلی در حد توان مشغول هستند.
لایروبی کاری مداوم است و باید طی سال انجام شود، زیرا رسوب همیشه هست و اعتبارات موجود برای ۲۰ درصد کار بیشتر، کفاف نمیدهد. در کشوری که خشکسالی و سیل موضوع جدی به شمار میرود، باید برای مدیریت سیستماتیک وقایع بهصورت مستمر اعتبار در نظر گرفته شود. از آموزش و سازماندهی ظرفیتهای مردمی غافل نشد، بیمه سیلاب را جدی گرفت و همراه با ایجاد ظرفیتهای قانونی و همزیستی با سیل و فرآیندهای طبیعی به دنبال سازوکارهای موردنیاز برای مدیریت سیلاب بهعنوان یک امر فرابخشی بود.
ارسال نظر