گفتوگو با پویا جبل عاملی، سردبیر روزنامه «دنیایاقتصاد»
بندبازی در رسانه
در دنیای به سرعت در حال تغییر، اطمینان از درست و دقیق بودن محتوایی که منتشر میشود بسیار اهمیت دارد. تحریریه رسانهها مجبورند همگام با ابزارها و ترندهای دیجیتال پیش بروند و سردبیران باید علاوه بر محتوای چاپی، بر حضور آنلاین، رسانههای اجتماعی و محتوای چندرسانهای هم نظارت داشته باشند. اخبار بهسرعت منتشر میشود و وقتی در جوامع شکاف ایجاد میشود، علاقهمند نگه داشتن مخاطب دشوارترین کار است. دکتر پویا جبل عاملی، فارغالتحصیل رشته اقتصاد از دانشگاه لستر، از خرداد 1401 بهعنوان سردبیر روزنامه «دنیای اقتصاد» به این گروه رسانهای پیوست. در مورد این چالشها با آقای جبل عاملی در صفحه لینکدین گروه رسانهای «دنیای اقتصاد» به آدرس Donya-e-Eqtesad Newspaper گفتوگویی تصویری داشتیم که متن آن را در ادامه میخوانید.
شما زمانی به سردبیری روزنامه دنیای اقتصاد منصوب شدید که تقریبا دو دهه از فعالیت این روزنامه گذشته بود و جایگاه خودش را بین نخبگان اقتصادی کشور و مخاطب هدف پیدا کرده بود. چالشهایی که در ابتدای راه با آن مواجه شدید و انتظارش را نداشتید، چه بود؟
بیشتر چالشهایی که با آن مواجه شدم قبل از اینکه این مسوولیت را بپذیرم، فکرش را میکردم. مدیریت این چالشها با اینکه قابل پیشبینی بود، سخت و سنگین بود. مهمترینش این بود که باید روزنامه را مثل یک هواپیما که در آسمان حرکت میکند اداره میکردیم و این حرکت را ادامه میدادیم، بدون اینکه دستگاه اتوپایلوت داشته باشیم. بنابراین مهمترین چالش ما این بود که روزنامه هم از نظر محتوا و هم از نظر شکل مثل قبل روی دکه قرار بگیرد و مخاطب اصلا متوجه نشود که سردبیر عوض شده. فکر میکنم به میزان قابل توجهی توانستیم با همکاری کلیه همکاران تحریریه بر این چالش غلبه کنیم.
با توجه به سرعت تحولات دیجیتال و ظهور تکنولوژیهایی مثل هوش مصنوعی مولد، آینده مدیریت رسانه را چطور پیشبینی میکنید؟ «دنیای اقتصاد» برای گذار از روزنامهنگاری سنتی و حرکت به سمت دیجیتالی شدن، چه برنامهای دارد؟
مثل همان زمانی که گوگل به عنوان یک موتور جستوجو آمد و همه شروع به استفاده از آن کردند، ما هم از این تکنولوژیهای جدید استفاده میکنیم. خبرنگاران، مترجمین و تحلیلگران ما در تخصصهای مختلف همین الان از آن استفاده میکنند و در محتوای تولیدی ما این مساله نمود دارد. البته این به این معنا نیست که هر آنچه هوش مصنوعی بگوید کپیپیست میشود. مساله بعدی این است که همیشه و هر وقت تکنولوژی جدیدی به بازار آمده، یک ترس و بیمی وجود داشته که مشاغلی را از بین میبرد. این موضوع ریشه تاریخی دارد؛ از زمانی که قطار آمد و سندیکای ارابهرانی با آن مخالفت کرد. اما ما باید آن را بپذیریم و در جاهایی که هوش مصنوعی میتواند یکسری کارها را به درستی انجام دهد از آن استفاده کنیم. مثلا ممکن است به زودی بتواند صفحهبندی را انجام دهد. این برنامه درازمدت ماست که در این بخشها از هوش مصنوعی استفاده کنیم و بخش فنی ما در حال بررسی آن است. شخصا فکر میکنم این تکنولوژیها باعث میشوند هزینه تولید کاهش یابد و البته در سطح کلان ممکن است یکسری مشاغل از بین بروند. اما همچنان تکنولوژی همیشه و در بلندمدت موجب رفاه میشود و مشاغل جدیدی هم ایجاد میشود که افراد بتوانند در آن مثمرثمر باشند.
یکی از چالشهای دنیای امروز مدیریت تنوع نسلی در محیط کار است. تعدادی از خبرنگاران دنیای اقتصاد از سالهای قبل و حتی از زمان تاسیس این روزنامه حضور داشتهاند و به نوعی پیشکسوت هستند. از سوی دیگر، نسل جدید یا همان نسل زد وارد بازار کار شدهاند و در حال حاضر تعداد قابل توجهی از خبرنگاران این مجموعه را تشکیل میدهند. این شکاف نسلی را چطور مدیریت میکنید؟
ما هم مثل بقیه سازمانها از یک طرف از تجربیات پیشکسوتهای سازمان و قلم آنها استفاده میکنیم و از سمت دیگر، میدانیم که نسل زد یکسری خصوصیاتی دارند که پیش از این و در مورد نسلهای دیگر با آن مواجه نبودهایم. مدیر مسوول، من و بقیه دوستان به نسل زد فضا میدهیم و میدانیم فعالیتهای آنها فارغ از اینکه چه سن و تجربهای دارند، راهگشا خواهد بود. میتوانیم از نوآوریهای آنها استفاده کنیم. روزنامه دنیای اقتصاد از زمانی که پا گرفته، محوریتش استفاده از نسل جوانی بوده که از خود نوآوری داشتند. حتی گاهی افراد وارد تحریریه میشوند و میروند و همکاری با آنها تداوم داشته. ما باید این راه را ادامه دهیم و فضا را برای این عزیزان باز بگذاریم. همچنین استفاده از خلاقیت نسل جدید، زبانی است برای مخاطب همین نسل. یعنی آنها هم همزمان با تحولات پیش رو میببینند که روزنامه توانسته خودش را بهروز نگه دارد.
با توجه به شرایط حاکم در کشور و تفاوت دیدگاههای سیاسی و اجتماعی، مخاطب ایرانی نسبت به برخی خبرها و واقعیتها گارد دارد. مثلا وقتی ما مشکلات یکسری کشورهای توسعهیافته که خود رسانههای آنها منتشر میکنند را منعکس میکنیم، مخاطب واکنش منفی نشان میدهد و آن را با شرایط کشور خودمان مقایسه میکند. برای این دیدگاه مخاطبان چه توضیحی دارید؟
در این مدتی که من در اینجا قبول مسوولیت کردم با اتفاقات زیادی در عرصه اجتماعی و اقتصادی ایران مواجه بودهایم. همیشه بین آنچه که در صحنه اجتماعی رخ میدهد و انتظارات اجتماعی و آنچه که نهادهای رسمی اعلام میکنند، یک شکافی وجود داشته است. ما به عنوان رسانهای که اول طرف حسابمان مخاطبان خودمان هستند، سعی کردهایم با توجه به خطوط رسمی کشور، اخبار و تحلیلها را بیان کنیم و سعی کردیم ضمن آنکه فکتها به مخاطب منتقل میشوند، ادبیاتمان به شکلی نباشد که یا مخاطب آن را پس بزند یا بخواهیم خطوط رسمی کشور را زیر پا بگذاریم. این کار بسیار سخت و دشواری است و تک تک افراد در تحریریه میدانند که چنین انتظاری از آنها وجود دارد. و همچنین از من به عنوان سردبیر این انتظار وجود دارد که بتوانیم چنین کار سخت و دشواری را انجام دهیم و این بندبازی که رسانه باید در ایران انجام دهد را به شکلی مطلوب پیش ببریم.