استارتآپها قربانی آرزوهای بزرگ
داستان شکست استارتآپ WebVan:
وبون در روزهای بالاگرفتن تب اینترنت در سال ۱۹۹۶ توسط لوئیس بوردرز تاسیس شد. او در سال ۱۹۷۱ نیز از موسسان کتابفروشی بوردرز بود. وبون با همکاری شرکت مهندسی بچتل، یک میلیارد دلار صرف ساختن انبار خود کرد و ناوگانی از کامیون نیز برای تحویل کالا به مشتریان خود، خریداری کرد. از سوی دیگر، سهام شرکت رقیبش؛ یعنی هومگروکر را که اوضاع خوبی نداشت، به بهای ۲/ ۱ میلیارد دلار خرید. سرمایهگذاریهای بنچمارک و سکوسیا هرکدام ۵/ ۳ میلیون دلار در دور اول (سری A) یعنی سال ۱۹۹۷، در شرکت سرمایهگذاری کرده و هر سهام را به مبلغ ۵۸/ ۹ سنت خریداری کردند. بعدها سرمایهگذاران دیگری با سرمایههای بسیار بیشتر نیز وارد میدان شدند (ازجمله یاهو با ۱۰ میلیون دلار). مجموع این سرمایهگذاریها در وبون به ۳۹۶ میلیون دلار رسید. شرکت ۳۷۵ میلیون دلار دیگر هم در نوامبر ۱۹۹۹ در عرضه اولیه عمومی جذب کرد که ارزشگذاری شرکت را به ۸/ ۴ میلیارد دلار رساند. در آن برهه، درآمد تجمعی شرکت ۳۹۵هزار دلار و زیان خالص تجمعیاش بیش از ۵۰ میلیون دلار گزارش شده بود. وبون، در سال ۲۰۰۰ یعنی روزهای اوجش، ۵/ ۱۷۸ میلیون دلار فروش داشت اما ۴/ ۵۲۵ میلیون دلار هم هزینه کرده بود. این شرکت در دوران اوجش در بیش از۱۰ بازار آمریکا فعالیت داشت: منطقه بیسانفرانسیسکو، دالاس، سندیهگو، لسآنجلس، شیکاگو، سیاتل، پورتلند، اُرگون، آتلانتا، جورجیا، ساکرامنتو، اورینج کانتری و کالیفرنیا؛ با این امید که این رقم را تا سال ۲۰۰۱ به ۲۶ شهر برساند. سرمایهگذاران فشار زیادی بر شرکت میآوردند تا زودتر به سوددهی برسد. همین فشار و رشد سریع، بعدها گریبانگیر وبون شد، بهگونهایکه سی نت(CNET) این کسبوکار را یکی از بزرگترین شکستهای تاریخ خوانده است. هیچیک از مدیران ارشد یا سرمایهگذاران شرکت و همچنین خود مدیرعامل، تجربهای در زمینه صنعت سوپرمارکت نداشتند، کما اینکه جورج شاهین برای پیوستن به این شرکت، از ریاست دفتر مشاوره اندرسن استعفا داده بود. وبون مجبور بود دستمزد بالایی به شاهین بپردازد چراکه او در پست قبلیاش، ۴ میلیون دلار در سال درآمد داشت. شاهین در آوریل ۲۰۰۱ وقتی که وبون در شرف تعطیل شدن بود، از مدیرعاملی شرکت کنارهگیری کرد. شرکت بیش از ۸۰۰ میلیون دلار ضرر کرد و در ژوئن ۲۰۰۱، طبق فصل ۱۱ قانون محافظت از ورشکستگی تشکیل پرونده داد و ۲هزار کارمندش را اخراج کرد و بهعنوان بخشی از روند تعطیلی شرکت، همه غذاهای فاسدنشدنی، به بانکهای محلی مواد غذایی هدیه داده شد. وبون زمانی پا به عرصه خردهفروشی اینترنتی گذاشت که هنوز نه اینترنت با سرعت بالا در منازل وجود داشت و نه تجارت اینترنتی به مرحله بلوغ خود رسیده بود. اما همه میراثی که از این شرکت پیشرو به جای ماند، جعبههای رنگارنگ حمل کالای آن در خانهها و ونهایی با ظاهر متمایز است که حالا رنگ تازهای به خود گرفتهاند.
داستان شکست استارتآپ OnLive
آنلایو شرکت مستقر در مونتینولی کالیفرنیا و ارائهدهنده فناوریهای بصریسازی ابری بود. شاخصترین محصول آن، سرویس بازی ابری بود که به کاربران اجازه میداد بدون نصب بازیهای کامپیوتری روی دستگاههایشان، آنها را اجاره کرده یا نسخه نمایشی آن را بازی کنند. بازیها به جای دستگاه مشتری، روی سرورهای ارائهدهنده سرویس اجرا میشدند. به این ترتیب کاربر میتوانست با دستگاهی نیز که به خاطر سختافزار ضعیف، قادر به پخش بازیها نبود، بازی را اجرا کند. همچنین قابلیت ضبط بازی و تماشا کردن آن نیز در اختیار کاربر قرار میگرفت. به این ترتیب بازیها روی رایانههای شخصی، دستگاههای موبایل و تبلت، تلویزیونهای هوشمند و کنسولهای بازی مخصوص شرکت آنلایو قابل استفاده بود.
هزینه ماهانه استفاده از سرویس ۹۵/ ۱۴دلار آمریکا بود. اما در مارس ۲۰۱۰، استیو پرلمن مدیرعامل شرکت، از وجود پرتال بازی آنلایو خبر داد که روشی رایگان برای دسترسی به نسخه آزمایشی یا اجارهای بازی بود. سپتامبر ۲۰۱۱ این سرویس با مشارکت بریتیش تلکام امکانات اجتماعی را نیز به بازی افزود. سرویس آنلایو واکنشهای متفاوتی را دریافت کرد. هر چند برخی عدم نیاز به نصب بازیها برای نسخه آزمایشی و همچنین حالت تماشاچی درونی آن را ستایش میکردند، اما عده دیگر تاخیر ورودی برخی از بازیها و کیفیت آنها را زیرسوال برده و در نتیجه این سرویس را برای کاربران آیندهنگر جانشین کاملی در حوزه بازیها نمیدانستند، مخصوصا که اشتراک این سرویس بهطور کلی نسبت به ارتقای رایانههای موجود، هزینه بیشتری داشت. آنلایو خوب پول در نمیآورد. درحالیکه حدود ۵ میلیون دلار در ماه هزینه میکرد، اما کاربران به هزینه کردن برای استفاده از این سرویس، روی خوش نشان نمیدادند. به گفته پرلمن، شرکت هزاران سرور را در اختیار گرفت که بیاستفاده ماندند و فقط ۱۶۰۰ کاربر به صورت همزمان در سراسر جهان از این سرویس استفاده میکردند. در نتیجه خوشبینی اولیه به تدریج رنگ باخت چراکه بهرغم انتظارات، موفقیتی در زمان مورد انتظار به دست نیامد.
یکی از محصولات خوب شرکت، بازی هومفرانت بود که شکل تیرانداز اول شخص را داشت و شرکت روی موفقیتش حساب کرده بود، اما این بازی هم کمتر از هزار نسخه فروش رفت. اقدام بعدی عرضهپلیبک بود که مثل نتفلیکس، مجموعهای از بازیها را در ازای ماهانه ۹۹/ ۹ دلار، در اختیار کاربر قرار میداد، اما این مورد هم تنها با استقبال ۱۲۰۰۰ کاربر مواجه شد. راهحل بعدی، عرضه میکرو کنسول بود، ستتاپ باکسی به قیمت ۹۹ دلار با کنترل بیسیم که منحصرا برای بازی استفاده میشد. هر چند افراد زیادی این محصول را خریداری کردند و قیمت خود دستگاه بالا نبود، اما دیگر اقلام موجود در آن و تمام کابلهایی که مدیریت اصرار به گذاشتنشان در جعبه محصول داشت، هزینه تمامشده را بالا برده و شرکت را متضرر ساخت. علاوه بر این، پرلمن رابطه خوبی با کارمندانش نداشت و به کنار نیامدن با دیگران مشهور بود. وی مثل اکثر سهامداران شرکت، به هیچکس پاسخگو نبود. اوت ۲۰۱۲ آنلایو تمام کارکنانش را مرخص کرد و رویه موسوم به «واگذاری به نفع سرمایهگذاران» را در پیش گرفت. در نهایت پس از چند سال تلاش برای بقای شرکت، آوریل ۲۰۱۵ اعلام شد که شرکت سرگرمیهای کامپیوتری سونی، حق امتیاز آنلایو را خریداری کرده است و همه سرویسهای این شرکت، تا پایان آوریل متوقف شدند.