جستن و توجه به مزیت رقابتی از دشواری رقابت شکل می‌گیرد که ریشه در شناخت ضعف و قوت دارد.

در دنیای امروز که همزمان با انقلاب فناوری‌ها، با طلیعه‌دارانی همانند هوش مصنوعی، داده‌کاوی و بلاک‌چین همراه است؛ «رقابت پیوسته»  معمول بوده که در آن، اشتباه و واکنش دیرهنگام، پیش‌بینی نشده است و بروز آن منجر به اعوجاج (پیچیدگی) در سیستم‌ها و زیرسیستم‌ها، و بسته به تاب‌آوری بنگاه، شاید منجر به حذف بنگاه شود.

مزیت رقابتی باعث شارژ شدن سازمان در نقاط امنی می‌شود که مزیت رقابتی ایجاد کرده است؛ اما سازمان باید بتواند از مزیت رقابتی خود محافظت کند و همزمان مرزهای دیگری در ایجاد مزیت رقابتی جست‌وجو کند. شناخت عوامل مخل با ارتقای هوشمندی در کسب و کار ممکن می‌شود که وابسته به درک، استنتاج و تحلیل دقیق است؛ به عبارتی عوامل مخل مزیت رقابتی، بدوا از عدم حمایت و هوشیاری نشات می‌گیرد.

گروهی از عوامل داخلی که رسالت این یادداشت است مربوط  به عوامل انسانی است؛ یکی از مهم‌ترین اقدامات در حفظ مزیت رقابتی، مشارکت‌های درون‌سازمانی است (شامل کارکنان، واحدها، تیم‌ها و مدیران طبقات مختلف)؛ همچنان‌که خود مشارکت نیز می‌تواند مزیت رقابتی باشد.

با وجود بسامد بالا در بیان و اظهار، اعتقاد به مشارکت و توانایی در جلب آن دشوار است و می‌تواند به واسطه گرایش‌های سیاسی و تمایلات رهبری سازمان آسیب ببیند. مشارکت در اینجا یعنی درگیر ماندن تمام یا درصد غالب سازمان در عملیات! معنی این جمله آن است که نباید جایی از سازمان فلج یا حفره‌ای تاریک شود. واضح اینکه تجربه نویسنده تجربه‌ای ایرانی و ماحصل مشاهدات از سازمان‌های ایرانی است. نبود مشارکت و عدالت که زیبنده مشارکت باشد، به گسترش کارکنان غیر‌فعال سازمان منتهی شده و مجموعه‌هایی را ایجاد می‌کند که یا در کوچ هستند یا همانند ماهی با چشمان باز می‌خوابند و مخاطب مدیر نیستند. این گروه در این حالت چراغ‌های خاموشی را می‌مانند که نقاط تاریک سازمان را تشکیل می‌دهند؛ این نقاط ممکن است با هم هماهنگ شوند، به مدیر سازمان باز‌خوردی ندهند و هزینه‌های خود را هم برقرار نگه دارند.

غلبه بر این شرایط نیازمند سازماندهی دقیق، سیستم‌سازی درست (دقیق و مناسب)، ارزیابی درست، عدالت سازمانی، شفافیت نظام توسعه شغلی و جبران خدمت، و رهبری سازمانی موثر و پیوسته برای مشارکت کارکنان است.

بدون مشارکت، سازمان در زمان بحران و از دست دادن مزیت رقابتی، خودرویی در شیب تند را می‌ماند که ترمز آن به مثابه نظام کنترل، شاید قادر به کاهش سرعت سقوط و نزول آن نباشد؛ مزیت رقابتی از دست برود و اندام سازمان درگیر بیماری شود.