هر کسی می‌تواند انجامش دهد، ولی هر کسی نباید انجامش دهد

«می‌توان» و «باید» دو چیز جدا از هم هستند. کارآفرینی ژنی است که ممکن است با آن متولد شده باشید. خواه ذاتا هوشمند، سخت‌‌کوش، یا جذاب باشید یا نباشید، اگر می‌خواهید در جهان شرکت‌‌های نوپا به موفقیت برسید باید شش عامل زیر را تقویت و آنهایی را که ندارید دنبال کنید. اگر می‌خواهید این کار را بکنید، یکی از آنهایی هستید که «باید» کارآفرین باشد.

شما باید:

  خوش‌بین باشید، کارآفرینان موفق باور دارند که موفق خواهند شد.

با وجود زرق و برقی که جامعه برای کارآفرینی ایجاد می‌کند، کار ساده‌‌ای نیست و این سفر مانند سوار شدن ترن هوایی است. هرچند وقتی بنیان‌‌گذار باشید، لحظاتی پیش می‌‌آید که احساس کنید در نوک جهان ایستاده‌‌اید، اما دو برابر آن لحظات احساس شکست و ناکامی وجود دارد، می‌‌بایست بتوانید نه‌تنها در برابر ضربه‌ها از خود واکنش نشان دهید بلکه مهم‌تر از آن، پس از زمین خوردن باید بتوانید برخیزید. خوش‌بین بودن و داشتن نگاهی امیدوار، حیاتی است.

  پرانرژی باشید، کارآفرینان موفق هم انگیزه موفقیت و هم پشتکار رسیدن به آن را دارند.

هرچند در جهان امروز چیزهای زیادی دگرگون شده‌‌اند، کارآفرین بودن آسان نشده است. این کار همیشه نیازمند انعطاف‌پذیری بوده است. ذهنیت کارآفرینی می‌گوید هر لحظه‌‌ای که صرف بهتر کردن محصول یا شرکت خود می‌کنید، لحظه‌‌ای است که رقیبان دارند خود را می‌‌رسانند. باید انرژی بسیاری داشته باشید و بتوانید آن انرژی را برای رسیدن به قله‌های کسب و کار خود هدایت کنید. شما الگو هستید و نشان دادن انرژی و تمرکز، کارکنان را تشویق خواهد کرد تا همانند شما تلاش کنند. این نشانه‌ای است از آنکه چقدر اشتیاق دارید.

  ریسک‌پذیر باشید، کارآفرینان موفق در برابر ریسک تحمل بالایی دارند.

هر کسب و کاری صرف‌‌نظر از صنعت یا شرکت، با ریسک همراه است. شما در مقام بنیان‌‌گذار نه تنها نباید با ریسک مشکلی داشته باشید، باید مدام ریسک هر یک از تصمیمات خود را بررسی و محاسبه کنید. خواه گزینش یک توزیع‌کننده باشد یا بررسی اینکه آیا باید سرمایه را افزایش داد، هر تصمیمی که می‌گیرید در آینده پیامدهایی خواهد داشت.

  از نظر احساسی مقاوم باشید: کارآفرینان موفق این توانایی را دارند که ناکامی‌‌ها و شکست‌‌های ناگزیر را زود فراموش کنند.

برای کارآفرینی دکمه‌‌ای به نام «آسان بود» پیدا نمی‌شود. ما هنوز یک آدم موفق در صنعت خود ندیده‌‌ایم که پیش‌‌تر شکست نخورده باشد. باید بتوانید از خطا کردن، از زیان دادن، از جا ماندن، جدا شوید و راه خود را دنبال کنید. هنگامی که نوشیدنی ویو را تولید کردیم، این محصول ته‌رنگی زرد داشت و باید صادقانه بگوییم که ما را متعجب کرده بود. در چند هفته پس از آن، هنگامی که فروش ویو را به نخستین مشتریان خود آغاز کردیم، دیدیم که این رنگ، همچنان ایجاد می‌شود و شکل ظاهری بسیار بدی داشت. بر سر فراخوان محصول با هم گفت‌وگو کردیم و برای از سر گذراندن چیزی که در آن زمان مانع بزرگی به نظر می‌‌رسید، رویکردی دوشاخه در پیش گرفتیم: فروش محصول موجود و همزمان پیگیری ریشه دردسر. هر دو آنها چالش‌‌های بزرگی بودند. می‌‌دانستیم که این محصول بی‌ایراد نیست و پیدا کردن دلیل، کار دشواری بود که می‌توانست جلوی پیشرفت شرکت ما را پیش از آغاز بگیرد، ولی با افتخار می‌‌گوییم که ما هر دو کار را با سخت‌‌کوشی دنبال کردیم و به نبرد خود ادامه دادیم که عملا مهم‌تر از گرفتن هر تصمیم درست است.

  اهل تجسم باشید: کارآفرینان موفق می‌توانند جلوتر را ببینند، متوجه تصویر بزرگ شوند و نمایی روشن از آینده بکشند.

قلم و کاغذی بردارید یا روی گوشی خود یک صفحه باز کنید. به یک سرمشق در میان کارآفرینان بیندیشید. هنگام اندیشیدن به آن سرمشق، آنچه به ذهن‌‌تان می‌‌رسد  را یادداشت کنید. اگر اهل شرط‌‌بندی بودیم، که هستیم، شرط می‌‌بستیم که واژه‌های «الهام‌بخشی» یا «اهل تجسم» در فهرست شما قرار داشت. دلیلش این است که بهترین بنیان‌‌گذاران چیزی را می‌‌بینند که هیچ‌‌کس دیگری نمی‌‌بیند و نیروهای خود را پیرامون آن تصور گرد می‌‌آورند و گروه خود را به سفری می‌‌برند که هیچ کس تصور نمی‌کرد شدنی باشد.

  پیگیر باشید، کارآفرینان موفق این توانایی را دارند که دیگران را با دیدگاه خود همراه و ایده‌های خود را به آسانی تبلیغ کنند، آدم می‌خواهد هر آنچه را که آنها می‌‌فروشند بخرد.

شاید شنیده باشید که کارآفرین بودن یعنی داشتن کار نیمه‌‌وقت در مقام فروشندگی. راستش این واقعا یک کار نیمه وقت نیست، شما در مقام بنیان‌‌گذار باید مدام مطلب معرفی کنید، سخنرانی کنید و مهم‌تر از همه شرکت‌‌ خود را به دیگران بقبولانید! این شاید کار دشواری به نظر برسد ولی ته آن، اهل ترغیب بودن است. به گفته ارسطو، ترغیب سه ستون دارد: اخلاق، همدلی و منطق. اخلاق یعنی متقاعد کردن کسی به اعتبار خودتان. همدلی یعنی گیرایی داشتن برای احساسات شنونده -  یعنی آفریدن واکنشی احساسی.

منطق یعنی ترغیب با کمک استدلال. خواه سرگرم گفت‌وگو با سرمایه‌‌گذاران باشید یا کارکنان یا توزیع‌‌کنندگان، مدام باید تلاش کنید با استفاده از این سه ستون هر چقدر می‌شود آدم سوار کشتی خود کنید. درباره نوشیدنی ویو، ما از هر سه تای آنها استفاده کردیم. روابط برقرار کردیم، اعتماد جلب کردیم، ‌‌نیت خود را به اثبات رساندیم، اشتیاق و اعتماد به نفس نشان دادیم، هرگز شکست را نپذیرفتیم، کسب و کار خود را با بودجه سالم درست کردیم و تصویر خود را به دیگران قبولاندیم. اگر بر این عناصر مسلط شوید و با کارآمدی آنها را در هم بیامیزید، توان نهفته خود را در ترغیب کردن دیگران تقویت خواهید کرد.

 

منبع: کتاب راه‌اندازی استارت‌آپ‌ها