قانونی ساده برای بهبود کیفیت جلسات و مکالمات
وینستون که تقریبا ۵۰ سال در MIT تدریس کرده بود و یکی از دوستداشتنیترین استادان این دانشگاه به شمار میرفت، میدانست چطور مخاطب را مجذوب کند. استایل او پرزرق و برق نبود، اما بهشدت جذاب بود و این جذابیت وقتی میدانستید که او در حوزه فنی هوش مصنوعی کار میکرده، قابل توجهتر هم میشود. در واقع او چطور صحبت کردن را بلد بود، اما مهارت بزرگتر او جذب دیگران به گوش کردن بود.
اگر کل این سخنرانی را گوش دهید، نکات ارزشمندی را از آن میگیرید که نه تنها باعث میشود سخنران بهتری شوید، بلکه بهتر هم ارتباط برقرار میکنید. او میگوید همانطور که سرباز را نمیتوان بدون سلاح به جنگ فرستاد، دانشجو را هم نمیتوان بدون توانایی ارتباط برقرار کردن به جامعه فرستاد و موفقیت شما در زندگی تا حد زیادی بر اساس توانایی شما برای صحبت کردن، نوشتن و کیفیت ایدههای شما مشخص میشود.
به هر حال، در پنج دقیقه اول این سخنرانی، وقتی وینستون چیزی را که آن را «قانون تعهد» مینامد توصیف میکند، یک گوهر گرانبها را کشف میکنید. این قانون یک سیاست ساده و غیرقابل بحث است که فقط چهار کلمه دارد.
قانون کلاس درس وینستون چیست؟ «بدون لپتاپ، بدون گوشی.»
این قانون اگرچه ساده به نظر میرسد، اما هیچکس این روزها از آن پیروی نمیکند و همین باعث میشود ارزشمند باشد. قانون تعهد وینستون همچنین یک نمونه کامل از «هوش عاطفی در زندگی واقعی» است: توانایی به کار بستن احساسات به نفع شما، به جای استفاده از آن علیه خودتان.
شنونده بهتر با قانون تعهد
وینستون در ادامه دلیل منطقی در پس این قانون تعهد را توضیح میدهد. او میگوید: «برخی افراد میپرسند چرا بدون لپتاپ، بدون گوشی بودن، یک قانون تعهد است. پاسخ این است: ما انسانها فقط یک پردازشگر زبان داریم. و اگر پردازشگر زبان شما یک جا درگیر باشد، حواس شما پرت میشود. و از آن بدتر، حواس همه افرادی را هم که اطرافتان هستند پرت میکنید. مطالعات این را اثبات کردهاند. وقتی میبینم اینجا یا آنجا یک لپتاپ باز است، اذیت میشوم.»
حق با وینستون است. در دهه ۵۰ میلادی، دونالد برادبنت (Donald Broadbent) روانشناس، با انجام یک آزمایش این موضوع را ثابت کرد. او هدفونهایی را در گوش افراد گذاشت که هر کدام بهطور همزمان دو پیام متفاوت را در هر گوش منتقل میکردند. به طور کلی، برادبنت توانایی افراد تحت آزمایش را در حفظ اطلاعات، مورد سنجش قرار داده بود.
نتیجهگیری برادبنت چه بود؟ ما در یک زمان فقط میتوانیم به یک صدا گوش دهیم. اما قانون تعهد «بدون لپتاپ، بدون گوشی» چطور میتواند به شما و سازمانتان کمک کند؟
این روزها افراد عادت کردهاند که به پیامهای الکترونیک فورا جواب بدهند و این موضوع یک نکته مثبت دارد. وقتی فورا به پیامهای دیگران پاسخ میدهید، اطلاعاتی را که آنها برای پیشبرد کارشان نیاز دارند، ارائه میکنید. به علاوه، نشان میدهید که برای آنها ارزش قائل هستید.
اما در تلاش برای پاسخ دادن سریع، ممکن است یک اشتباه بزرگ هم مرتکب شوید. وقتی دائما گوشی خود را چک میکنید، حتی وقتی در یک جلسه هستید یا با دیگران مکالمه میکنید، این حس را به طرف مقابل خود منتقل میکنید که او واقعا «حاضر» نیست و به او و صحبتی که رد و بدل میشود، اهمیتی نمیدهید.
به علاوه، صرفا به همه زمان از دست رفته در جلساتی فکر کنید که یک فرد مجبور میشود موضوعی را تکرار کند که قبلا گفته شده یا به خاطر اینکه حواسش پرت شده و موضوعی کلیدی را از دست داده، شروع به صحبتهای بیربط در جلسه میکند.
همکاری و گوش دادن واقعی، به توجه کامل نیاز دارد. و اگر با شخص دیگری گفتوگو میکنید، آن شخص فکر میکند شما آنقدر مهم هستید که زمان و توجهش را در اختیارتان قرار دهد. چرا این احترام را به او برنمیگردانید؟
در واقع، از آنجا که خیلی از افراد عادت دائم گوشی چک کردن را دارند، تصور کنید وقتی شخصی سراغ شما میآید و از او میخواهید لحظهای گوشی را کنار بگذارد یا آن را سایلنت کند تا بتوانید کاملا بر او متمرکز شوید، چه اتفاقی میافتد. همین حرکت، به تنهایی میگوید آن شخص چقدر برای شما مهم است.
همچنین باید قانون «بدون تلفن» را برای زمانها یا مکانهای خاص در نظر بگیرید. به عنوان مثال، هیچگونه ابزار اضافه در جلسات همکاری وجود نداشته باشد.
مزیتهای مثبت اینگونه اقدامات، به اضافه عمق و کیفیتی که به روابط شما میدهد، شگفتزدهتان خواهد کرد.
بنابراین، اگر میخواهید کیفیت جلسات، مکالمات و حتی روابط خود را بالا ببرید، همین جمله ساده وینستون را به کار ببندید: «بدون گوشی، بدون لپتاپ.»
چون شما فقط میتوانید به یک صدا به صورت همزمان گوش دهید.