لزوم مدیریت زمان در بنگاههای اقتصادی
این منبع به حدی مهم است که تمام برنامههای بشر بر محور این منبع استوار هستند؛ بهعنوان مثال ارزیابی عملکرد سالانه، سود ماهانه، جلسات یک ساعته و... بر پایه زمان دارای هویت میشوند. بهطور کلی برنامهریزیها، طبق برنامههای زمانبندی شده انجام میگیرند و این منبع رکن اصلی و در اکثر موارد بهعنوان واحدی از سنجش لحاظ میشود.
بهطور متوسط انسانها در طول شبانه روز هشت ساعت از زمان خود را در خواب و استراحت سپری میکنند که یک سوم زمان هر انسان در ۲۴ ساعت است و همچنین تقریبا ۸ ساعت دیگر را در محیط کاری خود و ۸ ساعت باقیمانده را در محیط شخصی بهسر میبرند. بهعنوان مثال اگر سن افراد ۹۰ سال در نظر گرفته شود، یک سوم آن یعنی حدود ۳۰ سال در خواب و استراحت است. بنابراین از ۶۰ سال باقیمانده حدود ۳۰ سال در محیط کاری و ۳۰ سال دیگر را در محیط شخصی سپری خواهد شد. بنابراین با توجه به حضور ۳۰ ساله مستمر یک فرد در محیط کار لزوم مدیریت کردن بر زمان بیش از پیش نمایان میشود.
لذا اگر بنگاههای اقتصادی زمان را به راحتی از دست دهند و نتوانند در دنیای ابررقابتی امروز از زمان خود بهصورت بهینه استفاده کنند، بیشک محکوم به فنا خواهند بود.
از اینرو همواره مدیران سعی دارند با برنامهریزیهای مناسب به منظور برگزاری دورههای آموزشی نسبت به ارتقا سطح مهارت و رفع نیازهای پرسنل اقدام کنند؛ اما مشاهده شده با اینکه درحوزه مدیریت زمان دورهای برگزار و پرسنل هم در دورههای آموزشی حضور شرکت میکنند، اما فقط تا مدت زمان کوتاهی نتایج حضور در دوره آموزشی ملموس است و با گذشت زمان، مدیریت زمان هم به فراموشی سپرده میشود و نهایتا مدیریت بنگاه اقتصادی شاهد تکرار اشتباهات و اتلاف زمانی بسیاری از سوی کارکنان میشود.