23-02 copy

  افراد را از حالت تدافعی درآورید و اعتماد به نفس آنها را برای عمل کردن افزایش دهید.

  بزرگ‌ترین مشکلات افراد را به فرصت‌‌های بزرگ‌تر  تبدیل کنید.

  مسوولیت‌‌پذیری مداوم را تضمین کنید، بدون اینکه افراد به شما وابسته باشند.

افراد در برابر تغییر مقاومت می‌کنند، اما تغییر و رشد فردی برای موفقیت و از آن مهم‌تر برای زندگی رضایت‌‌بخش حیاتی است.

مارشال گلدسمیت، نویسنده و مربی رهبری سازمانی برجسته آمریکایی، در پیش‌‌گفتار این کتاب می‌‌نویسد:

به عنوان یکی از بنیان‌‌گذاران رشته «کوچینگ» کسب‌‌وکار و کار کردن به عنوان مربی اجرایی به مدت بیش از 40 سال، ماموریت ساده‌‌ای داشته‌‌ام: کمک به بهتر شدن رهبران بزرگ کسب‌‌وکار، از طریق تغییرات رفتاری مثبت ماندگار. من برای مدیران عامل سازمان‌هایی مثل فورد، بانک جهانی، بست بای، تارگت و خیلی‌‌های دیگر مربی‌‌گری کرده‌‌ام. درآمد خوبی داشته‌‌ام؛ با افراد فوق‌العاده‌‌ای همکاری می‌کنم؛ و در تغییرات مثبت جهان نقش داشته‌‌ام.

اما شاید بزرگ‌ترین هیجان من زمانی باشد که به کسی «کمک غیرمنتظره» می‌کنم - کسی که امیدش را برای تغییر کردن از دست داده است - چون با اینکه فهم این ماموریت ساده است، تغییر کردن در عمل، کار بسیار سختی است.

به همه روش‌هایی که تلاش کرده‌‌اید تغییر را در زندگی خودتان عملی کنید فکر کنید: وزن کم کردن، زمان بیشتر با خانواده گذراندن، بهتر گوش دادن، بیشتر ورزش کردن، بیشتر آب خوردن، متمرکز ماندن بر اهداف بلندمدت. چه تعداد از این اهداف دائمی شده‌‌اند؟

طبق تحقیقی که از رهبران کسب‌‌وکار، مشتریان و همکارانم داشته‌‌ام، پاسخی که عموما می‌‌شنوم «هیچ‌‌کدام» است. برای اینکه نسبت به آب خوردن روزانه، جمع کردن انرژی برای باشگاه رفتن در کل هفته، یا تلاش برای گوش دادن آگاهانه در مکالمات هوشیار باشید، باید یک دوره، اراده و انگیزه بالایی داشته باشید.

بعد زندگی روی واقعی خود را نشان می‌دهد. مشغله‌‌ زیاد می‌شود، اتفاقات غیرمنتظره رخ می‌دهند، و همه دلایلی که نمی‌‌گذارند همان دوره بر اهدافتان متمرکز بمانید، تبدیل به توجیه می‌شوند. چند ماه بعد، همچنان هر از گاهی به باشگاه می‌‌روید و تغییری هم در روند گوش دادن شما به اطرافیان ایجاد نشده است.

بدتر از آنکه نمی‌توانید در زندگی خودتان تغییرات ایجاد کنید، تلاش برای تغییر رفتار والدین، فرزندان، دوست، شریک، همسر، همکار یا کارمندانتان است. آیا امتحانش کرده‌‌اید؟

جمله‌‌ای که با «ای کاش فقط...» شروع می‌شود، به صورت نرمال به یک مکالمه مفید درباره تغییرات و استراتژی‌‌های مثبت که باعث شود فردی که به او اهمیت می‌دهید رفتار متفاوتی داشته باشد، منجر نمی‌شود. در واقع، بیشترین احتمالی که وجود دارد این است که فرد مقابل، به سرعت حالت تدافعی، خشم و بی‌‌میلی بگیرد.

با این حال، ابزارها و مهارت‌‌های من در کوچینگ، معجزه می‌کنند! مشتریانم الگوهای دیرپای خودتخریب‌‌گری را تغییر می‌دهند. آنها رفتارهای مثبت جدیدی را در پیش می‌گیرند که به آنها کمک می‌کند به اهداف و آرمان‌‌های خود برسند.

کلمات نمی‌توانند توصیف کنند این کار چقدر لذت‌‌بخش، راضی‌‌کننده و معنادار است. فقط باید برای خودتان تجربه‌‌اش کنید. چیزی که با کلمات بتوانم بگویم این است که «امکان» آن چقدر زیاد است. بله، شما «می‌توانید» دیگران را تغییر دهید. من همیشه این کار را انجام می‌‌دهم. پیتر و هاوی هم در این کتاب، همین کار را کرده‌‌اند. کتابی که قرار است بخوانید، هر چیزی را که لازم دارید، برای غلبه بر این فرآیند در اختیارتان می‌‌گذارد.

چون این یک فرآیند است؛ فرآیندی حساب‌‌شده، نه جادویی یا دستکاری شده که به هیچ ویژگی شخصیتی به جز تمایل خالصانه برای کمک کردن و تواضع و نظم برای یادگیری چیزهای جدید، نیاز ندارد.

در واقع، اصولی که در این کتاب طی دو بخش و 27 فصل آمده، چیزهایی را که من و دیگر مربیان ارشد کسب‌‌وکار انجام می‌دهند تا به بهتر شدن مشتریان موفق کمک کنند، مورد تاکید قرار می‌دهند. کاری که پیتر و هاوی در این صفحات انجام داده‌‌اند، کارهایی که ما انجام داده‌‌ایم را برای خواننده دسترس‌‌پذیر کرده‌‌اند تا آنها را در محیط کار، در خانه و در هر جایی که افراد می‌خواهند به کسانی که برایشان اهمیت دارند کمک کنند به پتانسیل واقعی خود برسند، به کار ببرد. آنها چیزی را ارائه کرده‌‌اند که بیشتر افراد آن را یک فرآیند ناامیدکننده و مبهم می‌‌دانند و چهار قدم کلیدی را برای تغییر فرمول‌‌بندی کرده‌‌اند.

من و پیتر سال‌ها با هم همکاری کرده‌‌ایم و تغییر رفتار مردم به شیوه‌هایی که مورد توجه اطرافیانشان قرار بگیرد، کسب‌‌وکار اصلی ما در این سال‌ها بوده است. تخصص پیتر، در روش او برای هدایت افراد در مسیر تغییر، بدون نادیده گرفتن موانع متداول ناامیدی و خشم، مشهود است. این اقدامات خواننده را به یک رهبر سازمانی تبدیل می‌کنند که می‌تواند تیمی بسازد یا تیمی که دارد را به سمتی تشویق کند که بهترین نتایج را بگیرد و رشد و پیشرفت کند.

این کتاب را در بخش‌های بعدی این مطلب بخوانید و یاد بگیرید چطور به یک رهبر سازمانی، شریک، والد و دوست بهتر تبدیل شوید. می‌توانید همان اثری را بر دنیای خود داشته باشید که بیشتر مربیان معروف و تاثیرگذار دارند. زندگی عالی است!