تیمسازی در سازمان با تقویت پیوندهای تیمی
در طول فعالیتهای تیمسازی، کارمندان سازمان رشد خواهند کرد و مهارتهای جدیدی را میآموزند که برای سازمان کاربردی و حیاتی است. وقتی کارمندان به کار خود در سازمان افتخار کنند، انگیزه بیشتری نیز خواهند داشت.
هنگامی که اعتماد به نفس بیشتری در بین افراد تیم ایجاد شود، همه از کار خود لذت بیشتری خواهند برد. میزان اثربخشی تیمسازی از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است.
اما یک وجه مشترک در تمام سازمانها این است که تمام اعضای تیم باید اهدافی را که هنگام انجام فعالیت با آن روبهرو هستند، به درستی درک کنند. پس از تعیین اهداف تیم و تعیین نقشها، تیمها میتوانند برای دستیابی به نتایج عالی با هم کار کنند.
سنجیدن نیازهای یک تیم قبل از تصمیمگیری در مورد فعالیتهای تیمسازی، همیشه برای موفقیت آن تیم ضروری است. تعیین و تشریح نیازها، اهداف و نتایج مورد نظر تیم را مشخص کرده و تیم را موظف به برنامهریزی برای تحقق آن میکند. وقتی اعضای تیم بتوانند به یکدیگر اعتماد کنند و روش برقراری ارتباط موثر را یاد بگیرند، میتوانند به راحتی ایدههایشان را به اشتراک گذاشته و با یکدیگر همکاری کنند.
تیمسازی به افرادی که مشارکت زیادی ندارند، کمک میکند تا با یکدیگر تعامل داشته باشند. در نتیجه بهرهوری افزایش مییابد. یافتن راههایی برای استفاده از مهارتهای هر فرد و سپس استفاده از آن در یک پروژه کاری، منجر به کار باکیفیتتر و رضایت کلی تیم میشود.
برخی از اهداف تیمسازی در سازمان عبارتند از:
۱. تقویت روابط در تیمها.
۲. تشویق به داشتن روحیه پیروزی و موفقیت برای دستیابی به عملکرد عالی.
۳. شناسایی پنج مولفه یک تیم برنده.
۴. یادگیری ارزشهای شرکت.
۵. بهبود ارتباط موثر در تیم.
تیمسازی در مقایسه با تقویت پیوندهای تیمی
تیمسازی و تقویت پیوندهای تیمی به یک معنا نیستند. هر دو روش معتبر هستند و نقاط قوت خاص خود را دارند.
تفاوت عمده این است که تیمسازی فرآیندی طولانیمدت است که قصد ایجاد تغییر رفتاری را دارد، در حالی که تقویت پیوند تیمی، معمولا یک تجربه کوتاهمدت و سرگرمکننده است. اگر به دنبال یک انتخاب سریع هستید، تقویت پیوند تیمی انتخاب مناسب است. اگر به دنبال ایجاد بنیاد تیمی و تغییر طولانیمدت هستید، باید به دنبال تیمسازی باشید.
تیمسازی:
بر رفتار کارمندان و تاثیر آنها بر عملکرد سازمان اثر میگذارد.
به افراد کمک میکند تا یاد بگیرند که چگونه با یکدیگر کار کنند و با هم کنار بیایند.
مهارتهایی مانند ارتباط، برنامهریزی، حل مساله و حل تعارض را خلق میکند.
همدلی و دوستی ایجاد میکند.
تغییر رفتار طولانیمدت را تشویق میکند.
تجزیه و تحلیل عمیق مسائل را تشویق میکند.
با تشویق به همکاری و کار گروهی افراد را گرد هم میآورد.
به افراد کمک میکند تا یکدیگر را از منظر جدیدی ببینند.
به افراد امکان میدهد تا در یک محیط جدید با هم تعامل داشته باشند.
ساختار تیم و اجزای تشکیلدهنده تیم موثر
اجزای اصلی برای تشکیل یک تیم سازمانی به شرح زیر است:
۱)ترکیببندی: یک تیم باید متشکل از اعضایی باشد که بتوانند به نقش عملکردی تیم کمک کنند.
۲) ارتباطات: ارتباطات یک مولفه حیاتی در هر تیم موثر است. تیمها معمولا با رهبران پروژه، با سایر تیمهای کاری و با مشتریان یا شرکای تجاری ارتباط برقرار میکنند.
۳) وضوح اهداف: تیمهای کاری به اهداف مشخص و معنیدار نیاز دارند. یک تیم اهداف مشترکی دارد که به طور ایدهآل به همه اعضای تیم انگیزه میدهد تا با هم کار کنند.
۴) تعامل منسجم: کلید پیشرفت در تیم، فرآیند تعیین نقشها، توافق بر سر مهلتها و برنامهریزی جلسات تیم است.
داشتن فرآیندهای شفاف به هر یک از اعضای تیم کمک میکند تا در پروژهها، نقش خود را در تیم و شرایط لازم برای همکاری را درک کنند. دو عامل عمده - پاسخگویی متقابل و مهارتهای مکمل - معمولا موفقیت تیم را به دنبال دارد.
هر یک از اعضای تیم باید بپذیرد که او بخشی از هدفهای وسیعتر از خودش است و وقتی اعضای تیم به او فشار میآورند، به نفع تیم است.
۵) فرهنگ تیمی: مجموعهای از هنجارهاست که تیم را در شرایطی که هیچ قانون یا راهنمای مشخصی وجود ندارد هدایت میکند.
در کل تیمسازی فرآیند افزایش انسجام، بهرهوری و کارآیی تیم از طریق ایجاد فعالیتهایی است که اعضای در آن به همکاری مشترک احتیاج دارند. این روند برای تضمین موفقیت خود، به طیف وسیعی از وضعیتهای مختلف متکی است. رهبران باید هنگام انتخاب تیم مراقب باشند.
به طور دقیقتر، آنها باید تیمها را بر اساس تنوع و سطح مهارت انتخاب کنند. به طور کلی، تیمسازی به شرکتها کمک میکند تا به اهداف خود برسند و رقابت سالم را تقویت کنند.