تولید انگیزه با دو عبارت
تاثیر مدیران باانگیزه بر روی کارکنان
مدیران بیشترین تاثیر را در انگیزش کارکنان خود دارند. حتی اگر مدیر نتواند ساختار، فرهنگ و سیستم پاداش شرکت را تحتتاثیر قرار دهد، حداقل میتواند عملکرد کارکنان را به پاداش و انجام کارهای خوب مرتبط کند. این مدیر است که مستقیما هر یک از سیاستها و رویههای سازمان را ترویج میدهد و اجرا میکند. بهترین مدیران قادرند مهمترین نیازهای هر یک از کارکنان زیردست خود را برآورده کنند. کارکنان نیازهای متفاوتی دارند و میخواهند در زمینههای کاری خود، تخصص یا تسلط لازم را داشته باشند. تمام کارکنان باید بدانند که کار آنها با هدف مشترک تیم و شرکت مرتبط است. مجموعه عوامل زیر برگزیدهای است از فعالیتهایی که یک مدیر باید انجام دهد تا انگیزه کارکنان را در سازمان تقویت کند:
۱- به کارکنان خود اعتماد کنید. اختیارات خود را به کارکنان تفویض کنید و این کار را با دادن پروژههای بیشتر به آنان، شروع کنید و به نوبه خود از آنها در مورد مسائل یا ایدههای شرکت، نظرخواهی کنید. فضایی برای یک رقابت دوستانه ایجاد کنید. این کار باعث میشود کارکنان در زمینه فعالیتهای خود، دلسوزانه قدم بردارند. اطلاع از وضعیت تیم برای راهاندازی یک کسب و کار موفق، کلیدی است. برای داشتن ارتباطات و اعتماد عالی، صحبت در مورد آینده و اهداف شرکت در ماهها یا سالهای آینده گزینه مناسبی برای برقراری ارتباطات و تعاملات سازنده و اعتماد است. این کار باعث میشود آنها احساس کنند که در شرکت افراد ارزشمندی هستند.
۲- از نظرات کارکنان خود استقبال کنید. زمانی که متوجه میشوید به کمک بیشتری نیاز دارید، با کارکنان خود در آن زمینه مشورت کنید. هر نقطه عطف شخصی و تیمی را جشن بگیرید. همانطور که اهداف خود را تعیین و پیشرفت کارکنان را دنبال میکنید، خوب است که نگاهی به گذشته داشته باشید تا ببینید همه افراد به چه نتیجهای رسیدهاند. حتما اهدافی را که همه به دست آوردهاند، جشن بگیرید و نسبت به آنها بیتفاوت نباشید.
۳- ارزیابیهای متقابل را در نظر بگیرید. چه رئیس شرکت باشید و چه یک کارمند، ارزیابی هر دو طرف مهم است. با کار تیمی میتوانید نگرانیهای خود را با یکدیگر در میان بگذارید و از آنها بازخورد بخواهید. با این کار به ایجاد احساس مسوولیت کمک میکنید.
۴- از نوآوری حمایت کنید، خواه نتیجه نداشته باشد. یک راه عالی برای درگیر کردن کارکنان خود در ایجاد تاثیر بر شرکت به طور کلی، اجازه دادن به آنها برای نوآوری است. روشهای جدید را امتحان کنید و آنها را با هم آزمایش کنید. با انجام دادن این کار، کل تیم به خلاقیت و ایدههای مختلفی برای فعالیتهای خود دست پیدا میکنند. این کار به آنها کمک میکند چالشهای خود را درک کرده و به دنبال رشد شخصی و حرفهای خود باشند.
۵- ابزارهای موفقیت کارکنان را فراهم کنید. اگرچه ممکن است در ابتدای کار تنها قوانین و سیاستهای مدیریتی از پیش تعیین شده مورد توجه قرار گیرند، اما به یاد داشته باشید که به راهحلهای خلاقانه فکر کنید. محیط امنی را برای کارکنان ایجاد کنید تا افکار و ایدههای خود را به اشتراک بگذارند.
۶- به وقت پرسنل احترام بگذارید. ممکن است نیازهای شغلی شرکت تغییر پیدا کنند، اما داشتن یک برنامه کاری ثابت بسیار مهم است تا کارمندان هم بتوانند به برنامههای شخصی خود برسند. به عنوان مثال اجرای ترفندهای برنامهریزی برای شیفتهای آخر هفته به شما کمک میکند به وقت دیگران احترام بگذارید.
۷- انعطافپذیر باشید. در حالی که حضور به موقع در محل کار و انجام درست تمام وظایف برای ادامه کار مهم است، نشان دادن انعطافپذیری نیز عالی است. کارفرمایان باید به پرسنل خود احترام بگذارند و به این بینش برسند که کارکنان آنها نیز زندگی شخصی خود را دارند. این موارد باعث میشود کارکنان در محل کار احساس ارزشمند بودن داشته و برای کار خود، شور و اشتیاق بیشتری داشته باشند. پس از بیان نظرات خود به عنوان یک مدیر درباره نحوه عملکرد کارکنان، به آنها اجازه و فرصتی برای پاسخگویی به هر یک از نظرات را بدهید. این کار باعث باز نگه داشتن خطوط ارتباطی بین شما و کارمندانتان میشود. اگر کارمند شما به مواردی منفی در مورد شما به عنوان یک مدیر اشاره میکند، پذیرش انتقادات سازنده آنها و تلاش برای بهبود این موضوع، راهی عالی برای تقویت مهارتهای مدیریتی شماست. صرف نظر از نحوه تصمیمگیری در مورد بررسی عملکرد کارکنان، مطمئن شوید که در طول سال چند بار از عملکرد کارکنان خود بازخورد میگیرید. بررسی منظم کارکنان فرصتهای زیادی را برای رسیدگی به مشکلات به وجود آمده فراهم میکند.
۸- اهداف کار را با اهداف کارکنان ترکیب کنید. بهعنوان یک مدیر، میتوانید با اطمینان از همسویی اهداف کاری خود با اهداف کاری آنها، به آنها انگیزه دهید. این امر مستلزم برنامهریزی و ارتباطات استراتژیک است، زیرا باید دقیقا بفهمید که از آنها چه انتظاری دارید. اگر آنها استانداردها و اهدافی ندارند که با اهداف شما مطابقت داشته باشد، از عدمکارآیی آنها ناامید میشوید و آنها از تلاشهای ناموفق خود برای جلب رضایت شما ناامید میشوند. درک نادرست از اهداف طرفین منجر به ناامیدی و شکست میشود؛ دقیقا برعکس نیروهای انگیزشی.
۹- یک الگوی نمونه و منصف باشید. اگر تنبل یا مستعد به تعویق انداختن کار هستید، به احتمال زیاد همین رفتار را از سوی کارکنان خود خواهید دید. اگر میخواهید کارکنان خود را برای رشد و پیشرفت در مسوولیتهای شغلی که در اختیار دارند ترغیب کنید، با آنها به درستی رفتار کنید. با مهربانی صحبت کنید، احترام بگذارید و در زمان و مکان مناسب، کارمندان خود را ستایش کنید. انصاف نیز عامل محرک مهمی در محیط کار است. شما باید یک سیستم عادلانه از مشوقها، پاداشها و مزایا ایجاد کنید که کارکنان را تشویق به کار سخت کند. برنامههای غرامت عادلانه، ارزیابی عملکرد کارکنان و سیاستهای سازگار را در محل کار خود بگنجانید. شما باید یک محیط کاری عادلانه و سازگار ایجاد کنید. تجزیه و تحلیل کارکنان، شما را ملزم میکند به طور جداگانه با هر کارمند ملاقات کنید تا اهداف مربوط به کار خود را مورد بحث قرار دهید. اکثر کارکنان از علاقه صادقانه یک مدیر به زندگی خود قدردانی میکنند.
۱۰- برای مشارکتهای فردی ارزش قائل شوید. مدیریت باید از کارکنان خود اطمینان حاصل کند که چگونه تلاشها و مشارکت فردی آنها نقش مهمی در اهداف و جهت کلی شرکت دارد. کارکنان در صورتی که بدانند تلاشهایشان چگونه بر سازمان تاثیر میگذارد، احساس غرور کرده و با افتخار بیشتری به کار خود ادامه خواهند داد. مدیریت مجبور نیست هر بار که کارکنان کار خود را به خوبی انجام میدهند به آنان هدایایی بدهد. گاهی اوقات، یک «تشکر ساده» یا «بسیار عالی» کافی است. این کلمات معنادار تلاش را تصدیق میکنند، وفاداری ایجاد میکنند و افراد را تشویق میکنند تا حتی بیشتر کار کنند. یک محیط کاری مثبت عنصر اساسی است که شرکت را به اوج میرساند. ما درک میکنیم که تشویق و ایجاد انگیزه در کارکنان ممکن است زمانبر و دشوار باشد. با این حال، مدیریت باید برای دستیابی به اهداف شرکت، محیط باانگیزهای ایجاد کند. اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما احساس میکنند که کار و تلاش آنها سهم مهمی در موفقیت شرکت دارد.