برای صدساله شدن نخست باید متولد شد
چتجیپیتی؛ پدیدهای به نفع کارکنان با مهارت کمتر
چتجیپیتی تکنولوژی پیشرفته و نوظهوری است که مدت زمان بسیار کوتاهی از ابداع آن میگذرد اما طی همین مدت کوتاه توانسته نگاهها را به خود خیره کند و به شرکتها و کارکنانشان در بهبود بهرهوری کمک کند. به همین دلیل هم هست که بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران معتقدند که تکنولوژی چتجیپیتی این قابلیت را دارد تا در چند سال آینده انقلابی بزرگ در دنیای کسبوکار و اقتصاد به وجود آورد. با این همه باید دانست که چتجیپیتی نیز مانند هر تکنولوژی دیگری دارای یکسری تهدیدها و پیامدهای منفی و ناخواسته است که بیتوجهی به آنها میتواند خطرات جدی و غیرقابل کنترلی را به دنبال داشته باشد.
تحقیق جامع اداره ملی پژوهشهای اقتصادی آمریکا در زمینه چتجیپیتی که از اوایل سال ۲۰۲۲ آغاز شد و در اواسط سال ۲۰۲۳ به پایان رسید نشان داد این تکنولوژی جدید، نهتنها تهدیدی برای اشتغال افراد نیست و موجب بیکار شدن کارکنان نخواهد شد بلکه بهرهوری فردی و سازمانی را نیز به میزان قابل ملاحظهای افزایش خواهد داد. این تحقیق که روی ۵۲۰۰ کارمند بخش خدمات مشتریان شاغل در ۵۰۰ شرکت برتر فورچون انجام شده نشان داده که استفاده دائمی آنها از دستیاران چتجیپیتی در زمان پاسخگویی به مشتریان باعث شده تا آنها بتوانند پاسخها و پیشنهادهای بهتر و موثرتری به تقاضاهای مشتریان بدهند. مجریان این تحقیق با تقسیم کارمندان بخش خدمات مشتریان شرکتهای مورد بررسی به دو گروه تلاش کردند تا میزان تاثیرگذاری دستیاران چتجیپیتی بر عملکرد آنها را بسنجند. به همین منظور عملکرد گروه اول که از دستیاران چتجیپیتی در زمان ارتباط با مشتریان کمک میگرفتند با عملکرد گروه دوم که بدون کمک گرفتن از این دستیاران و باتوجه به تجربیات خود به مشتریان پاسخ میدادند مقایسه شد. جمعبندی این مقایسهها حکایت از آن داشت که بهرهوری و موفقیت گروه اول در جلب رضایت مشتریان ۳۵درصد بیشتر از گروه دوم بود. نکته جالبتر در این میان به این موضوع مربوط میشد که تاثیرگذاری مثبت دستیاران چتجیپیتی بر بهبود عملکرد کارکنان تازهکار و کمتجربهتر بخش خدمات مشتریان بسیار پررنگتر و تعیینکنندهتر بود و عملکرد آنها را تا ۵۰درصد بهبود میبخشید.
دستاوردهای بزرگ، دردسرهای کوچک
هنگامی که شما به این اعداد و ارقام نگاه میکنید باید به یاد داشته باشید که ایجاد حتی یک درصد بهبود در بهرهوری فردی و سازمانی با استفاده از تکنولوژیهای جدید هم امری پیچیده و طاقتفرساست.
در اینجاست که ما درمییابیم ورود تکنولوژی چتجیپیتی به حوزههایی چون خدمات مشتریان و روابطعمومی شرکتها و سازمانها تا چه اندازه مهم و تاثیرگذار بوده است. مهمتر از آن اینکه تمام این دستاوردها و اثرگذاریهای مثبت در شرایطی به وجود آمده که کمترین هزینه و پیامد منفی ناشی از ورود این تکنولوژی جدید و پیشرفته به حوزه کسبوکار وجود داشته است. آن گروه از کارکنان سازمان که بیشترین سود را بردهاند و از ورود و نقشآفرینی دستیاران چتجیپیتی منتفع شدهاند افرادی هستند که به خاطر برخورداری از سطح تحصیلات پایینتر و برخورداری از مهارتهای محدود معمولا حقوق و دستمزد کمتری از سایر کارکنان دریافت میکردند.
بنابراین، میتوان ادعا کرد که ورود تکنولوژیهای قدرتمندی مانند چتجیپیتی که با سرعت خیرهکنندهای وارد حوزه کسبوکار شده و توانستهاند خیلی سریع و در ابعادی وسیع منشأ اثر شوند و بهرهوری را افزایش دهند همراه با کمترین پیامد منفی برای کارکنان غیرماهر یا دارای مهارتهای متوسط در سازمانها بوده و همین ویژگی هم هست که چتجیپیتی را از سایر تکنولوژیهای دیجیتال مانند اینترنت و کامپیوتر که بیشتر به نفع کارکنان ماهر و تحصیلکرده بودند متمایز میسازد.
در واقع ظهور و گسترش چتجیپیتی توانسته طی همین مدت کوتاهی که از عمر این تکنولوژی میگذرد موجب کاهش شکاف درآمدی در درون سازمانها و شرکتها شود و کفه ترازو را تا حدی به نفع کارکنان غیرماهر یا کمتر ماهر آنها که تا پیش از این حقوق و دستمزد بسیار کمتری نسبت به سایر کارکنان دریافت میکردند سنگینتر کند. به هر حال، هوش مصنوعی مولد و دستیاران چتجیپیتی جدیدترین نوع از تکنولوژیهایی هستند که موجب به همریختگیهای بزرگ در محیطهای کاری شده و دگرگونیهای بزرگی را در دنیای کار به وجود آوردهاند.
با این تفاوت که در دهههای گذشته، کامپیوتر و ماشینها با ورود به محیطهای کاری، توانستند تا حدی جای انسانها را بگیرند و کارهایی را انجام دهند که به طور سنتی بر عهده انسانها بود. اما ورود هوش مصنوعی مولد نهتنها چنین پیامدهای منفی و تهدیدآمیزی برای کارکنان شرکتها و سازمانها نداشته، بلکه به آنها کمک کرده تا کار بیشتری را در زمان کوتاهتری انجام دهند و بر بهرهوری خود بیفزایند.
در واقع بسیاری از تکنولوژیهای تحولآفرین و تاثیرگذار بر دنیای کار به این صورت عمل میکردند که پس از دریافت یکسری ورودیهای مشخص اقدام به ارائه یکسری خروجیهای مشخص میکردند و در عمل فقط یکسری کارکردهای مشخص و از پیش تعیینشده داشتند. حال آنکه هوش مصنوعی مولد این توانایی را دارد تا با توجه به تسلط کاملش بر الگوها و منابع عظیم و بسیار متنوع، به شکل متفاوتی عمل کرده و روابط بین ورودیها و خروجیها را دگرگون سازد.
منبع: MIT