قوانین موثر اما محدود اتحادیه اروپا برای مقابله با تغییرات اقلیمی
اتحادیه اروپا برای حل این مشکلات وارد عمل شده و یک سیستم برچسبگذاری جدید یا طبقهبندی ایجاد کرده که اقتصاد را به فعالیتهایی که از نظر محیط زیستی پایدار تلقی میشوند، تقسیمبندی میکند؛ از نصب پمپهای حرارتی گرفته تا تجزیه بیهوازی لجن فاضلاب. ایده این است که داراییها و شرکتها از این طبقهبندی استفاده کنند تا مشخص شود چه درصدی از فعالیتهای آنها سبز تلقی میشود و این شفافیت به سرازیر شدن جریان سرمایه از طرف بازارها کمک کند. طرحهای پیشنهادی سالها مطرح شده و در ۳۱ دسامبر، کمیسیون اروپا آخرین طرح خود را منتشر کرده است.
کشورها منابع انرژی مختلفی دارند و بنابراین این طرح آزمایشی با محدودیتهای سیاسی همراه است. با این حال، طبقهبندی مذکور همچنان منطقی به نظر میرسد. اینکه انرژی هستهای جزو انرژیهای سبز طبقهبندی شود - با توجه به شرایطی مثل در معرض بودن ایمن ضایعات مسموم - از خواستههای «حزب سبز» در آلمان بوده است. اما انرژی هستهای در به صفر رساندن انتشار کربن میتواند نقش مهمی داشته باشد؛ در واقع، صرفا اگر آن را هنگام انتقال انرژی سبز در نظر بگیریم، میتوان گفت طبقهبندی اروپا بسیار محتاطانه است. طرح قرار دادن گاز طبیعی در طبقهبندی انرژی سبز هم بسیار جنجالی بوده است. اما قوانین منعکسکننده یک ارزیابی سختگیرانه هستند که تحولی حیاتی در مصرف سوخت در دهه آینده ایجاد خواهد کرد. این قوانین پروژههای گازی را برای مدتی محدود فعالیت سبز در نظر میگیرند، به شرطی که جایگزین سوختهای فسیلی کثیفتر شوند و تا پایان دهه مجوزهای لازم را بگیرند و طرحهایی را هم شامل شوند که تا سال ۲۰۳۵ تغییر به منابع انرژی پاکتر را در خود داشته باشند.
نقصهای این طرح، به چشمانداز بوروکراتیک آن برمیگردد. ماهیت سادهانگارانه برچسب زدن، ممکن است به انجام تستهای راستیآزمایی منجر شود که داراییهای کثیف را از صندوقها بیرون کند. در واقع، یکی از وظایف اصلی بازارهای سرمایه، مالکیت شرکتهای آلودهکننده و مدیریت وضعیت انتشار گازهای آلوده آنها است. طبقهبندی ثابت است، در حالی که تغییرات در تکنولوژی انتشار کربن برخی فعالیتها را کم میکند و به اختراعاتی منجر میشود که افراد تاثیرگذار در طبقهبندی، تصورش را هم نمیکردند.
چه کار دیگری میتوان انجام داد؟ هدف باید این باشد که ردیابی انتشار کربن برای سرمایهگذاران در پرتفوهای آنها سادهتر شود. داراییهایی که انتشار کربن صفر دارند، نمونههای بسیار خوبی هستند، اما آنهایی که رد پای کربن خود را به سرعت کم میکنند، بهتر هم هستند. این کار به افشای اطلاعات جدید نیاز دارد، تا سرمایهگذاران بتوانند میزان انتشار را ردیابی کنند و از محاسبههای بیشتر در زنجیرههای تامین اجتناب کنند. مدیریت چنین سیستمی آسانتر است و کشورهای کمتری را برای توافق درباره آنچه سبز تلقی میشود، درگیر میکند. یک بدنه جدید جهانی برای افشای اطلاعات سبز، تشکیل شده، اما باید عملکرد سریعتری داشته باشد.
هدف گستردهتر اتحادیه اروپا باید این باشد که از قیمتگذاری کربن برای تغییر شیوه تخصیص سرمایه استفاده کند. اینکه فقط به سرمایهگذاران اتکا کنیم تا زمین را با استفاده از طبقهبندی خودشان نجات دهند، محدودیتهای آشکاری دارد. کمتر از یکسوم انتشار گازهای گلخانهای در جهان، از طرف شرکتهای سهامی عام است که با سرمایهگذاران سازمانی کنترل میشوند. و سرمایهگذاران انگیزه مشخصی برای سبز بودن ندارند. اگر برچسبهای منفی که به شما میزنند برایتان مهم نباشد، مالکیت داراییهای آلودهکننده میتواند سودآور هم باشد. به همین دلیل است که این داراییها هر چه بیشتر در اختیار بخش خصوصی قرار میگیرند.
در مقابل، قیمت تعیین کردن برای کربن، سیگنالی را میفرستد که به کل اقتصاد میرسد، نه فقط شرکتهای فهرست شده و در نتیجه انگیزه سودآور بودن بهطور کامل با هدف کاهش انتشار تطبیق مییابد. طرح اصلی اتحادیه اروپا برای قیمتگذاری کربن، بزرگترین طرح در دنیای ثروتمند محسوب میشود، اما با اینکه کارهایی برای توسعه بیشتر آن در دست انجام است، فقط ۴۱ درصد انتشار را
پوشش میدهد. اگر اتحادیه اروپا بخواهد با آزاد کردن قدرت مالی در جهت مبارزه با تغییرات اقلیمی دنیا را اداره کند، بازار کربن جایی است که باید بیشتر تلاشهای خود را در آن متمرکز کند.