در ادامه به معرفی این کتاب ارزشمند برای کارآفرینان و مدیران کسب‌وکارها می‌پردازیم: لوینسون در کتاب قبلی با عنوان «جعبه» (The Box) که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده بود، به تاریخچه شکل‌گیری کانتینرهای حمل‌ونقل اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد چگونه یک نوآوری به ظاهر ساده، جهانی‌سازی را امکان‌پذیر کرد و سبب کوچک شدن جهان و بزرگ شدن اقتصاد جهانی شد. او این کتاب را به‌طور مخفیانه نوشت و منتشر کرد؛ زیرا دوستان نزدیکش درک نمی‌کردند که چرا او درمورد موضوع کسل‌کننده‌ای چون جعبه‌های فلزی (کانتینرها) تحقیق می‌کند. پس از انتشار این کتاب در تجارت بین‌المللی علاقه به بهره‌برداری از بنادر و کشتی‌های ویژه کانتینربر افزایش یافت و به‌نظر می‌رسید با توسعه این صنعت دیگر هیچ محدودیتی برای پاسخگویی به درخواست مشتریان وجود نداشت. اما در سال ۲۰۰۹ و پس از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، اقتصاد جهانی منقبض و برای اولین بار پس از سال ۱۹۴۴ همه فرضیات درخصوص کانتینرهای کشتی‌بر مانند سنگ در آب غرق شد. پس از ۱۲ سال لوینسون در کتاب جدیدش (خارج از جعبه) به بررسی مدل‌های پیچیده اقتصادی تا سال ۲۰۰۸ می‌پردازد و بیان می‌کند که چگونه جهانی‌سازی به ۳ دلیل متفاوت در تولید به‌دلیل شکنندگی، ناکارآمدی و عدم شفافیت به نابودی کشیده خواهد شد.

در ابتدای کتاب با بررسی و توجه به دو رویکرد متفاوت در صنعت خودرو به درس‌هایی بسیار آموزنده اشاره شده است: در سال۱۹۲۰ شرکت فورد زنجیره تامین را به‌صورت یکپارچه تحت کنترل خود درآورد و به‌طور مستقیم هر آنچه را که برای ساخت خودرو نیاز داشت، خریداری می‌کرد. او مالک جنگل، معادن، انبارهای لاستیک، کارخانه فولادی و کارخانه‌های نساجی بود تا از چرخه تولید بی‌عیب محصولات خود مطمئن باشد. اما یک قرن بعد شرکت BMW در تامین قطعات خود برای تولید یک دکمه در سیستم فرمان خودرو از طریق ۹ فرآیند چرخه تولید مختلف در مکان‌های مختلف استفاده می‌کند. دستیابی به آنچه اقتصاددانان آن را مزیت نسبی می‌نامند و دهه‌هاست که بر تجارت بین‌المللی حاکم شده به این معنی است که شرکت‌ها، مناطق و کشورها تنها محصولاتی را که در آن مزیت رقابتی دارند، تولید کنند و قسمتی از این کالا را با کالاهایی که در آن مزیت ندارند مبادله و آن را وارد کنند. درواقع مزیت نسبی به بزرگ شدن شرکت‌ها کمک فراوانی کرده است. باتوجه به نیروی کار ارزان و کاهش هزینه‌های تولید، کالا برای تولیدکنندگان مقرون به صرفه شده و رقابت‌پذیری در بازارهای نوظهور افزایش یافته است. رویکرد تولید جدید بر مبنای این فرضیه استوار است که اجزای یک کالا در جهان به‌صورت ارزان‌تر، با سرعت بیشتر و قابل پیش‌بینی روی هم پیچ می‌شوند. لوینسون بیان می‌کند که علت موفقیت این استراتژی در دهه گذشته، شفافیت بوده است.

اما در کنار مزیت‌ها این رویکرد مشکلات زیادی هم ایجاد کرده است. شرکت BMW در سال ۲۰۰۵ مجبور به فراخوان بیش از هزاران اتومبیل، به دلیل روکش‌های آلوده شد. این روکش‌ها توسط یک شرکت شیمیایی به نام دئوپول تهیه و به شرکت دومی به نام فدرال مگال تحویل داده شد و این شرکت با اضافه کردن سوکت فلزی به روکش، آن را به شرکت سومی به نام رابرت بوش برای نصب پمپ ارسال کرد و درنهایت این روکش روی خودروی BMW قرار گرفت. در این فرآیند شرکت سازنده خودرو هیچ تقصیری از جهت روکش آلوده نداشته است؛ اما از نگاه مصرف‌کنندگان مقصر شناخته و متحمل هزینه‌های گزافی بابت فراخوان محصول شد. زنجیره تامین پراکنده، مبهم و غیرشفاف، کار کنترل را برای شرکت‌ها سخت می‌کند و آنها نمی‌توانند اثر محصولات خود را روی محیط‌زیست و همچنین میزان تولید گازهای گلخانه‌ای حاصل از آن تخمین بزنند.

لوینسون می‌گوید: تعطیلی کارخانه‌های ذوب‌آهن، فولاد یا خرید محصولات صادراتی از کشورهای فقیر آمار کشورهای ثروتمند و پایبند به معاهدات کاهش گازهای گلخانه‌ای را پراکنده کرده اما سبب کاهش آلودگی و میزان تولید گازهای گلخانه‌ای در جو نشده است. بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۸ نرخ تولید گازهای گلخانه‌ای به‌دلیل صادرات، ۳ برابر بیشتر از نرخ جمعیت جهانی شده است و به این دلیل است که تجارت به اقتصادهای ثروتمند اجازه داده است که انتشار گازهای گلخانه‌ای را از دید عموم دور کنند. درحال‌حاضر فشار فعالان محیط ‌زیست و گروه جنبش جهانی محیط‌ زیست سبب شده است که شرکت‌ها اثرات زیست‌محیطی را در استراتژی در نظر بگیرند و تنها راه آن کوتاه کردن زنجیره تامین است.

یکی از مشکلات اساسی در مدل تولید جهانی، کارآیی کم حمل‌ونقل دریایی است که این به‌دلیل عدم تحول و تصمیمات به‌موقع فعالان این صنعت است. گروه مرسک (Maersk) یکی از پیشروهای جهانی در حوزه حمل‌ونقل دریایی پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ تصمیم به راه‌اندازی خط تولید نسل جدید کشتی با ظرفیت بیش از ۱۰ هزار (TEUS) کانتینر کرد تا بتواند با صرفه‌جویی در مصرف سوخت و افزایش سرعت کشتی دو عامل تاخیر در زمان تحویل کالاها و عدم اطمینان به این صنعت را جبران کند. امروز اما همه چیز تغییر کرده است. به‌نظر می‌رسد پاندمی ویروس کرونا تلاش برای خودکفایی در تولید برای بیشتر محصولات را سرعت می‌بخشد. برای شرکت‌ها کاهش هزینه، تنها اولویت تولید نیست، بلکه اطمینان از دسترسی به کالا در زمان موردنیاز و طبقه‌بندی آنها براساس کیفیت بسیار اهمیت دارد. باوجود همه مشکلات مطرح‌شده، لوینسون معتقد است که جهانی‌سازی روند مثبتی را پیموده و مزیت نسبی آن باعث ایجاد ثروت در کشورهای فقیر و خالی شدن جمعیت از شهرهای صنعتی آمریکای شمالی و اروپای غربی شده است.  ابعاد جهانی‌سازی و تعارض‌های بین‌المللی، کشورها را مجبور کرده است که به همسایگان خود بیشتر اعتماد کنند. لوینسون در این کتاب بیان می‌کند که جهانی‌سازی در پایان راه است و پیش‌بینی می‌کند که به زودی شدت تجارت کالا کاهش و قدرت در زمینه تجارت خدمات و ایده‌ها افزایش پیدا کند. از طرف دیگر او می‌گوید هوش مصنوعی باعث ایجاد رقابت بیشتر در ارائه‌دهندگان خدمت می‌شود و کانتینرها به‌عنوان سمبل عملکرد اقتصاد جهانی، قدرت را به کارمندان متصل به اینترنت می‌دهند.