امروزه شرکتهای بزرگ و ریشهدار، چگونگی پرورش کسبوکارهای جدید را میدانند، حتی اگر به معنای تحولآفرینی در کسبوکارهای فعلی باشد. بهطور معمول در هر ۱۰ سال، نیمی از شرکتهای برتر در حوزه فناوری، از فهرست رتبههای برتر خارج میشوند. اخیرا، با ارزشترین شرکتهای فناوری، تابآوری قابل توجهی از خود نشان دادهاند و برای سالهای متمادی جایگاههای ممتاز خود را حفظ کرده و سهم خود را از ارزش بازار افزایش دادهاند. موفقیت این شرکتها به توانمندی آنها در شناسایی روندهای تحولآفرین، مقیاسبندی و تجاریسازی موفقیتآمیز با هدف ایجاد پویایی بر مبنای نظریه «برنده بیشترین نیاز را دارد» متکی شده است. این شرکتها در نوآوریهای مهمی از مزیت رقابتی برخوردار هستد که به منابع عظیمی در توان محاسباتی، اتصالپذیریهای متنوع و دادهها نیاز داشته باشد.
پیادهسازی مدلهای هدفمحور و ماموریتمحور کسب و کار در سالهای اخیر شتاب زیادی گرفته است؛ تا جایی که نگاه مرسوم شرکتها برای ایجاد بازارهای گوشهای و فروش محصولات اجتماعی و دوستدار محیطزیست را دگرگون کرده است. هر روز بیش از پیش متوجه میشویم که کسب و کارها و شرکتهای هدفمند و دارای ارزشهای پررنگ اجتماعی/ زیستمحیطی، نه تنها در ارزشآفرینی برای جامعه موفقترند، بلکه فرصتهای سودآوری غیرمنتظرهای هم پیشرویشان گسترده میشود. این فرصتهای سودآوری از جنبههای مختلفی مانند افزایش جذب سرمایهگذاران، گسترش دایره مخاطبان وفادار، افزایش توانایی در جذب برترین استعدادهای بازار و... بروز میکند.
از هفته جهانی «برای آینده» - موجی از اعتراضات که در ۱۵۰کشور شکل گرفت و افراد خواستار اقدام در مورد تغییرات اقلیمی بودند - ۵ سال میگذرد. این رویداد که بیش از ۶میلیون نفر در آن شرکت کرده بودند، بزرگترین اعتراضات اقلیمی در تاریخ محسوب میشود.
دکتر سیدهادی صمیمی اردستانی بر نقش کنفرانس سارکوم سر و گردن کودکان در افزایش ارتباط میان پزشکان و استادان و شکلگیری کارهای تیمی در تحقیق و درمان این سرطان تاکید کرد و گفت: چنین کنفرانسهایی با بهروزرسانی تجربیات و شکلگیری ارتباطات منسجم، نقش مهمی در دستیابی به موفقیتهای بیشتر در درمان انواع سرطان کودکان ایفا میکنند.
نویسندگان: Monika Klein و Anna Rostomyan
مترجم: مهدی نیکوئی
انگیزش کارکنان، دغدغه مهم بسیاری از شرکتهاست؛ چرا که میزان انگیزه کارکنان نقشی تعیینکننده در سطح نوآوری، خلاقیت و رشد پایدار کسبوکارهای کارآفرینی دارد. اما هر شرکتی برای ایجاد انگیزه در کارکنان خود موفق نیست. در حقیقت، تفاوت بسیاری در سطح و حتی نوع انگیزه کارکنان در سازمانها، شرکتها، استارتآپها و صنایع مختلف دیده میشود. بخش مهمی از این تفاوتها را باید در مناسبات و تعاملات تیمی شرکتها جستوجو کرد. در سالهای اخیر، بحث انگیزش، احساسات و مناسبات تیمی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این موضوع بهویژه از آن جهت قابل تامل است که به نظر تفاوت بزرگی بین انگیزه کارکنان در شرکتهای نوپا (استارتآپ) و شرکتهای بالغ دیده میشود. در این مطلب قصد داریم درباره نقش مناسبات و تعاملات تیمی در انگیزه و احساسات کارکنان صحبت کنیم. همچنین به عوامل موثر در افزایش انگیزه و بهبود تعاملات تیمی کارکنان خواهیم پرداخت.
دو ماهنامه کسب و کار هاروارد (HBR) را انتشارات کسب و کار هاروارد از سال ۱۹۲۲ منتشر میکند. این انتشارات که وابسته به دانشگاه هاروارد است، تلاش میکند ایدههای نو و کاربردی در اختیار کارشناسان کسب و کار و مدیریت جهان بگذارد.
«خوزه دیاز» تا جایی که به یاد دارد در دوران کودکی در خانه پدریاش در ونزوئلا هیچ وقت آب لولهکشی نداشتند. دسترسی به آب پاک و سالم برای خانوادهاش همیشه چالشبرانگیز بود. آنها اغلب اوقات، چند روز را بدون آب تازه سر میکردند.
هوانهوان ژنگ، از مدرسه مدیریت MIT Sloan و سه پژوهشگر دیگر، رابطه بین ژنتیک و عملکرد فروش را مورد بررسی قرار دادند. آنها طی ۱۳ماه روی ۱۱۷ فروشنده در یک شرکت بازاریابی تلفنی آسیایی مطالعه کردند. در این پژوهش دیانای کارکنان با معیارهای عملکردی از جمله درآمد تولیدی، قابلیت شناسایی فرصتهای فروش و سطح تلاش مقایسه شد. نتیجه این تحقیقات نشان میدهد کارکنانی که عملکرد بهتری در حوزه فروش داشتند، از نظر ژنتیک با بقیه متفاوت بودند و این یعنی افسانه ژن فروشندگی واقعی است. مطلب حاضر گفتوگوی هاروارد بیزینس ریویو با پروفسور ژنگ جزئیات بیشتری را در این مورد، روشن میکند. گفتوگوی هاروارد بیزینس ریویو با پروفسور ژنگ را ملاحظه میفرمایید.
عصر خودکارسازی از راه رسیده و مقاومت در برابر آن بیفایده است. تکنولوژیستیزهای اولیه را در نظر بگیرید؛ همان کارگران نساجی بریتانیایی قرن نوزده که در اعتراض به تکنولوژی جدید به کارخانهها حمله کرده و ماشینهای نساجی را نابود میکردند. الان که صنعت نساجی جهان ارزشی بالغ بر ۱.۷ تریلیون دلار دارد، همه میدانیم نتیجه آن ایستادگی و مقابله چه شد.
شایستگیهای رفتاری عبارتند از: مهارتها، رفتارها و نگرشهای قابل مشاهده و قابل اندازهگیری مورد نیاز برای موفقیت در یک پست مشخص. برخلاف مهارتهای فنی که نیاز به دانش تخصصی دارند، این شایستگیها بیشتر روی مهارتهای نرم مانند برقراری ارتباط، حل مساله، کار تیمی و هوش هیجانی متمرکز هستند که میتواند بین نقشها و صنایع مختلف قابل انتقال باشد.
فرض کنید اعضای تیمتان دائم پچپچ میکنند، به هم طعنه میزنند و بابت مسائل کماهمیت از هم ایراد میگیرند. شاید ابتدا این رفتارها را نادیده بگیرید و خودتان را گول بزنید که «این کنایهها بیضررند» یا «دارند با هم شوخی میکنند». اما وقتی تنشها بالا میگیرد، معلوم میشود که یک مشکل عمیق در کار است: خشم دارد در محل کارتان ریشه میدواند. چطور باید این موضوع را با تیم خود مطرح کنید؟ چطور میتوانید انرژیهای منفی را خنثی کنید؟ و چه راههایی برای ایجاد تعاملات سالمتر و حمایتیتر وجود دارد؟
دولتها و شرکتها نقشی مهم در تعادل کار و زندگی افراد دارند. این موضوع را در قسمتهای قبل شرح دادیم. اما بار اصلی ایجاد تعادل بر دوش خود شاغلان است. حتی تعریف و توصیههای این کتاب هم فقط میتواند راهنمای شما باشد و در نهایت باید خودتان کار متعادل و کافی خود را تعریف کنید.
حفظ حریم خصوصی به آن معناست که اطلاعات شخصی و محرمانه افراد در اختیار هیچ دولت، شرکت یا فردی قرار نگیرد. در واقع حق محفوظ ماندن حریم شخصی هر فردی مانند حق طبیعی او برای تنها ماندن و حفظ فاصله فیزیکی با دیگران است و چنانچه حریم خصوصی شکسته شود همه انسانها احساس ناامنی و نگرانی خواهند کرد. اما هنگامی که صحبت از راههای حفاظت از حریم خصوصی به میان میآید این اتفاق نظر بین افراد وجود ندارد؛ بهویژه زمانی که قرار باشد افراد برای حفظ حریم خصوصی خود پول بپردازند.
خودکمبینی همچون پیچک مهاجمی است که خیلی نامحسوس سراغمان میآید و اگر جلویش را نگیریم، کل زندگیمان را درگیر میکند. خودکمبینی در کوتاه مدت تمرکز و بهرهوری را از بین میبرد، خلاقیت را خفه میکند، مانع تعیین اهداف بزرگتر میشود و به طرز ناخوشایندی ما را بدحال میکند، اما در بلندمدت میتواند به مشکلات بزرگتری همچون کمالگرایی و خودتخریبی تبدیل شود. اما خبر خوب این است که خودکمبینی از دیرباز با ما بوده و خیلیها روشهایی را پیدا کردهاند که نه تنها بر این حس فائق آمدهاند که از آن استفاده هم میکنند.